رنگها هویت بصری دارند آیا همیشه استفاده ازیک رنگ به هویت آن فرد وشناخت افراد کمک میکند یا نه ؟؟
رنگها هویت بصری وشخصی خاص خودرادارند در زندگی روزمره ما رنگ علاوه صحبت مجزا تعیین کننده جنسیت اخلاقیات مذهب وگرایشات کودک ونوجوان وحتی بزرگسال رادارد.
زندگی روزمره ماشینی مجال استفاده از رنگهای جدید را از دستمان ربوده است .زندگی انزوا تنهایی زندگی ماشینی و در آخر تکرار تکرار ....رنگ آغاز آفرینش خلاقیت آغاز شروع یک روز تازه وآغاز شروع جاودانگی است ...رنگها صحبت فراوان دارند
رنگ علاوه بر ایجاد انرژی ویا حتی افت انرژی فرد برروحیات او اثر میگذارد او رابه یک انسان دیگر تبدیل میکند انسانی پراز هیاهو وهیجان یا انسانی دلزده ودلمرده ..
این انتخاب شماست که بارنگها زندگی کنید یابدون آنها...
از کودکی اتاق دختران واسباب وسایل آنها را صورتی وپسران آبی ...
این تنها یک انتخاب است نه بیشتر ...
میتوانیم انتخابهای جذاب تر از رنگها وتونالیته آنها راداشته وبا دنیای رنگها سلام گفت ..یک رنگ می تواند تا ساعتها احساس شادی ویاغم را در درون ما زنده وپایدارکند
انتخاب رنگها باید بهتر وشایسته تر باشد روانشناسی رنگ را مطالعه کرد وپا در ژرفای عمق همرنگ گذاشت وبا کنتراست رنگ آشتی کرد و تونالیته هارا به کول کشید و در کوله بار خود پراز قرمز وارغوانی وبنفش کرد
رنگها زندگی دارند مانند ما ..
دهکده رنگ حتما سرور و پادشاه خواهدداشت ما چه میدانیم
رنگها باما چه میکند شما چه فکر میکنید؟؟