درگیری ذهنش برای پیدا کردن هدف و انگیزه در زندگی
اکثر ما ادم ها سالهای طولانی از وقت گرانبهایمان صرف درک معنای زندگی ، علایق و انگیزه هایمان برای ادامه شکوهمند زندگی می گردد. هستند معدود افرادی که از ابتدای زندگی راه خویش را می داننداما تعداد افراد سرگردان در این دایره تقدیر بسیار زیاد هست. منم یکی از این افراد بودم که با مشکلی بیش از گیجی در پیدا کردن راه مواجه بودم. من علاوه بر گیجی دچار یک دلزدگی تمام نشدنی بودم. با اشتیاق شروع می کردم اما در ادامه همه چیز برایم سرد و بی روح بود. طول کشید تا متوجه بشم شاید اشکال از رشته های نامریی در حیطه مغز باشه که ما به اون می گوییم بیش فعالی. بله افراد بیش فعالی جهان رو طور دیگری می بینند.اما علت اینکه دیر متوجه مشکل می شوند این هست که تعداد زیادی از افراد دارای خلقیات اشتراکی با این مجموعه می باشند. مثلا سوءال من کیستم ؟ برای چه امده ام ؟ و امدنم بهر چه بود سوالی رایج در حوزه تفکری انسان هاست که به نظرم ربطی به دسته و گروه و نژاد و مرام ندارد اما ... اما این سوءال دارای بعدی پیچیده تروعمیق تر در ذهن یک فرد بیش فعال است. در واقع یک فرد بیش فعال باید دو چیز را کشف کند ، 1 - اصولا بقیه افراد معمولی کیستند و چگونه می اندیشند و نکته مهم دوم من کیستم و جهان را چطور می بینم؟
شاید بگویید این سوئال اکثر افراد هست و اصصلا چه نیازی به دانستن کیستی افراد دیگر است؟ اما در نظر بگیرید یک فرد بیش فعال معمولا مضطرب هست و در هنگام اضطراب بدون وقفه صحبت می کند حالا شما در موقعیت کلاس اول ابتدایی هستید و اضطراب دارید تعداد بچه ها زیاد است اضطراب جدایی از مادر دارید معلم دعوت به سکوت می کند همه از ترس فرد جدید ساکت می شوند اما کودک بیش فعال / نقص توجه نیاز دارد این اضطراب و ترس را به جای سکوت با بیش حرف زدن کنترل کند. متوجه می شوید چه ملقمه ای اتفاق می افتد؟
از من بعنوان کسی که سالها درگیر این حیطه بوده است بپرسید ؛ می گویم رها کنید شرطی شدگی را هرچه زودتر رها کنید بهتر است. زیرا مخصوصا اگر یک خانم هستید که قصد ازدواج و بچه دار شدن را دارید و دوبرابر مخصوص تر اگر پسر دار شوید احتمالا وارث بی چون و چرایی برای این سرگردانی خواهید داشت. احتمال داشتن فرزند بیش فعال در مادران دارای اختلال بیش فعالی بسیار بیشتر است پس اگر از این طوفان جان سالم بدر ببرید بیشترین خدمت را به نسل بعدی خود کرده اید.
برای شروع اول به این نکته توجه کنید خودتان را بشناسید تنهایی تان را حالات افسردگی و شیدایتان و ... همه را بپذیرید شما مسوول توضیح هیچکدام از این احوالات به دیگران نیستید.
اما شدیدا شما مسوول هستید که با تمام این امکانات به ظاهر غیر معمول خوشبخت شوید و شادمان زندگی کنید. باور کنید که جهان هستی به وجود فردی بیش فعالی چون شما نیاز داشت که افریده شده اید. پس از حضور خود در این عرصه حیات لذت ببرید و از توانمندی نقص توجه که با عث میشود جور دیگر ببینید و بیندیشید نهایت استفاده را ببرید.
