داشتم فکر میکردم واقعا چهره ی آدم ها روی اخلاقشون تاثیر میزاره؟ یا بالعکس؟ شاید هم اسمشون...
از همین اول بگم نمیتونید انتظار یه پست جمع و جور و هدفمند داشته باشید چون آدم این کارا نیستم ولی خب امروز یکی دوباره از فعال نبودن اخیرم تو ویرگول گله کرد و منم گفتم امشب بجای نوشتن توی کانال کوچیک بله ام اینجا چند خطی بلغور کنم.
به هر حال داشتم به این قضیه ی دوست مجازی فکر میکردم هر چند به نظرم اسم مناسبی برای موضوع فکری من نیست ولی خب به هر حال ازش استفاده میکنم.
اینکه اول نوشته ها و تفکرات کسی توی ویرگول رو میخونم و توی ذهنم کلی ازش تصویر سازی میکنم برام جالبه چون ممکنه توی دنیای واقعی و بدون اگاهی از چیزی که تو مغزشون میگذره اصلا از اون ادم ها خوشم نیاد و حتی تو ذهنم کلی قضاوتشون کنم.
یکبار اتفاقی پیش اومد که خودم کلی بهش فکر کردم.. کسی بود توی همین ویرگول جمع و جور خودمون من کلی با نوشته هاش حال کردم و نهایت لذت رو بردم بعد از اون یکمی با هم حرف زدیم اما از طرز برخوردش و حرف زدنش خوشم نیومد میگم خوشم نیومد منظورم این نیست که لزوما باهاش حال نکردم دلایل تقریبا منطقی ای داشتم و خب باعث شد تا مدت ها سمت پست هاش هم نرم..
اما بعدش وقتی دوباره اتفاقی سری به یکی از پستهاش زدم دیدم هنوز هم شیفته ی ذهن فعالشم.. پس دوباره به گفتگو هامون سر زدم و دیدم هنوز هم از رفتار هایی که داشته ناراضیم... این برام خیلی جالب و جذاب بود اینکه عقایدمون به شدت به هم شبیه بود و حتی علاقه مندی هامون اما..
تقریبا مطمئنم اون هم از من خوشش نیومد...
شایدم فقط نمیخوام ادم بده ی داستان باشم که کسی رو قضاوت میکنه ولی خب... به هر حال... یاد صدام حسین افتادم که اکثرا می گفتن «مادرش چه اسم مناسبی برای او انتخاب کرده! صدام به معنای کسی که صدمه می رساند!» اما برخی هم معتقد بودند این خود اسم بوده که باعث تشکیل چنین شخصیتی در وجود صدام شده
البته به نظرم نباید از صدام حرفی میزدم چون خودش میتونه به تنهایی بحث رو سیاسی کنه
داشتم دوباره مرور میکردم که دیدم چه بحث شرقی رو به همچین موضوع غربی ربط دادم و انگار نتونستم درست ربطش رو توضیح بدم ولی خب در کل دارم بیشتر در مورد ارتباط شخصیت، ظاهر، تفکر، عقاید، اسم و روابط اجتماعی تامل میکنم.