جنگ ها و عملیات های وی
عملیات بیت المقدس و عملیات طریق القدس
کتاب های نوشته شده توسط سرتیپ دوم امیر مسعود بختیاری
عملیات بیتالمقدس و عملیات طریقالقدس و آزادسازی شهر مرزی بستان و هشت سال دفاع مقدس و آنچه گذشت: درسهایی از جنگ ایران وعراق و فرماندهی در چشمانداز ۱۴۰۰
صحبت های امیر مسعود بختیاری در مورد سال اول جنگ
به نقل از امیر مسعود بختیار: در ظرف 2تا6ماه اول جنگ جلوی ارتش مجهز عراق را گرفتیم و خود این موضوع موفقیت است.
توضیحات مصاحبه آقای امیر مسعود بختیاری با صدا و سیما شبکه یک در رابطه با سال اول جنگ:در ظرف 2تا6ماه اول جنگ جلوی ارتشمجهز عراق را گرفتیم و خود این موضوع موفقیت است.
توضیحات مختصر در مورد زندگی کلی امیر مسعود بختیاری
مسعود بختیاری (زاده ۲۵ آبان ۱۳۲۰ تهران) نظامی بازنشسته، مدرس دانشگاه و نویسنده ایرانی است، که در خلال جنگ ایران و عراق ازفرماندهان ارشد ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و ریاست عملیات نیروی زمینی ارتش را برعهده داشت.بختیاری فعالیت در ارتش شاهنشاهیایران را از سال ۱۳۳۸ آغاز کرد. او از طراحان عملیات بیتالمقدس بود.
عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به ایران حمله کرد و در همان بعد از ظهر یعنی چهار ساعت بعد هواپیما های ایران پایگاه های شعیبه و کرکوک را بمب باران می کنند و روز بعدش در یک مهر ماه ایران با ۳۰۰ سورتی پرواز یعنی ۱۴۰ فروند به عراق حمله می کند و این شوکی که به صدام حسین وارد می شود باعث می شود اساسا تمرکزشان از هم فرو بپاشد و این مقاومت باعث می شود که در روز ششم جنگ صدام حسین تقاضای آتش بس بکند. مگر به اهداف خود رسیده بود؟نه،بلکه فهمیده بود جنگ را نمی برد.
بنابراین اینکه شما می گویید عدم موفقیت ایران در سال اول جنگ درست نیست بلکه ما می گوییم عدم موفقیت نداریم زیرا:
1.کاملا موفق بوده چون ارتش عراق را وایسانده .
2.برتری نیروی هوایی ایران نسبت به نیروی هوایی عراق و نیروی دریای ایران در ۶۷ روز اول جنگ ،نیروی دریایی عراق را در صحنه ی جنگ از خلیج فارس خارج کرده و اسکله ی البکر و الامیه را منهدم کرده وصدور نفت عراق را قطع کرده ،در کنار این فتح تپه های الله الکبر ،فتح ارتفاعات میمک،فتح سر پل هایی در غرب رود خانه ی کرخه که زمینه سازی درباره فتح المبین می شود آیا این ها پیروزی نیست؟!
توضیحات مصاحبه آقای امیر مسعود بختیاری با صدا و سیما شبکه یک در رابطه با سال اول جنگ:در ظرف 2تا6ماه اول جنگ جلوی ارتشمجهز عراق را گرفتیم و خود این موضوع موفقیت است.دشمن می خواست خوزستان را در سال اول جنگ از کشور جدا کند و ارتش مانع ایناتفاق شدو در این زمان ارتش تنها بود زیرا نیروهای بسیجی آموزش های لازم را ندیده بودند وسپاه هم هنوز آمادگی ورود به جنگ را نداشت وحتی برخی اعضا شورای سپاه مخالف حضور سپاه در جنگ خارجی بودند و می گفتند که سپاه مامور امنیت داخلی است.
در اوایل جنگ ارتش توانست پاسخ های خوبی به حملات دشمن بدهد و مقاومت کند به همین دلیل صدام حسین تصمیم گرفت در روز6ام جنگتقاضای اتش بس کند.
مساله روایتگری یا عملیات نگاری در ارتش یکی از وظایف عادی و تایید شده یگان های نظامی حتی در زمان صلح است. اینها وقایع روزانهشان را در دفاتر خاصی به نام "تاریخچه یگانی" ثبت می کنند و این جزو روشهای متداول یگانی است.مشخصا در مساله جنگ ایران و عراقمی توانم بگویم که حداکثر ۶ ماه بعد از آغاز جنگ، روایتگری جنگ در ارتش به صورت مکتوب و رسمی در دانشکده فرماندهی و ستاد ارتش کهاستادانش به جنگ آمده بودند، آغاز و قرار شد از اسناد و مدارک جنگ که عمدتا طرح ها، قراردادها، اسناد و نقشه های عملیاتی است یکنسخه به دافوس (دانشکده فرماندهی و ستاد) داده شود تا آنان این اسناد را به روش خود نگهداری کنند. می توان گفت از آغاز نیم سال دومجنگ، این تاریخ نگاری یا روایتگری توسط مرحوم سرهنگ یعقوب حسینی که یکی از افسران بسیار خوب نیروی زمینی و معاون عملیاتی فرماندهنیرو بود، شروع شد.
روایتگری در معنای لغوی یعنی من چیزی را که از کسی شنیدم، برای شما بگویم؛ در حالی که حتما شما در اینجا دارید روایتگری را توسعهمیدهید؛ یعنی مثلا ممکن است من چیزی را از کسی نقل کنم و بگویم شهید صیاد این را گفت یا این کار را کرد اما یک موقع است که من ازخودم می گویم یا از کتاب یا سندی روایت میکنم یا یک زمان است که تفسیر، تحلیل و تاویل میکنم؛ آیا به همه اینها روایت گری میگویید؟
ایشان در ۶ ماه اول جنگ معاون عملیاتی فرماندهی وقت نیروی زمینی یعنی مرحوم قاسمعلی ظهیرنژاد بودند.
گرد آورنده: مهسا اسدی
استاد علی اکبر حسنوند