کنترل ذهن
توضیح کنترل ذهن؟
کنترل ذهن یعنی اینکه هربار افکار ناخواسته، افکار منفی ، یادآوری گذشته و اتفاقات بد ، یاداوری شکستها ، یادآوری سختی های گذشته ، اومد سراغمون، سعی کنیم به چیزهایی دیگه فکر کنیم و یا کارهایی انجام بدیم که باعث میشه کمتر با این دست افکار فکر کنیم و در کل تلاش کنیم که افکارمون رو به سمت موضوعات مثبت ببریم .
مهمترین کاری که ما میتونیم انجام بدیم ، کنترل ذهنمون هستش، حقیقت اینکه ما ارباب ذهنمون هستیم نه اون ارباب ما
زمانی که ما متولد شدیم درواقع جایگاه ذهن ما خالی بوده و این ذهن با توجه به اطلاعاتی که از زمان کودکی ما دریافت کرده خودش رو شکل داده، که یک سری از این اطلاعات مفید و یک سری مخرب هستند، ولی مشکل از جایی شروع میشه که اگر ما افسار ذهنمون رو دستمون نگیریم ، اون فقط اطلاعات غیر مفید رو یاداوری میکنه و توجه ما رو به اونها جلب میکنه. ذهن ما زمینی هستش و با توجه به اطلاعات گذشته تصمیم میگیره ،زمانی که انسانهای اولیه با اولین حیوانات درنده روبرو شدن ، ذهن کم کم بوجود اومد که از جسم زمینی ما در برابر خطرها حفاظت کنه، به این ترتیب ذهن ما مدام دنباله خطرات میگیرده تا ما رو از وجود اونها آگاه کنه، در کل ذهنی که تربیت نشده باشه همواره توجه ما رو به ناخواسته و اتفاقات ناگوار جلب میکنه، مثلا اگر از بچگی به شما گفتن که تو چقدر بی عرضه ای ، تو هیچ کاری رو نمیتونی درست انجام بدی، ببین بقیه نمره ریاضیشون 20 شده ولی تو شدی 19 ، تو هیچی نمیشی و... ،اینجاست که هربار که شما تصمیم میگیری کاری رو شروع کنی و یا مهارت جدید کسب کنی ، ذهن این اطلاعات گذشته رو یادت میندازه، یادته نتونستی فوتبال بازی کنی، یادته بلد نبودی مسائل علوم رو جواب بدی، یادته تو دانشگاه فلان درس رو افتادی و ... پس این کار رو هم نمیتونی انجام بدی، و این واکنش ذهن ماست تا هر بار ما رو ضعیف کنه و اجازه نده که ما از منطقه امن خودمون خارج شیم
پس تا اینجا متوجه شدیم که اگر افسار ذهنمون رو دستمون نگیریم و اون رو تعلیم ندیم اون فقط به اتفاقات و شرایط ناخواسته توجه میکنه و وعده فقر و ترس و نا امیدی به ما میده و از انجایی که ما ارباب ذهنمون هستیم پس این ما هستیم که میتونیم تصمیم بگیریم ذهنمون به چه چیزهایی توجه کنه ، آیا به محدودیتها توجه کنه یا به فرصتها، به توانایی هامون توجه کنه یا به نقصهامون، به موفقیتها یا به شکستها؟ ، به نظر شما توجه کردن به کدوم یک از اینها به پیشرفت و موفقیت شما کمک میکنه؟
پس هر بار که ذهنتون به شما گفت نه تو نمیتونی این کار رو انجام بدی چون تو نتونستی کار قبلی رو هم انجام بدی ، براش مثال بیارید از کارهایی که با موفقیت انجام دادین ، برای مثال اگه گفت ببین نمره ریاضیت خوب نشد، بهش بگید عوضش نمره علومم 20 شد، ما باید ذهنمون رو تعلیم بدیم که چجوری ناخواسته هایی رو که اتفاق میفته رو ندید بگیره و توجهش رو بزاره روی زیبایی ها و خواسته هامون.
قرآن-سوره ناس
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ
بگو: من پناه میجویم به پروردگار آدمیان.
مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾
از زیان وسوسه گر کمین گرفته و پنهان
الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾
آنکه همواره در سینه های مردم وسوسه می کند
خداوند تو قرآن از وسوسه گر نهانی که در واقع همون ذهن ما هستش، صحبت کرده و با توجه به آیات متوجه میشیم که کار همیشگی ذهن نجوا کردن و دادن وعده فقر و نا امیدی و نتونستن و ... است، در صورتی که حقیقت ما و این دنیا چیز دیگری است، اگر یک بار تو زندگی شکست رو تجربه کرده باشیم ذهن بار و بارها اون رو برای ما تکرار میکنه تا این شکست رو تبدیل به حقیقت وجودی ما کنه و باعث بشه که ما تصویری همیشه شکست خورده از خودمون داشته باشیم، ولی این ما هستیم که باید با یادآوری همیشگی موفقیتهامون به خودمون ، تمرکز ذهن رو از روی شکستهامون برداریم و شخصیتی همیشه پیروز و موفق از خودمون تو ذهنمون بسازیم
انجیل- رومیان – 1:12
و دیگر همشکل این عصر مشوید، بلکه با نو شدن ذهن خود دگرگون شوید. آنگاه قادر به تشخیص اراده خدا خواهید بود، اراده نیکو، پسندیده و کامل او
و با توجه به این آیه انجیل متوجه میشیم که اگر میخوایم زندگیمون تغییر کنه و به خواسته هامون برسیم باید ذهنمون و نگرشمون رو عوض کنیم
کنترل ذهن یک مهارت هستش که ما به مرور اون رو کسب میکنیم ، باید یاد بگیریم ذهنمون رو تعلیم بدیم که به خواسته های ما توجه کنه و همچنین اون رو فقط یه بچه فرض کنیم و راه تطمیع کردنش رو پیدا کنیم ، مثلا ذهن یک نفر همیشه با این و اون درگیره ،چرا فلانی اینو گفت چرا فلانی این کار رو کرد و همواره دنباله این میگرده که تو خودش با این و اون درگیر باشه و از این طریق شخص رو هم عصبی میکنه و فرصت نمیده که شخص تمرکزش رو بزاره روی خواسته هاش، اینجور موارد میتونید یادآوری کنید به ذهنتون که همین افرادی که داره ازشون بد میگه خیلی جاها بهش کمک کردن تا اینکه یه روز بهش گفتم بیا با هم روی خواسته های من تمرکز کنیم و وقتی به اونها رسیدیم بقیه حسودیشون میشه، حالا شما هم راهشو پیدا کنید و باهاش کنار بیاین اصلا سعی نکنید که باهاش مبارزه کنید چون اینطوری قدرت ذهن برای جنگیدن با شما بیشتر میشه، فقط باهاش در صلح باشید و راه رام کردنش رو پیدا کنید ، یک روش دیگه این هستش که وقتی ذهنتون شروع میکنه به نجوا کردن، بخوابید، چون اینجوری دیگه نمیتونید فکر کنید یا اهنگ شاد گوش بدین و با اون اهنگ زمزمه کنید ، پیاده روی تو طبیعت هم خیلی کمک میکنه . هر جایی که نجواهای ذهنی میاد ، باید با دلیل و منطق و مثال از گذشته خودتون یا افراد مختلف ، شروع کنید به قانع کردنش ، با ذهن نجواگرتون دوست باشد چون اون داره نقطه ضعفاتون رو بهتون نشون میده ، اگر نتونید ذهنتون رو آروم کنید ، اون بیشتر از ناخواسته ها و خاطرات بد گذشته بهتون یاد آوری میکنه ،راهشو پیدا کنید و باهاش دوست بشید و اون رو با خودتون هم راستا کنید
وقتی افسار ذهنمون رو دستمون میگریم و تلاش میکنیم تا روی خواسته هامون و موفقیتهای قبلیمون ، روی زیبایی هایی که میبینیم تمرکز کنیم ، ذهن ما آرامش پیدا میکنه و صداهای توی سرمون کم و کمتر میشه و هرچقدر این صداها کمتر بشه ما راحتتر میتونیم به حرف قلبمون گوش بدیم و از این طریق هستش که ما به ارامش میرسیم، پس وقتی که ما بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم و هر چه بیشتر تلاش کنیم به قلبمون گوش بدیم ، اونوقت میتونیم به خواسته هامون برسیم
قرآن – بقره آیه 268
الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ ۖ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
شیطان شما را وعده فقر و بیچیزی دهد و به کارهای زشت و بخل وادار کند، و خدا به شما وعده آمرزش و احسان دهد، و خدا را رحمت بیمنتهاست و (به همه امور جهان) داناست
خداوند در قران هم از شیطان درونی مه که همواره نجوا میکنه صحبت کرده ولی این ما هستیم که تصمیم میگیریم به حرفهای اون گوش بدیم یا خداوند که به وعده رفاه و ارامش میده
قرآن- سوره بقره – آیه 2
ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ
این کتاب که هیچ شک در آن نیست، راهنمای پرهیزگاران است.
در اینجا از کلمه متقین استفاده شده که مفرد آن متقی است (متقی کسی که خودش را از ناپاکی ها و گناه حفظ میکند) ، و از کلمه تقوا میاد ، تقوا یعنی خود نگه داری و در واقع کنترل ذهن همون خود نگه داری هستش ، شما وقتی کنترل ذهن انجام میدی در واقع داری تقوا میورزی، حالا کنترل ذهن یعنی چی؟ یعنی کنترل ورودی های ذهنت، آیا بیشتر به خواسته هات توجه میکنی یا ناخواسته؟ آیا توجهت روی زیبایی هاست یا روی نازیبایی ها ؟آیا هر شب پای تلویزیون و اخبار میشینی و از وقایع دل خراش دنیا میشنوی یا دنباله پیدا کردن الگو و افراد موفق هستی ؟ وقتی یه ثروتمند میبینی میگی دزدی کرده یا میگی اگه اون تونسته پس من هم میتونم ؟ وقتی به مشکلی برمیخوری سریع میگی ببین من چقدر بدبختم که این اتفاق برای من افتاده یا میگی حتما یه درسی توش هست ؟
در واقع کنترل ذهن یعنی چه خوراکی به ذهنمون میدیم باورهای محدود کننده و فقر و اینکه نه نمیشه و من نمیتونم و قبلا میشد الآن دیگه نمیشه یا اینکه نه دنبال الگوهای موفق میگردی که با شرایط مشابه تو تونستن، اگر مدام با خودت تکرار کنی که همه تو این شرایط اقتصادی مملکت بی پول شدند و کسب و کارشون از بین رفت ، جهان هم الگوهای بیشتری از این دست بهت نشون میده تا بیشتر این افکارت تقویت بشه ولی حقیقت اینکه خیلی ها تو بدترین شرایط هم کلی پول ساختند فقط ما باید چشم هامون رو باز کنیم و اونها ور ببینیم،
هم فقر و هم ثروت هردو زاییده فکر ما میباشد –ناپلئون هیل
کنترل ذهن در مواقعی به ناخواسته برخورد میکنید ، خیلی مهمه ، یه ناخواسته میتونه شما رو نابود کنه اگر ذهنتون رو کنترل نکنید ، ولی اگه بتونید افکارتون رو کنترل کنید و سعی کنید که با توجه کردن به چیزهای بهتر ، حستون رو بهتر کنید. در زمانهایی که به ناخواسته برخورد میکنید ، همیشه بدترین حالت رو در نظر بگیرید ، و اگه ناخوساته پیش اومده بدترین حالت نیست پس بهتون کمک میکنه که به حس بهتری برسید
یکی از ترفندهایی که ذهن ما به کار میبره اینکه ما رو درگیره گذشته و یا آینده میکنه ، اما حقیقت اینکه گذشته ای دیگه وجود نداره و ما به هیچ وجه به گذشته برنمیگردیم پس چه دلیلی داره به چیزی فکر کنیم که هرگز اتفاق نمیفته و اینکه ما نمیتونیم تغییرش بدیم ، گذشته فقط برای درس گرفتنه اگر اشتباهی انجام دادیم بپذیریم که اشتباه بوده و ما انسانیم و هر انسانی اشتباه میکنه مهم اینکه از حایی که بیدار بشیم میتونیم زندگیمون رو از نو بسازیم ، برای اینکه ذهنمون رو از اتفاقات گذشته پاک کنیم تمامه اتفاقات بدی رو که به یادمون میاد رو یادداشت کنیم و خودمون و دیگران رو بابته اونها ببخشیم و بدونیم که ما وجودمون خیلی با ارزشه، فکر ما خیلی با ارزشتر از اینکه بخواد درگیره مسائله پیش پا افتاده باشه
ذهن ما، ما رو از اینده میترسونه و زمزمه میکنه که اگه موفق نشیم چی اگه یازهم شکست بخوریم چی ؟ اما حقیقت اینکه آینده هنوز نوشته نشده و ما با افکار و رفتارهامون اون رقم میزنیم و این قدرت رو داریم که ایندمون رو همونطور که میخوایم بنویسیم و تنها کسی که تو زندگیه ما تاثیر داره خود ما هستیم نه هیچ کسه دیگه ای