تا حالا برايتان پيشآمده كه از برخي افراد، بر اساس جايگاه شغلي و اجتماعي، سن، جنسيت و... انتظار رفتارهای خاصی را داشته باشيد؟ يا به محض مشاهده يك رفتار، آن را به جنسيت و يا قوميت فرد نسبت بدهيد؟
شاید شما هم کسانی را دیده باشید كه وقتي در خيابان كسي رانندگي بدي دارد، فورا ميگويند:«حتما يك خانم پشت فرمان است»؛ يا كساني كه افراد را بر اساس نژاد و مليت، قضاوت ميكنند؛ عدهاي هم هستند كه ويژگيهاي فرد را به ماه تولد او نسبت ميدهند.
همه اين مثالها، به نوعي خطاي شناختي هستند كه تصميمگيريها و رفتارهاي ما را تحت تاثير قرار ميدهد.
تصور قالبی چیست
تصورات قالبی یا کلیشهها، که نوعی سوگیری از انواع خطاهای شناختی محسوب میشوند، (1) باورهای دستهبندی شده ما، درمورد مردم و گروهها هستند.(2) هرگونه شناختي كه ما از افراد و گروههاي مختلف داريم، لزوما به معناي تصورات قالبي نيست؛ بلكه تصورات قالبي، باورهاي نادرستي است كه ما درمورد برخي گروههاي اجتماعي، كه از لحاظ جنسيت، نژاد و ... متفاوت هستند، داريم. در تصور قالبی، فرد یک ویژگی را به همه اعضای یک گروه تعميم ميدهد.
هرچند تصورات قالبي به تجزيه و تحليل سريعتر اطلاعات كمك ميكند اما در نهايت باعث ميشود فرد در برابر مشاهدات و ارزيابي دقيق وضعيت، مقاومت كند. (3)
دلایل و زمینههای شکلگیری
وجود تصورات قالبی در همه فرهنگها، دورههای زمانی و سیستمهای آموزشی، غیرقابل انکار است. (2) پی بردن به زمینههای شکلگیری این نوع تفكرات، کار سادهای نیست چرا که مردم یک جامعه در طول زندگی خود تحت تاثیر عوامل مختلف و رویدادهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، روانشناختی و اجتماعی هستند؛ بنابراین با توجه به محیطی که در آن زندگی کردهایم، آموزش دیدهایم و در نهایت یک نقش اجتماعی را برعهده داشتیم، تصوراتی را درمورد خود و دیگران در ذهنمان شکل دادیم. (3)
"تصورات قالبي در فرایند یادگیری، توسط فرد آموخته میشود." (4) بنابراین ویژگیهای روانی افراد نقش مهمی را در شکلگیری آن ایفا میکنند. همچنین هوش، نگرانیها، سیاست و موقعیت اجتماعی فرد نیز تاثیرگذار است. (4)
علاوه بر این لازم است به نقش خانواده، همسالان، رسانهها، سطح تعامل اجتماعی، میزان آگاهی عمومی و آموزش های پنهان و آشکار دیگر در تقویت تصورات قالبی، اشاره کنیم. (3)
تهديد کلیشهای
تهدید کلیشهای، نظریهای است که توسط کلود استیل مطرح شد. طبق این نظریه، تصورات قالبی منجر به افزایش سطح اضطراب در افرادی میشود که کلیشه منفی را تجربه میکنند. این اضطراب در نهایت، کاهش عملکرد در این افراد را به دنبال دارد.(5)
تهدید کلیشهای زمانی رخ میدهد که فرد به کلیشهها و باورهای منفی که عموم جامعه به آنها نسبت میدهد، آگاهی دارد. به همین دلیل فرد نگران است رفتاری را از خود نشان دهد که در راستای تایید اين باورها باشد. این نگرانی و اضطراب، عملکرد فرد را نیز در شرایط خاصی به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراين افراد اين اضطراب را فقط در شرايطي تجربه ميكنند كه يك باور منفی درمورد گروه آنها برجسته است. براي مثال، یک خانم ممکن است تهديد كليشهاي را در درس ریاضی تجربه کند و اين كيفيت عملكرد او را در آزمون ریاضی كاهش دهد؛ درحالي كه در دروس ديگر اين تجربه را ندارد. (6)
"روانشناسان از واژه تهدید کلیشهای برای اشاره به این حالت استفاده میكنند که در آن مردم، نگران تأیید کلیشه گروهی هستند."(6)
ثابت یا متغیر؟
تصورات قالبی همچون طرحوارههای دیگر، نسبت به تغییرات، مقاوماند. به همين دليل وقتي افراد با اطلاعات جديدي رو به رو ميشوند كه با تصورات ذهني آنها سازگاري ندارد، آن را ناديده ميگيرند و يا حتي واكنش نشان ميدهند. اين تصورات، تنها زماني تغيير ميكنند كه فرد با اطلاعات متضاد بسياري رو به رو شود كه او را به ارزيابي مجدد وادار كند. (7)
تصورات قالبی اثر خود تاييدكنندگي دارند و از اين طريق خود را بادوام میکنند. این به این معناست که افراد، به جست و جوی اطلاعاتی گرایش دارند که عقاید فعلی آنها را تایید میکند. این مسئله همچنین بر تصمیمگیریهای فرد تاثیر میگذارد و در نتیجه، فرد رفتارهایی را در پیش میگیرد که در راستای تایید تصورات اوست. در این حالت، ما نمیتوانیم نگاهی واقعبینانه داشته باشیم؛ به همین دلیل جهان اجتماعی را به شیوه نادرستی درک میکنیم. (8)
علوم اعصاب چه میگوید؟
مغز ما با اطلاعات زیادی سرو کار دارد و برای ادراک این اطلاعات انرژی زیادی میخواهد. کارکرد اصلی مغز، دستهبندی اطلاعات است و بدون این ویژگی، ما حتی از تصمیمگیریهای ساده روزمره، بازمیمانیم. در نتيجه مغز تمايل دارد افراد را بر اساس ويژگيهايشان در گروههاي مختلف، دستهبندي كند تا سريعتر و سادهتر بتواند با دريافت اطلاعات، به تحليل و تفسير بپردازد. این تمایل ذاتی مغز، میتواند تبعیض، بیعدالتی و تعصب را در ابعاد مختلف به دنبال داشته باشد. (1)
فرايند كليشهسازي شامل رمزگذاري و ذخيرهسازي مفاهيم كليشهاي است؛ اين مفاهيم وارد حافظه فعال ميشود و در قضاوت ها و رفتارها نقش دارند.
"كليشهسازي يك فرآیند پیچیده شناختی اجتماعی است"(9)که شبکهای از ساختارهای عصبی از آن پشتيباني ميكند. اين نواحي مغز كه شامل لوب گيجگاهي، قشر پيشپيشاني داخلي، قشر جلویی پیشانی، آمیگدال و شکنج فوزیفورم ميباشند، در ارتباط باهم عمل كرده و باعث شكلگيري تصورات قالبي ميشوند.
دانش اجتماعی ما در مورد افراد و گروهها، مربوط به لوب گیجگاهی پیشین ( ATL ) است؛ بنابراین میتوان گفت کلیشهها، از آنجایی که شکل اجتماعی پردازش معنایی را نشان می دهند، به فعالیت این قسمت مرتبط است. این قسمت از مغز، اطلاعات مربوط به کلیشه را برای قشر پیشپیشانی میانی فراهم میکند و به نظر می رسد بازتاب کلیشهها در رفتار،
مربوط به بخش پیشپیشانی جانبی می شود.(9)
"دانش دانشمندان عصب شناسی از نحوه عملکرد حافظه انسان، انواع حافظه و توزیع در مغز، نشان میدهد که ممکن است دو سیستم جداگانه وجود داشته باشد که باعث ایجاد کلیشهها و ارزیابی میشود." (2)
تصورات قالبی جنسیتی
رايجترين تفکرات قالبي بر پايه جنسيت افراد شكل ميگيرد. كليشههاي جنسيتي، باورهايي هستند كه عموم مردم درمورد زن و مرد دارند و بر اساس آن، ويژگيهاي خاصي را به هركدام نسبت ميدهند. براي مثال، زنها غالبا موجوداتي داراي احساسات و عواطف بسيار و دلسوز كه به حفاظت نياز دارند، تعريف ميشوند و از طرفي هم مردها را موجودي قوي، منطقي و حمايت كننده، ميدانند. با این حال، این تصورات ميتواند محدوديتهايي را هم ايجاد كند.
عوامل متعددي ميتواند باعث شكلگیری تصورات قالبی جنسیتی شود. کودکان رفتارهای زن و مرد را با مشاهده رفتارهای پدر و مادر خود در خانواده، یاد میگیرند و همواره درحال دریافت پیامهایی هستند که به آنها میگوید به عنوان یک پسر یا یک دختر، باید چگونه رفتار و یا بازی کنند؛ این پیامها ناخودآگاه باعث شکلدهی رفتار فرد، بر اساس ایدههای پذیرفته شده در جامعه میشود.
تأثیرات منفی تصورات قالبی بر همه جنسیتها، غیرقابل کتمان است. این تصورات میتواند تصور فرد از خود و نگرشش به روابط را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین پیش فرضهای خودآگاه و یا ناخودآگاه ما در مورد ویژگیهای پسران و دختران، میتواند منجر به برخورد متفاوت و یا ارائه فرصتهای شغلی و تحصیلی متفاوت بر اساس جنسیت آنها شود. (10)
نویسنده: غزاله جوادی
منابع:
1. نجات پ, حاتمی ج. تأثیرپذیری از تصورات قالبی جنسیتی در شغل گزینی: تمایز بین دانشجویان ریاضی فنّی و علوم انسانی. فصلنامه روان شناسی کاربردی. 2012;6(3):-.
2. Been DM. A Neuroscience Perspective: Divisive Stereotypes and their Impacts. Conflict and Education Learning Laboratory. 2016.
3. نظری عا. دلایل و زمینه های شکل گیری پیشداوری و تصورات قالبی در بین گروه های هویتی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تهران). سياست- مجله دانشكده حقوق و علوم سياسي. 1395;46(2 #E00120):-.
4. Child IL, Doob LW. Factors Determining National Stereotypes. The Journal of Social Psychology. 1943;17(2):203-19.
5. Osborne JW. Linking Stereotype Threat and Anxiety. Educational Psychology. 2007;27(1):135-54.
6. Hopper E. What Is Stereotype Threat? 2020.
7. Bordalo P, Katherine Baldiga Coffman, Nicola Gennaioli, and Andrei Shleifer. . Stereotypes. Quarterly Journal of Economics 131,. 2016.
8. ارونسون ا. روانشناسي اجتماعي. تهران: رشد; 1398.
9. Amodio DM. The neuroscience of prejudice and stereotyping. Nature Reviews Neuroscience. 2014;15(10):670-82.
10. iop. Gender stereotypes and their effect on young people. Institute of Physics. 2019.