ویرگول
ورودثبت نام
m_24431223
m_24431223
خواندن ۸ دقیقه·۳ سال پیش

بارداری، زایمان طبیعی و سزارین

خب این پست هم تجربه شخصی من هست و اصلا پست کاملی نیست. ولی بهر حال...

دوران بارداری من خیلی خوب گذشت. ویار نداشتم و چون از دو سال قبل از بارداری مرتب باشگاه میرفتم بدنم قوی بود و دچار کمردرد و ... نشدم. توصیه ام به همه هم همین هست که بدنی که زیر فشار بارداری و زایمان میبریدش بدن آماده ای باشه. توی دوران بارداری هم من نرمش میکردم مرتب و مدت کوتاهی که نرمش رو قطع کردم (بدلیل پزشکی) دچار کمردرد شدم که باز مجدد با نرمش خوب شد. نرمش هایی که با ماما یا پزشک شما هماهنگ شده عالی هستند دریغ نکنید از خودتون.

ویار در بارداری میتونه خیلی اذیت کنه. چند تا از دوستان من ویار بسیار شدیدی در بارداری داشتند در حدی که از ماههای اول تا انتهای بارداری هر چیزی میخوردند به استفراغ منجر میشد و حتی اواخر بدلیل فشاری که میاورد به مجاری حلق، استفرراغ حاوی خون. اینها به نان خشک و پنیر و بسیکوییت های ساده بارداریشون سپری شده. اینم یکی ازمواردی هست که باید هر کسی بدونه. نمیدونم چند در صد آدمها میتونند چنین واکنش شدیدی داشته باشند.

چه زایمان طبیعی و چه سزارین بدن آماده ای میخواد. خیلی ها رو دیدم که بعد از تولد نوزاد، بدلیل ضعیف بودن ماهیچه ها بلافاصله یا بعد از چند ماه دچار کمردرد شدید شدند. بازم میگم هر موقع شروع کنید دیر نیست فقط مهم اینه که از شخص قابل اعتماد و آگاهی حرکت ها رو بگیرید.

شرکت در کلاس بارداری رو من به همه توصیه میکنم چون کمک میکنه دید واقع بینانه ای نسبت به زایمان پیدا کنیم و همچنین رابطه با افرادی که در شرایط مشابه خودمون هست میتونه بهمون کمک کنه (حداقل به تیپ آدمی مثل من کمک کرد).

یک اخطار مهم بدم:‌ توی این کلاسهای زایمان یک نکات چرندی هم گفته میشه. مثلا برای افزایش هوش جنین بیاید هر روز با جنین صحبت کنید، توی شکمتون چراغ قوه بندازید که نور سلول های مغزیشو تحریک کنه!!!! و یک مشت چرند دیگه. اینا رو از این گوش بگیرید از اون گوش بدید بیرون. جنین شما قراره راحت و خوشحال اونجا لم بده نه اینکه با مرتب حرف زدن و کتاب خوندن (منظورم به هدف جنین هستا... وگرنه اگر در زندگی روزمره برای یک بچه ی دیگه تون قصه میگید اشکالی نداره - کلا زندگی عادیتون رو بکنید)، یا تابوندن نورو کارهای عجیب غریب آزار ببینه. در این مورد حرف من نیست و اگر مایل بودید پیام بدید تا یک روانشناس بسیار عالی که آسیبهای این مساله را بررسی کرده به شما معرفی کنم. زندگی عادیتون رو بکنید! همچنین کلاسهای چرند بعدی مثل ماساژ نوزاد و ... هم بیخیال بشید. اینها همه روشهایی هستند برای. پول گرفتن از شما. ممکنه در کوتاه مدت روی نوزاد اثر خوبی بگذارند ولی اثر بلندمدت مخربی دارند. از ما گفتن بهرحال.

یک قسمت خیلی بد در دوران بارداری تستهای غربالگری هست. خیلی نادقیق و مسخره و مرتب به مادرها استرس وارد میشه. در این حد بگم که آزمایشگاه اشتباه به دوستم گفته بود جنین مرده (البته این میزان از حماقت واقعاً نادره ولی میخوام بدونید هر چیزی این افراد گزارش کردند لزوما درست نیست) :-|‌ که بعد از کلی گریه زاری در سونو این جواب چرت رد شده بود. اگر به ۳۵ سال رسیدید، بخصوص جواب این تستها به شدت بخاطر سن شما بایاس میشه و مثلا ریسک یک سری بیماریها مثل سندروم داون در جنین شما صرفا بدلیل سن شما بالا گزارش میشه. اگر در زایمان ۳۵ سال یا بیشتر دارید و وضعیت مالی خوبی دارید توصیه میکنم از اول به پزشکتون بگید که آزمایش cell free DNA براتون بنویسه که خیلی زودتر نتیجه رو با دقت خیلی خیلی بالا میگیرید و دچار استرس بعدی نمیشید. تستهای غربالگری نا دقیق و تست مایع آمنیوتیک آسیب زننده هست. با یک cell free DNA خودتونو راحت کنید. پزشکان معمولا میگن چنین تستی وجود داره ولی پزشک من نگفت و خیلی به من فشار وارد شد.

پزشک و مامای همراه خوبی انتخاب کنید. خوب از نظر علمی مهمه ولی بیشتر از اون از نظر اخلاقی. شما به یک فرد همدل وخوش اخلاق نیاز دارید. بعضی پزشک های زنان انقدر بی اعصابند که حتی حوصله صرف زمان برای زایمان طبیعی ندارند و سریع سزارین میکنند. حتی در طول ویزیت ها کلی انرژی منفی به شما میدن. پزشک من انقدر بداخلاق بود که من از ترسم دو هفته مونده به زایمانم پزشکم رو عوض کردم و بسیار از این تصمیمم راضی هستم.

همچنین کسی که پیشش سونوگرافی میرید آدم مثبت و خوبی باشه ... اولین تجربه سونوی من افتضاح بود . پزشک محترمی که به دلیل وجود فیبروم کلی منو دعوا کرد و گفت چرا قبل از بارداری مراجعه نکردی تویی که انقدر فیبروم بزرگ داری!!! طوری منو ترسوند که تو راه تا خونه گریه میکردم. انقدر پولکی بود که حتی کارت نمیکشید و باید پول نقد میدادیم. همه رو ردیف میکرد که خیلی سریع ویزیت کنه و پول بیشتری بگیره. پزشک خوب و آرومی بعدش پیدا کردم که فقط با وقت قبلی نوبت میداد ولی با کمال آرامش، دو دستگاه داشت که وقت کافی برای تعویض لباس و ... به مراجع داده بشه. اجازه میداد پدر بیاد داخل (قبل کرونا) و خلاصه خیلی خیلی خوش برخورد و مثبت و البته کارش خوب بود. همه جا این برخورد مناسب به نظرم مهمه :-)

زایمان طبیعی فیزیولوژیک (بدون بی حسی) بدون داشتن مامای همراه و آمادگی قبلی رو من اصلا توصیه نمیکنم. حتی من هم که با مامای همراه بود بسیار به نظرم تجربه عجیب و غیر قابل تصور دردناکی بود. ولی خب مدیریت شد چون مامای همراه خیلی خوبی داشتم. توی زایمان هم خیلی خیلی کمک کرد و یک جایی که بدلیل پر بودن مثانه جلوی راه جنین گرفته شده بود، با گذاشتن سوند به من خیلی کمک کرد. مامای بیمارستان مدام میپرسید دستشویی داری و من میگفتم نه!!! درحالیکه مثانه ام پر بود و اصلا حسش نمیکردم تو ی اون شرایط. مامای همراه معمولاً مداخله فیزیکی نمیکنه ولی در این مورد فکر میکنم سهل انگاری اونا رو دید خودش سوند گذاشت برای من . البته مامای بیمارستان هم باید همراهی کنه و دست مامای همراه رو باز بگذاره. خلاصه که بیمارستانو مامای همراه خیلی مهم هستند. به نظرم لازم نیست اتاق خیلی خفن و تزیین شده ای باشه (من هیچ آپشن خاصی نداشتم جز اتاق خصوصی)... فقط و فقط پزشک و مامای خوش اخلاق هستند که میتونند اون موقع به شما کمک کنند. همراهی همسر هم که عالیه اگر دلشو داره و میتونه حامی باشه. اگرم دلشو نداره که شاید نباشه بهتره. همراهی کسی که کامنت اضافه نده و فقط همدل و همراه باشه.

توصیه من اینه که قبل از اینکه برید بیمارستان، توصیه های بهداشتی مراقبت پس از زایمان را از پزشک و ماما بدقت بپرسید. پزشک من بعد از زایمانم یک سری چیز سریع گفت و همچنین گفته بود چهار روز بعد بیا معاینه که من در اون حالت تازه زایمان کرده فراموش کردم و فکر کردم یک هفته بعد گفتن. و باعث شد محل بخیه عفونت کنه که خیلی اذیت شدم. همچنین اگر زایمان طبیعی با بخیه دارید، برای شستشو محل زحم حتما توصیه ها رو رعایت کنید و حتما و حتما و حتما بعد از هر بار دستشویی رفتن با سشوار خشک کنید (بعد از شستن با سرم آب نمک).

همچنین بتادین میگن بده ولی بتادین حل شده در آب به نظر یک پزشکی که من بعدا بهش مراجعه کردم خوب بود و همین نجاتم داد. البته من بتادین رو مستقیم میزدم ولی محض احتیاط به شما میگم با بتادین محلول در سرم بشورید روزی یک بکه ار... عفونت این ناحیه میتونه خیلی اذیت کننده و در موارد بسیار نادر خیلی هم خطرناک باشه.

اشتباهی که من کردم این بود که چون بلد نبودم سینه رو به نوزاد بدم، نوزادم سیر نمیشد و من ساعت ها روی تخت مینشستم و شیر میدوشیدم یا همیشه به حالت نشسته روی تخت بودم . حدس میزنم عرق کردن زیاد باعث شد عفونت کنم.

سزارین هم که من تجربه شو ندارم ولی حتما به توصیه های پزشکتون گوش بدید. چیزی که شنیدم اینه که پزشکان توصیه به راه رفتن میکنند و شما باید اینو جدی بگیرید و با وجود دردی که دارید باید به توصیه گوش بدید و اینجوری خیلی سریع حالتون بهتر میشه.

راستی بعد از زایمان طبیعی یک ماساژی روی شکمتون میدن که خون اضافه رحم خارج بشه . این دردناکه ولی تحمل کنید. ازش نترسید ولی آماده باشید. بسیار مفیده برای سلامتی رحم شما. در سزارین این درد زیاد وجود نداره چون بی حس هستید.

++ توصیه میکنم پست مربوط به شیردهی رو حتما بخونید. همچنین قبل از زایمان درباره زردی نوزاد مطالعه داشته باشید.

+ یک کتابی هست که به فارسی هم ترجمه شده به اسم (نوزاد رها شده از بند پوشک). به شدت توصیه میکنم قبل از اومدن نینی (چون فرصت دارید و بهتره از اول بدونید) یا بعدش حتی بخونینش. من از هشت ماهگی این روش رو دارم انجام میدم و البته فشاری هم به خودم و نوزادم وارد نمیکنم ولی خیلی تجربه خوبیه بخصوص که تابستون داره میشه و فرزند من به گرما حساسه. خلاصه که:‌ we go pooshakLess :))

+‌ در مورد پوشک رفاه و دیجیکالا معمولا تخفیف های خوبی دارند. فرزند من با مای بیبی و بارلی راحته. بارلی ارزونتره ولی این شهری که ما هستیم گیر نمیاد زیاد. یک برندی به اسم بیبی کینگ هست که پلاستیک داره و برای بچه ای که بدنش به پلاستیک حساسه فاجعه هست.

+ یک مدل پوشک شورتی داره مای بیبی، که در مسافرت و وقتی مجبورید توی ماشین نوزادتون رو عوض کنید عالیه. برا ی مصرف روزمره هم گرون هست هم کش بالاش گرمتر هست.

زایمان طبیعیسزارینعفونت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید