اصول گشتالت نقش مهمی در طراحی تجربه کاربری (UX) دارد. این اصول از روانشناسی مشتق شده اند و دستورالعمل هایی را برای سازماندهی عناصر بصری برای ایجاد رابط های کاربری مؤثر و شهودی ارائه می دهند. در اینجا چند اصل کلیدی گشتالت که معمولاً در طراحی UX استفاده می شود آورده شده است:
مجاورت: عناصری که در نزدیکی یکدیگر قرار می گیرند به عنوان مرتبط یا گروه بندی شده با هم درک می شوند. با اعمال این اصل، طراحان می توانند عناصر مرتبط را برای بهبود سازمان و تسهیل درک کاربر گروه بندی کنند.
شباهت: عناصری که ویژگی های مشابهی مانند رنگ، شکل یا اندازه دارند، به عنوان متعلق به یکدیگر تلقی می شوند. استفاده از این اصل به طراحان کمک می کند تا الگوهای بصری ایجاد کنند و عناصر مشابه را گروه بندی کنند و به کاربران در شناخت روابط و الگوها کمک کنند.
منطقه مشترک: این اصل بیان میکند که عناصری که در یک منطقه قرار دارند بهصورت گروهبندی شده در نظر گرفته میشوند.
بسته بودن: افراد تمایل دارند از نظر ذهنی اطلاعات ناقص یا تکه تکه را تکمیل کنند تا یک کل را درک کنند. طراحان می توانند از این اصل با ارائه تصاویر جزئی استفاده کنند که کاربران را ترغیب می کند تا قسمت های از دست رفته را پر کنند و تعامل و تعامل را تشویق کنند.
تداوم: انسان ها الگوهای بصری صاف و پیوسته را بر الگوهای ناپیوسته یا ناگهانی ترجیح می دهند. استفاده از اصل تداوم شامل استفاده از خطوط و منحنی های صاف برای هدایت چشم کاربر، ایجاد حس جریان و افزایش تجربه کلی کاربر است.
Figure-Ground: مردم به طور طبیعی اشیا (شکل ها) را از پس زمینه آنها (زمین) متمایز می کنند. طراحان می توانند از این اصل برای ایجاد سلسله مراتب بصری واضح و تأکید بر عناصر مهم با تضاد آنها با پس زمینه استفاده کنند و اطمینان حاصل کنند که اطلاعات کلیدی برجسته هستند.
تقارن: عناصر متقارن از نظر بصری دلپذیر و پایدار تلقی می شوند. با ترکیب تقارن، طراحان می توانند چیدمان ها و ترکیب بندی های متعادلی ایجاد کنند و حس هماهنگی و نظم را در رابط کاربری ایجاد کنند.
نقطه کانونی: یک عنصر یا نقطه کانونی غالب ابتدا توجه کاربر را به خود جلب می کند. طراحان به طور استراتژیک عناصر کلیدی مانند پیام های مهم یا دکمه های فراخوان را برای هدایت تمرکز کاربران و بهبود تجربه کلی کاربر قرار می دهند.
با درک و به کارگیری این اصول گشتالت، طراحان UX میتوانند رابطهایی ایجاد کنند که با فرآیندهای شناختی کاربران هماهنگ باشد و آنها را بصریتر، از نظر بصری جذابتر و جذابتر کند.