Elahe mghdadian
Elahe mghdadian
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

پدیده های روانشناسی در طراحی UX


در دو پست قبل، درمورد اصول روانشناسی گشتالت بر طراحیUX صحبت کردیم.

بیایید امروز در مورد سایر پدیده‌های روان‌شناختی که می‌توانند بر طراحی UX تأثیر بگذارند، بیاموزیم. انسان ها موجودات پیچیده ای هستند و رفتار آنها می تواند تحت تاثیر پدیده های مختلف روانی باشد. یکی از این پدیده ها روانشناسی رنگ هااست. ما همیشه بین آنچه فکر می کنیم و آنچه می بینیم ارتباط برقرار می کنیم. به عنوان مثال، انسان ها معمولا رنگ قرمز را به رنگ آبی ترجیح می دهند. چرا؟ مطالعه بازی های المپیک در سال 2005 ممکن است به ما سرنخی بدهد. برای مسابقات سبک مبارزه انفرادی مانند کشتی یا بوکس، قوانین المپیک به طور تصادفی به یک ورزشکار لباس آبی و به دیگری لباس قرمز می دهد. محققان دریافتند که بازیکنانی که قرمزپوش بودند، از نظر آماری بخش بیشتری از مسابقات خود را نسبت به آبی‌پوشان برنده شدند. این مطالعه نشان داد که انسان رنگ قرمز را به تسلط و پرخاشگری و پر انرژی بودن مرتبط میداند. این امر تأثیر رنگ را بر ادراک انسان برجسته می کند.

یکی دیگر از پدیده های روان‌شناختی، اثر فون ریستورف یا اثر انزوا، بیان می‌کند که وقتی چندین شیء مشابه وجود داشته باشند، آن چیزی که با بقیه متفاوت است به احتمال زیاد به خاطر سپرده می‌شود. به این مثال توجه کنید: در یک بازی سه سیب وجود دارد. دو سیب سبز رنگ است و سیب سوم قرمز است. اثر انزوا به ما می گوید که سیب قرمز رنگ، سیبی منحصر به فرد، همان سیبی است که ما به یاد می آوریم. در طراحی UX، به همین دلیل است که دکمه‌های فراخوان با بقیه دکمه‌های یک سایت یا برنامه متفاوت به نظر می‌رسند. زیرا ما می خواهیم آنها برجسته باشند. (در صورتی که آشنایی ندارید، یک فراخوان برای اقدام یا CTA یک پیام بصری است که به کاربر می‌گوید اقدامی انجام دهد.) به عنوان مثال،در وب سایت فیسبوک دکمه تماس برای اقدام اولیه، مانند "ثبت نام" یا "ورود به سیستم"، با رنگ متمایز (معمولا آبی) در مقایسه با سایر عناصر به طور برجسته ای برجسته می شود.

دیگر پدیده روان‌شناختی، اثر موقعیت سریال، می‌گوید زمانی که به افراد فهرستی از آیتم‌ها داده می‌شود، احتمالاً چند مورد اول و چند مورد آخر را به خاطر می‌آورند، در حالی که موارد وسط تمایل دارند تار شوند. به همین دلیل است که اکثر برنامه‌ها و وب‌سایت‌ها مهم‌ترین اقدامات کاربر را در سمت راست یا چپ نوار ناوبری بالایی قرار می‌دهند. وقتی از سایت گوگل بازدید می کنید، متوجه می شوید که نوار جستجو به طور برجسته در مرکز صفحه قرار گرفته است و از همان ابتدا توجه کاربران را به خود جلب می کند. این قرارگیری با اطمینان از اینکه مهمترین اقدام کاربر، که وارد کردن یک عبارت جستجو است، در مرحله اولیه تعامل کاربر با سایت قرار می گیرد، از اثر موقعیت سریال استفاده می کند.

دیگر پدیده روان‌شناختی، قانون هیک، بیان می‌کند که هر چه کاربر گزینه‌های بیشتری داشته باشد، تصمیم‌گیری بیشتر طول می‌کشد. به عبارت دیگر، اگر تعداد انتخاب ها افزایش یابد، زمان تصمیم گیری به نسبت افزایش می یابد به عنوان مثال:

در پلتفرم پخش موسیقی Spotify، صفحه اصلی اغلب لیست های پخش شخصی یا آهنگ های توصیه شده را بر اساس ترجیحات موسیقی به کاربران ارائه می دهد. به جای اینکه کاربران را با مجموعه وسیعی از انتخاب‌های موسیقی غافلگیر کند.

به عنوان یک UXطراح ، ممکن است فکر کنید که دادن انتخاب های زیاد به کاربر، تجربه آنها را افزایش می دهد. اما قانون هیک به ما می گوید که ممکن است تصمیمات آنها را سخت تر کنیم. برای طراحان UX مهم است که از این اصول روانشناختی مختلف به روشی اخلاقی استفاده کنند. شما نمی خواهید از کاربر سوء استفاده کنید. شما فقط می خواهید آنها را تشویق کنید. شما نمی خواهید بر کاربر غلبه کنید. شما می خواهید آنها را قدرتمند کنید. با کمی روانشناسی، خلاقیت و همدلی، چیزی که به عنوان یک محدودیت شروع می شود می تواند به عنوان یک مزیت ختم شود.

طراحی uxuxقاون هیکروانشناسی رنگ هااثر انزوا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید