چرا بحرانهای اجتماعی سوریه را نباید نادیده گرفت؟
در سوریه، جنگ داخلی نهتنها توسط تروریستهای خارجی، بلکه با مشارکت بخشی از خود مردم این کشور شکل گرفت. این نشاندهنده شکافهای عمیق اجتماعی بود. پس از جنگ، عدم رسیدگی به خانوادههای کشتهشدگان طرفدار دولت، نارضایتیهایی ایجاد کرد که بهمرور به بحران تبدیل شد. اگر این گسلهای اجتماعی بهموقع درمان نمیشد، طبیعی بود که بحران ادامه یابد.
آیا اقتصاد تنها عامل فروپاشی سوریه بود؟
برخلاف تصور برخی، اقتصاد تنها عامل بحران نبود. سوریه پیش از این، شرایط سختتری را تجربه کرده بود اما مقاومت کرد. مسئله اصلی، ترکیب بحران اقتصادی با شکافهای اجتماعی بود. تحریمها، نابودی زیرساختها و غارت منابع توسط قدرتهای خارجی، اقتصاد را فلج کرد، اما این نارضایتیها وقتی خطرناک شد که با بیاعتمادی مردم به حکومت همراه شد.
چرا مدل حکمرانی بشار اسد دیگر کارآمد نبود؟
پس از فروپاشی شوروی، ایدئولوژی حزب بعث که پایه حکومت سوریه بود، جذابیت خود را از دست داد. بشار اسد نتوانست این سیستم را بهروز کند. تا سال ۲۰۱۲، انتخابات به شکل رفراندوم نمایشی برگزار میشد، اما فشار بحرانها باعث شد قانون اساسی تغییر کند. این نشان میدهد که جامعه دیگر آن مدل قدیمی را نمیپذیرفت.
نقش قدرتهای خارجی در بحران سوریه چه بود؟
سوریه به میدان جنگ نیابتی تبدیل شد. ترکیه، قطر، عربستان، آمریکا و روسیه هرکدام به دنبال منافع خود بودند. برخی گروهها مانند کردها یا دروزیها تحت تأثیر این بازیها، به سمت جداگرایی یا اتحاد با دشمنان سوریه کشیده شدند. این مداخلات، بحران داخلی را پیچیدهتر کرد.
چرا درآمدهای سوریه نتوانست بحران را حل کند؟
پیش از جنگ، سوریه با درآمدهای نفتی، کشاورزی و گردشگری، اقتصاد نسبتاً پایداری داشت. اما جنگ و تحریمها این منابع را نابود کرد. نفت توسط ترکیه و آمریکا غارت شد، کشاورزی فلج شد و گردشگری بهکلی متوقف گردید. وقتی مردم فقیر شدند، نفوذ پیشنهادات خارجی برای تغییر حکومت افزایش یافت.
آیا مقاومت مردمی در سوریه شکست خورد؟
ایران و نیروهای مقاومت نقش مستشاری داشتند، نه جایگزین ارتش سوریه. شهید سلیمانی هزاران داوطلب سوری را آموزش داد، اما برخی مسئولان سوری همکاری نکردند. مشکل اصلی این بود که حکومت سوریه نتوانست پایگاه اجتماعی خود را با اقدامات عملی حفظ کند. مقاومت نظامی کافی نبود؛ مردم باید احساس میکردند که حکومت از آنها حمایت میکند.
چرا هشدارهای رهبر انقلاب درباره سوریه جدی گرفته نشد؟
رهبر انقلاب در نامهای به شهید سلیمانی تأکید کرد که بحرانهای اجتماعی سوریه باید حل شود. اما این توصیهها بهطور کامل اجرا نشد. سوریه کشور مستقلی بود و ایران نمیتوانست بهجای آنها تصمیم بگیرد. نتیجه این شد که بحرانها انباشته شد و امروز شاهد پیامدهای آن هستیم.
آیا آینده سوریه قابل اصلاح است؟
تا زمانی که گسلهای اجتماعی و اقتصادی درمان نشود، ثبات ممکن نیست. سوریه نیاز به یک بازسازی اساسی در روابط حکومت و مردم دارد. بدون این اصلاحات، حتی پیروزیهای نظامی نیز پایدار نخواهد بود.