"حسن کل" حدودا بین سالهای ۱۰۷۰ تا ۱۱۲۰ هجری شمسی میزیسته است. محل اسکان او در زمستانها روستای ده کنار(واقع در کوهبنان کرمان) که به خودش تعلق داشته بوده و تابستانها را در مکانی بنام چشمه حسن کل واقع در کوه بیدان میگذرانده است. خانواده او عبارت بودند از همسری مهربان و دختری زیبا و باهوش که به دردانه حسن کل معروف بوده زیرا حسن کل به او علاقه بسیار زیادی داشته و برایش خیلی عزیز بوده است.
یک روز تابستان زمانی که خانواده اش در چشمه حسن کل اقامت داشتند جهت انجام کاری به ده کنار می آید هنگام بازگشت متوجه میشود دزدان ترکمن در غیاب او خانواده و اموال منقولش را ربوده اند. با توجه به علاقه زیادی که به خانواده خود داشته حتی لحظه ای درنگ نمیکند و به قصد یافتن خانواده و انتقام از ربایندگان ترک دیار میکند، روستا به روستا اطراف را میگردد ولی هیچ اثری از آنها نمی یابد تا اینکه به تفت یزد میرسد، بنابر شواهدی که بدست می آورد آنجا میماند تا بتواند از آنها نشانی بدست آورد ولی هرچه بیشتر جستجو میکند ناامیدتر میشود.
به تدریج با گذشت زمان از یافتن آنان کاملا ناامید میشود.
اقامت طولانی مدت او در تفت یزد موجب میشود با یک تاجر یزدی آشنا شود و به تدریج با او دوست شود و این دوستی به وصلت با خانواده او و ازدواج با دخترش می انجامد.
پس از ازدواج به اتفاق همسر جدیدش به محل اسکان خود روستای ده کنار و چشمه حسن کل واقع در کوه بیدان بازمیگردد.
با توجه به اینکه همسرش متعلق به یک خانواده مرفه شهری بوده در ابتدای ورود از محل زندگی جدیدش اظهار نارضایتی مینماید.
با تولد فرزند و خرید املاک دیگری به آن محل تعلق خاطر پیدا میکند و فرزند و نوادگان آنها در آن مکان ماندگار میشوند.
حاج علی مراد ابن حسن کل دارای ۳ پسر بنامهای حاج رضا، حاج علی محمد و حاج علی جامع بود.
حاج رضا که دارای ۹ فرزند بود روستای شکرآباد را به مبلغ یکصد تومان خریداری کرد و جهت بهبود وضعیت و آبادانی آن تلاشهای زیادی نمود. او که مردی بسیار متدین و مذهبی بود یک هشتم املاک شکرآباد را وقف و حسینیه ده علی را در جوار مسجد جامع بنا نهاد.
شاید به این علت این روستا را شکرآباد نامیده اند که آب آن شیرین و قابل شرب است. این امتیاز بزرگی برای شکرآباد محسوب میشود چون ساکنین آن برخلاف بعضی روستا های دیگر مجبور به ساخت حوض و آب انبار برای ذخیره آب باران که بصورت غیربهداشتی انجام میگرفت نبودند.
با توجه به اینکه روستای شکرآباد نسبت به ده علی در ارتفاع بالاتر و شرایط جغرافیایی سردتری قرار دارد مالکین آن معمولا بهار و تابستان را در شکرآباد و پاییز و زمستان را در ده علی میگذرانند و اهالی هر دو روستا محسوب میشوند.
حاج علی محمد دارای هفت فرزند بنامهای حاج حسین، حاج حسن، حاج علی، حاج قاسم، فاطمه، شهربانو و خیرالنسا بود.
ده علی بزرگترین روستای محل زندگی آنها دارای چهار صحرا بنامهای ده علی، شورو، ده معین(دمایین)، زیدیه(زیتی) است که اخیرا صحرای جدید کوه قلعه را هم به آن افزوده اند.
از آنجا که این روستا فاقد آب شیرین برای شرب بوده ساکنین آن مجبور به ساخت پنج حوض یا آب انبار جهت ذخیره آب باران شده اند. این حوض ها در نزدیکی امامزاده، صحرای شورو و لرد قلعه واقع شده و دو حوض نیز در سمت شرق رودخانه قرار دارند. شایان ذکر است در سالهای اخیر با انجام پروژه آبرسانی ساکنین روستا از آب لوله کشی که از درخم و شعبجره تا داخل ده هدایت شده استفاده میکنند.
ده علی دارای یک قلعه باستانی است که در دوره صفوی بنا گردیده و در سال ۱۳۸۶ به عنوان یکی از آثار ملی ایران ثبت شده است. همچنین برج ده علی که بر روی بام خانه ای متعلق به نوادگان حاج حسین بنا شده و در محله سر استخر قرار گرفته در سال ۱۳۸۷ به عنوان یکی دیگر از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
یکی دیگر از نوادگان حسن کل بنام حاج علی جامع دارای سه فرزند بنامهای حاج بابایی، جعفری و حاج فاطمه بود.
یکی از فرزندان حاج علی جامع جعفری بود. چون آن زمان هنوز سجل که اشتباها به آن سه جلد هم گفته میشد در حالیکه یک جلد بیشتر نداشت و بعد ها شناسنامه نام گرفت صادر نمی شد، نام فرزندان آزادانه از طرف اولیاء انتخاب میشد و نیازی به مجوز ثبت احوال نداشت ولی از سال ۱۲۹۷ که سجل صادر شد و نام خانوادگی به وجود آمد دیگر جعفری نه به عنوان یک نام بلکه به عنوان نام خانوادگی متداول شد.
جعفری دارای سه فرزند بنامهای اسدالله، شرف و شهربانو بود. شهربانو با سید هدایت ازدواج نمود و دخترشان بی بی بیگم دارای شش فرزند شد.
این از جمله وصلت هایی است که بین نوادگان حاج علی مراد و سادات جلیل القدر که همواره مورد احترام مردم منطقه بوده اند انجام گرفته است.