فصل ۱ : Career (حرفه)
Earl Nightingale : "
بزرگترین اشتباهی که یک برنامه نویس میتواند انجام دهد، این است که باور داشته باشد که برای فرد دیگری کار می کند ، بدین صورت دیگر امنیت شغلی نخواهد داشت ...
باید به یاد داشته باشیم که شرکت ها صاحبان شغل ها هستند و ما برنامه نویسان صاحب حرفه ی خود."
تعداد کمی از برنامه نویسان هستند که حرفه ی خود را مدیریت می کنند، این افراد هدفی داشته اند که با دقت و برنامه ریزی به هدفشان رسیده اند.
برای موفق شدن در دنیای رقابتی امروز باید فراتر از رزومه نوشتن عمل کنیم و به همه جوانب فکر کنیم و تصمیم بگیریم چه کاری را چگونه و در چه زمانی انجام دهیم.
در ادامه قرار است یاد بگیریم که چگونه این مهارت را کسب کنیم و در خود پرورش دهیم.
فصل ۲ : TREAT YOUR CAREER LIKE A BUSINESS (با شغل خود مانند یک بیزینس برخورد کنید)
فرض کنید درحال تماشای یک آتش بازی رنگارنگ و زیبا هستید ناگهان یک منور به بالا اوج میگیرد و بعد هیچی ... دقیقا در لحظه ای که انتظار داریم صدا و تصویر زیبایی را مشاهده کنیم در آسمان محو می شود .
شما دوست دارید در حرفه ی خود به چه صورت باشید ؟ بدون صدا و توجه ، به بالا رفته و بعد به آرامی به پایین برگردید یا مانند منوری باشید که با صدا و توجه بسیار، به بالا میرود؟
یکی از اشتباهاتی که یک برنامه نویس تازه کار انجام میدهد این است که به حرفه ی خود به چشم یک buisiness نگاه نمیکند ، اگر این طرز نگاه را نداشته باشیم و عادت کنیم مثلا ماهانه مبلغ مشخص و منظمی را که به عملکردمان بستگی ندارد بگیریم با یک کارمند عادی چه فرقی داریم ؟؟
به خودمان نگاه کارمندی نداشته باشیم بلکه کارفرما را مشتری ای برای کسب و کار و حرفه ی خود بدانیم.
حال این کسب و کار چه فاکتور هایی دارد اولین فاکتوری که یک کسب و کار دارد، محصول یا سرویسی است که ارائه میدهد . ما برنامه نویسان اغلب محصولمان ،قابلیت پیاده سازی یک ایده است ؛ به این صورت که ایده ی کارفرما را به صورت محصول دیجیتالی تحویل میدهیم.
همانطوری که به کیفیت کدزنی و حرفه ی خودمان اهمیت میدهیم و برای بهبودش تلاش میکنیم به بهبود کسب و کارمان هم باید توجه کنیم باید به گونه ای آن را ارائه دهیم که مشخص شود چه تفاوتی با بقیه داریم...
برای این منظور چند کار را میتوانیم انجام دهیم :
۱- به سرویسی که ارائه میدهیم فکر کنیم و تمرکز کنیم و راه های بازاریابی اش را بررسی کنیم.
۲- راه های بهتر شدن این سرویس را بررسی و اعمال کنیم.
۳- محصولمان را خاص تر کنیم .
۴- روی تخصصی شدن محصولمان تمرکز کنیم ( به عنوان یک برنامه نویس داشتن یک مشتری خوب برایمان کافی است)
درمورد این موضوع فکر کنید که چگونه میتوانید سرویسی که ارائه میدهید را منتشر کنید، اکثر برنامه نویسان با نوشتن رزومه و ارسال آن به شرکت ها دنبال شغل میگردند؛ اما آیا این بهترین کار است ؟؟
در شرکت های بزرگ و موفق می دانند که چگونه مشتریان خود را وادار کنند تا به آنها مراجعه کنند ، آنها بیرون نمی روند و یک به یک مشتریان خود را دنبال نمیکنند!
دقیقا نکته همینجاست که باید خارج از چهارچوب فکر کنیم .
بهترین راه برای جذب مشتری چیست و چگونه میتوان محصول خود را به خوبی ارائه دهیم؟
پاسخ این دو سوال است که باعث میشود همانند منوری پر سروصدا به اوج برویم!
فصل ۳ : HOW TO SET GOOD CAREER GOALS? (چگونه برای حرفهی خود هدف تعیین کنیم ؟)
اکثر انسان ها یا هدف ندارند یا نمیتوانند برای یک بازهی طولانی هدفی تعیین کنند ، ممکن است بترسند که نکند آن مسیر را دوست نداشته باشند یا آن مسیر درست نباشد، به همین دلیل همهی مسیر ها را باز می گذارند.
اگر هدف نداشته باشیم با اولین پیشنهاد سرکار می رویم و تا زمانیکه اخراج نشویم یا موقعیت بهتر پیش نیاید، همانجا می مانیم !
هدف نداشتن یک تصمیم است ، درواقع تصمیم می گیریم کاری نکنیم ؛ یک هدف غیر بهینه از تصادفی زندگی کردن ، بهتر است.
فصل ۴ : Developing your people skills (توسعهی مهارتهای مردمی خود)
نمیتوانیم این دید را داشته باشیم که ما فقط یک گوشه مینشینیم و کد میزنیم ، باید یاد بگیریم و بلد باشیم که چگونه با همکاران خود ارتباط درست بگیریم.
در ادامه چند نکته را باهم مرور میکنیم:
- Everyone wants to feel important
همهی افراد دوست دارند حرفهایشان شنیده شود و این حس مهم بودن را داشته باشند، زمانیکه یک همکار دیگر با ما صحبت میکند، اگر سریع ایدهی او را رد کنیم و ایدهی خودمان را مطرح کنیم، دیگر در مقابل حرف ما شنوا نیست و احساس بی اهمیت بودن ، میکند.
پس برای اینکه بخواهیم حرف خودمان خوب شنیده شود، ابتدا باید شنوندهی خوبی باشیم.
- Never criticize
تجربیات و مطالعات نشان میدهند، تعریف و تمجدید و پاداش همیشه بهتر از انتقاد و ایراد گرفتن جواب میدهد.
اگر رئیس هستید حتما به این موضوع دقت کنید و اگر رئیس نیستید به این موضوع فکر کنید که در آینده آن را درنظر داشته باشید.
- Think about what the other person wants
باید سعی کنیم از زاویهی دید خودمان خارج شویم و موضوع را از زاویهی دید طرف مقابلمان ببینیم، به اینصورت احساس ارزشمندی و اهمیت متقابل پیش میآید و از انتقاد جلوگیری میکند.
- Avoiding arguments
در یک بحث قرار نیست همهی افراد منطقی برخورد کنند، گاهی متقاعد کردن طرف مقابلمان ممکن است سخت باشد، در اینصورت اصلا مشاجره نکنیم!
آقای Dale Carnegie در کتاب How to Win Friends and Influence People اشاره میکنند :
"من به این نتیجه رسیدهام که فقط یک راه خوب برای بحث کردن وجود دارد و آن راه، جلوگیری از بحث کردن است ، همانطور که از مار و یا زلزله دوری میکنید از بحث کردن هم دوری کنید. "
اگر در مورد چگونگی انجام کاری با طرف مقابلمان اختلاف داریم ، ببینیم که آیا این موضوع، آنقدر برایمان مهم است که بخاطر آن بمیریم یا خیر؟!
اگر مهم نبود ، بهتر است از موضع خود پایین بیاییم ، این کار احترام و اعتبار خوبی را برای آینده به ارمغان میآورد.
- Frame control
یکی از مفاهیم بسیار مهم برای تعامل با دیگران ، فهمیدن مفهوم frame است.
در واقع frame، درک ما از جهان و آنچه میبینیم و باور داریم حقیقی است ، می باشد و به طور مشابه frame طرف مقابل، همین گونه تعریف میشود.
زمانی که با شخص دیگری وارد مکالمه میشویم، frame هایمان با هم برخورد میکنند و در نهایت یکی از frame ها پیروز میشود . باید تلاش کنیم در این تعاملات frame پیروز را داشته باشیم.
این مهارت، باید با احتیاط بهکار گرفته شود، نباید آن را در تعاملات عادی خود با همکاران داشته باشیم، بلکه زمانی به کارمان میآید که بخواهیم اعتبارمان را حفظ کنیم و یا کسی قصد تضعیف ما را داشته باشد، برای مثال زمانیکه معلم یک کلاس و یا مدیر یک تیم باشیم، بسیار کارایی دارد.
در ادامه، کتاب افراد سمی را معرفی میکند، افراد سمی کسانی هستند که به زندگی نگاه منفی دارند و از هر فرصتی استفاده میکنند تا موجب تنزل اطرافیان خود شوند، از این افراد باید دوری کنیم و در تعاملات مجبوری کاملاً بی احساس و سرد برخورد کنیم.
فصل ۵ : Creating an effective resume ( ایجاد یک رزومهی کارآمد)
برای نوشتن رزومهی خود باید وقت و انرژی کافی اختصاص دهید.
یک بروشور تبلیغاتی ، میزان قابل توجهای هزینه اختصاص دادهاست تا مشتریای جذب کند که هزینهای ۱۰۰ دلاری پرداخت کند ، حال آیا برای جذب کارفرمایی که قرار است سالانه بین ۶۰ تا ۸۰ هزار دلار پرداخت کند ، نباید میزان قابل توجهای هزینه اختصاص دهید؟
یکی از دلایلی که باعث میشود رزومهتان عالی نباشد، این است که شما یک رزومه نویس حرفه ای نیستید ، در نتیجه بهتر است برای این منظور یک رزومه نویس حرفهای استخدام کنید.
ویژگی هایی که یک رزومه نویس باید داشته باشد :
۱. با مهارت برنامه نویسی آشنا باشد.
۲. خروجیهای مطلوبی را از قبل داشته باشد.
باید دقت کنید که حتماً همهی اطلاعاتی که یک رزومه نویس نیاز دارد را در اختیارش قرار دهید، این اطلاعات باید دقیق و درست باشند.
زمانی که یک رزومه نویس استخدام میکنید، باید از او این انتظارات را داشته باشید :
۱. نوشتن متنی خوب و جذاب برای تبلیغ خدمات شما به بهترین نحو ممکن
۲. ارائهی یک قالب بصری زیبا و جذاب متناسب با خدمات شما
حتی اگر معتقد هستید حتما خودتان باید رزومه بنویسید، پیشنهاد میکنم حتما برای اصلاح و بهبود آن فردی را استخدام کنید.
باید فراتر رفت و فقط به ارسال سنتی رزومه بسنده نکرد.
باید رزومهی خود را داخل linkedIn و یک فضای آنلاین بارگذاری کنید تا در صورت نیاز لینک آن را در اختیار دیگران قرار دهید.
رزومه باید منحصر به فرد باشد ، میتوانید با کمک گرفتن از یک گرافیک کار ، آن را بهبود دهید ، مثلاً فردی که در حوزهی بازی سازی فعالیت دارد، میتواند رزومهی خود را به گونهای طراحی کند که مانند یک بازی باشد.
اما اگر به هر دلیلی خودتان خواستید رزومهتان را بنویسید چند نکته را در نظر بگیرید :
۱. رزومه ی خود را برای دسترسی افراد دیگر، به صورت آنلاین بارگذاری کنید.
۲. رزومهتان منحصر به فرد باشد.
۳. به صورت ارزیابی عمل - نتیجه باشد ، به این صورت که چه کارهایی را انجام دادهاید و چه نتایجی را در پی داشتهاست.
۴. برای جلوگیری از هرگونه غلط املایی و یا نگارشی آن را ویرایش کنید.
در پایان پیشنهاد میکنم رزومهی خود را به یک کارشناس رزومه نویس بفرستید و نظر ایشان را در مورد رزومهی خود جویا شوید ، همچنین میتوانید خروجی رزومههای حرفهای را ببینید و با رزومهی خود مقایسه کنید.