سعید عزتاللهی اخیرا مصاحبهای کرده و گفته: تا چند ماه درگیر گلم به اسپانیا بودم! فکر میکنم آن گل سالم بود. نخواستند ما اسپانیا را حدف کنیم.
اینقدر مطمئن حرف زده که رفتم صحنه را چند بار بازبینی کردم. مشخص است که بین راه توپ به سر پورعلیگنجی میخورد و بعد به عزتاللهی میرسد. وقتی پورعلیگنجی توپ را میزند عزتاللهی در آفساید است.
بعدش یاد حماسههای جواد خیابانی در آن بازی افتادم: سعید ما اسپانیایی بلده!
ذهنم رفت به این سمت که فعلا کار دست اینطور آدمها افتاده. امثال خیابانی و علیفر و مایلیکهن و ... عصاره بخش مهمی از ملت هستند که تعدادشان هم کم نیست، قدرتشان هم زیاد است. خود را محور عالم هستی دیدن، جوگیر بودن، غلبه احساس بر منطق، هرجا لازم شد گریه کردن! ... . جامعهشناس نیستم ولی در این مملکت به قدر کافی زندگی کردهام. اینها خصوصیات بخش مهمی از جامعه ماست که با آنها افق روشنی دیده نمیشود.