Elio
Elio
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

امروز رو یادت نگه دار

صبح آزمون ۱۴۰۱ رو دادم، نسبت به ۱۴۰۰ بد دادمش، یعنی درصدهام اونطوری که باید می‌بود نبود و این مغزمو بهم ریخته یه جورایی.

مامان بهم می‌گه که بهم اطمینان داره، و همینطور اشاره کرد که تنها فردی که الان به خودش اطمینان نداره تویی و این مشکلِ توئه.

فکر کنم راست می‌گه، حقیقتا وقتی دفترچه‌ی اول تایمش تموم شد رفتم سراغ دومی، مغزم قفل کرد توی عربی و نمود اصلیش اونجایی پیدا می‌شه که بیشتر اون تست‌هایی که وقتی حالم بد شده بود و زده بودم اشتباه درومدن :)

اشتباه آشکار من توی روانشناسی که یکی از قاطع‌ترین امیدهامه اینکه بدون مرور چیزای قبلی، دو به شک به سوالاتی ازش جواب دادم.

نمی‌دونم حقیقتا.

فنون، روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد و عربی امیدهای منن.

و تو آزمون امروز به جز یه ذره فنون، بقیه‌شو اونجوری که می‌خواستم نزدم شاید چون از همون شروع آزمون حالم یه جوری بود و تو عملکردم تاثیر گذاشت، و من خودمو اجبار کرده بودم که بشینم سر آزمون و ادامه بدم در حالی که خسته بودم.

امروز به این جمله فکر کردم که بیشتر آدما وقتی که قراره با دو قدمِ بعدی موفق بشن و قدم اولی شکست می‌خورن و دقیقا قدمِ دوم که قراره به موفقیت برسن، به خاطر شکست قدم اول از برداشتن قدم دوم اجتناب می‌کنن، پس؟

قدم بردار، شکست‌هات رو موفقیت تعبیر کن، تو نهایتا قراره پرواز کنی.

شکستموفقیتکنکورآینده
اینجا دفترچه مغز منه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید