در طول تاریخ، زبان مردم ایران دستخوش تغییرات بسیاری شده است. در دوران ایران باستان، زبان پهلوی رایجترین زبان نوشتاری بود. اما پس از حملهی تازیان، بهتدریج زبان عربی جای زبان مادری ما را در مکاتبات رسمی گرفت و فارسی در آستانهی فراموشی قرار گرفت.
در این دوران تاریک، یکی از نخستین کسانی که به دفاع از زبان پارسی برخاست، یعقوب لیث صفاری بود. او فرمان داد که هیچ نامهی حکومتی نباید به زبان عربی نوشته شود، و این نقطهی آغاز احیای زبان فارسی بود.
پس از او، بزرگان علم و ادب، از جمله حکیم ابوالقاسم فردوسی، با تلاش و پشتکار، زبان پارسی را زنده نگه داشتند. فردوسی با نگارش شاهنامه، نهتنها زبان فارسی را حفظ کرد، بلکه فرهنگ، اسطورهها و ریشههای ملی ما را نیز از نابودی نجات داد.
امروز اما، خطر تازهای در کمین زبان ماست: گسترش افراطی زبان عامیانه و بیتوجهی به واژههای درست و زیبا.
اگر ما نیز همانقدر که فردوسی برای حفظ زبانش کوشید، مسئولانه عمل نکنیم، زبان و فرهنگمان در معرض فراموشی قرار میگیرد.
یکی از مهمترین راههای حفظ زبان، خواندن کتابهای خوب از نویسندگان بزرگ ایرانیست؛ چرا که از دل این نوشتههاست که میآموزیم چگونه درست بنویسیم، چگونه زیبا سخن بگوییم، و چگونه نگهبان فرهنگ خود باشیم.
فراموش نکنیم که ما ایرانی هستیم؛
فرزندان سرزمینی که ریشه در تاریخ دارد، و جانمایهاش ادب و اندیشه است.
بیایید از این میراث بزرگ مراقبت کنیم.
کتابخواندن، سادهترین و شریفترین راه برای نگهبانی از فرهنگ و زبانمان است.
و چه کسی بهتر از فردوسی، این نگهبان بزرگ زبان پارسی، که با شعرهایش ما را به بیداری دعوت میکند:
که ما را زِ بدها تو باشی پناه
چو گم شد سر تاج کاووس شاه
دریغ است که ایران ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
اگر سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
portfolio-preview