جنون قدرت و قدرت نامشروع در باب فاشیسم، توتالیتاریسم و کاپیتالیسم/ دکتر محمد رضا سرگلزایی/نشر قطره
سیاست به زبان ساده، مبحثی ست که در مقالات کوتاه کتاب مورد بررسی قرار می گیرد. به گفته نویسنده، نگاه چند وجهی به قدرت و حکومت، پای بسیاری علوم دیگر را به حوزه سیاست می کشاند و به مخاطب در درک وضعیت جوامع کمک می کند.
نویسنده در مقالات نخستین به مدد روانشناسی و ادبیات می کوشد استبداد، توتالیتاریسم و فاشیسم را به زبانی گویا و همه فهم توصیف کند: او داستان ضحاک را از شاهنامه نقل می کند و رابطه میان اسطوره ها و حکومت ها را مورد بازبینی قرار می دهد.
از تکرار تاریخ و تکرار الگوی قربانی- دشمن- نجات دهنده صحبت می کند و بر آنچه طی اعصار بر مبنای این الگو اتفاق می افتد، تاکید می ورزد. درباره « برادران کارامازوف» اثر داستایوفسکی صحبت می کند، شخصیتها ی داستان را پردازش می کند و می کوشد مذهب اوباش و فاشیسم را در قالب این رمان برجسته توضیح دهد:
« فاشیستها نیاز به پرهیزکاری، پارسایی، درون نگری و ارتباط شخصی با الوهیت ندارند. همه آیین مذهبی در مناسک جمعی و یا شور و غلیان هیجانات صورت می گیرد: مراسم رژه و گردهماییهای عظیم خیابانی، تکان دادن پرچمها، به بازو بستن بازوبندهایی که عضویت در آیین پیشوا را نشان می دهد... اوباش کسانی هستند که فاقد هویت فردی و نظام ارزش درونی اند. نه تمایل به پارسایی و انضباط دارند نه توان درون نگری و گوشه نشینی و اعتکاف. پس برای چنین کسانی که همیشه دچار احساس گناه و احساس حقارت عمیق بوده اند، مذهب فاشسیت ها نور امید و رستگاری ست: به جای سکوت، شعار بدهید. به جای تنهایی برای شما اعتکاف گروهی برگزار می کنیم و به جای ارتباط درونی با الوهیت یک ارتباط جمعی با پیشوا را به شما پیشنهاد می کنیم. فاشیستها به اوباش اعتماد به نفس می دهند. به آنها وعده تعمید و رستگاری می دهند و این همان چیزی ست که اوباش به آن نیاز دارند. فاشیستها لشکر اوباش را بسیج می کنند و با کمک آنها نخبگان را سرکوب می کنند. مردم در نظامهای فاشیستی تنها به « اطاعت از فرامین» و « ستایش پیشوا» فرا خوانده می شوند. « جنایت » بدل به « تکلیف » می شود.»
نویسنده در بخشهایی از کتاب، جریان فمینیسم را توضیح می دهد و آن را در سه سطح مجزا توصیف می کند.
با تکیه بر محتوای اساطیر، انواع فرهنگها را برمی شمارد( زئوسی، آپولونی، دیونیزوسی، آتنایی) و شیوه مدیریت و حکومت در هر یک از این فرهنگها را شرح می دهد. می کوشد چگونگی فعال شدن بدترین قابلیتهای انسان را در این فضاها توضیح دهد و علت عقبگرد در زمینه توسعه را شناسایی کند.
کتاب جنون قدرت و قدرت نامشروع، با معرفی مختصر و قابل فهم اصطلاحات سیاسی و اجتماعی مخاطب را به آگاهی نسبی از وضعیت جوامع می رساند و او را برای درک نظامی که در آن زندگی می کند، به جستجو و کاوش بیشتر و عمیق تر وامی دارد.