توکا
توکا
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

خوزستان آب ندارد

عصر روز دوشنبه است. از صبح تا حالا از تمام جوارحم آتش می بارد. مقاومت می کنم که دوش نگیرم. مشقتی خودآگاه را به خودم تحمیل می کنم. سردرد شدیدی هم دارم اما به سمت هیچ داروی مسکنی نمی روم. برای خود قهوه دم می کنم. کافئین قهوه هم دردی دوا نمی کند. کاش اصلا قهوه هم درست نمی کردم. امروز با خودم لج کرده ام. سر درس و تمرین های دخترک تاب بازیگوشی اش را ندارم و عصبانی می شوم. بعد از دست کارهای خودم گریه ام می گیرد. حوصله چرخیدن در اینستا را هم ندارم.

امروز بالاخره کتاب ثریا در اغما را تمام کردم. غمی که در تمام مدت خوانش کتاب گریبانم را گرفته بود امروز با خواندن صحنه های مرگ به اوج می رسد. در خوزستان برای پیکرهای به خون آغشته شهیدان اشک می ریزم. و برای تمام بلاهایی که در طول تاریخ بر سر سرزمین آمده ناله سر می دهم.سوگواری تمام می شود به زندگی عادی ام بر می گردم.

وظایف محوله را طبق برنامه با درد و رنج هر طوری هست به انتها می رسانم اما درست زمانی که می خواهم کمی آرام بگیرم روی صفحه موبایل تصویر دردناک خوزستان آب ندارد، چشمک می زند. گوشی را به گوشه ای پرتاب می کنم. به حمام می روم زیر دوش آب خودم را غرق می کنم و هربار این جمله را تکرار می کنم، خوزستان آب ندارد. بیشتر از چند دقیقه طاقت نمی آورم، پیش خودم فکر می کنم که شاید مسئولین مملکت هم رویکرد فرار را مانند من انتخاب کرده اند که به جای اینکه چاره ای بیندیشند سال هاست که از واقعیت ها و مشکلاتی که دست به گریبان مردم سرزمین است شانه خالی می کنند. از اینکه در تهران زندگی می کنم و تمام امکانات به شهر ما محدود شده، عذاب وجدان می گیریم. اگر فقط یک سال بودجه کلانی را که در این کلان شهر صرف می کردند به صورت عادلانه به شهر دیگری اختصاص می دادند توزیع امکانات این همه ناعادلانه نبود. شاید دولتمردان کتاب هایی را می خوانند که به آنها اجازه نمی دهد فقر و درد و رنج را ببیند. این روزها برای رهایی از دردها خودم را در مطالعه این قبیل کتاب ها غرق کرده ام، اما مگر می شود درد را ندید و یکپارچه فریاد نشد. نه نمی شود. کاش کسی به دادشان می رسید. کاش کسی به دادمان می رسید. در حکومت عدل علی و این همه بی عدالتی، کاش مسئولین فرزندان این خاک و بم را فرزند خود می دیدند و تمام توانشان را برای خوشبختی و رفاهشان بکار می بستند اما نه انگار همه فرزندان این خاک از سرزمین دیگر آمده اند و نسبتی با این از خدا بی خبران ندارند. انگار سوگواری برای ایران تمام ناشدنی است.

نوشته شده توسط لیلا علی قلی زاده

خوزستانایران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید