شب های روشن از نوشته های متفاوت داستایوسکی هست. من خودم از آن هایی هستم که نتوانستم با نوشته هایش ارتباط برقرار کنم و هربار که به سمت یکی از کتاب هایش رفتم بعد از خواندن چند صفحه از ادامه اش بازماندم. اما کتاب صوتی شب های روشن را که گوش دادم، آنقدر گوینده اش شیوا و زیبا به خواندن کتاب پرداخته بود که مشتاق شدم این بار با نگاه و خوانشی متفاوت به سراغ کتاب های داستایوسکی بروم. این داستان یک عاشقانه آرام است. فیلمش را هم چند وقت پیش دیده بودم یک فیلم ایرانی که بر اساس این رمان تدوین شده بود. با دخترم باهم گوش دادیم آنقدر زیبا بود که دختر کوچکم هم مشتاق گوش دادنش بود. داستان، داستان مردی تنهاست که در این شهر بزرگ هیچ دوستی ندارد. تا این که یک شب در تاریکی دختری را می بیند که مردی مزاحمش شده است. به کمک دختر می رود، گفت و گوهایی میان ان دو صورت می گیرد و دیدارشان به دیدار شب های دیگر هم می رسد در حالی که دختر دل در گرو عشق مرد دیگری دارد و از مرد ناجی می خواهد که دل به او نسپارد اما ناجی که خیلی تنهاست آرام آرام به او دل می بند. درست در شب اخر دختر از انتظار خسته می شود چرا که از دیدن معشوقش نا امید شده است و انتظار را امری بیهوده می داند می خواهد همه چیز را رها کند. ناجی به او ابراز عشق می کند. دختر شوکه شده ولی بدش هم نمی اید چون که ناجی او مردی قابل اطمینان و خوش طینت است. گفت و گوهای عاشقانه زیاد به طول نمی انجامد معشوق از راه می رسد و دختر به یک باره همه غم و عصبانیتش نسبت به او را فراموش می کند و به سوی او می شتابد و داستان اینجا برای ناجی ما تمام می شود و دوباره شب هایش تیره و تار می گردد. این داستان صوتی که گویندگان نوارش حامد فعال و مریم محبوب بودند را حتما گوش دهید واقعا از شنیدنش لذت می برید.