hosna
hosna
خواندن ۳ دقیقه·۱۹ روز پیش

ویرگول برای من یعنی

ویرگول برای من یعنی جایی که کلمات جان می‌گیرند، جایی که نویسنده‌ها می‌توانند بدون ترس از قضاوت، افکارشان را روی صفحه بیاورند. یعنی مکانی که ایده‌ها از ذهن‌های پراکنده به متن‌های منسجم تبدیل می‌شوند، جایی که هر جمله فرصتی برای مکث، تأمل و گفتگو است.

ویرگول یعنی آن لحظه‌ای که یک نویسنده، بعد از ساعت‌ها کلنجار رفتن با خودش، بالاخره دکمه "انتشار" را می‌زند و منتظر می‌ماند تا ببیند آیا کسی با نوشته‌اش ارتباط برقرار می‌کند یا نه. یعنی جایی که خواننده‌ها نه فقط متن‌ها، بلکه ذهن‌های پشت آن‌ها را کشف می‌کنند.

ویرگول یعنی آزادی نوشتن، یعنی فرصتی برای گفتن حرف‌هایی که شاید در جای دیگری شنیده نشوند. یعنی مکانی که هر نویسنده، چه حرفه‌ای و چه تازه‌کار، می‌تواند صدای خودش را پیدا کند و با دیگران به اشتراک بگذارد.

میتوانم درک کنم که چرا اسم این برنامه را "ویرگول" گذاشته اند.

چون ویرگول فقط یک نشانه نگارشی نیست، بلکه یک شیوه زندگی است! همین که وسط حرف زدن، مکث می‌کنیم تا ببینیم واقعاً چه داریم می‌گوییم، همین که وسط تصمیم‌هایمان، مکث می‌کنیم تا ببینیم مسیر درست چیست، همین که وسط نوشتن، مکث می‌کنیم تا بفهمیم آیا این جمله واقعاً معنا دارد یا فقط یک سری کلمات کنار هم چیده شده‌اند.

از زاویه‌ای دیگر، ویرگول برای من یعنی شجاعت نوشتن.

یعنی سکوی پرتابی که به نویسنده می‌گوید: "مکث کن، اما دست از نوشتن برندار!" یعنی اینکه وقتی کلمات از ذهن جاری می‌شوند و انگشتان روی صفحه کلید می‌لغزند، یک نقطه در مسیر وجود دارد که به نویسنده فرصت می‌دهد دوباره فکر کند، جهت را تغییر دهد، یا حتی از نو شروع کند.

در نهایت، ویرگول یعنی جایی برای مکث، اما نه برای توقف. یعنی ادامه دادن، اما با تأمل. یعنی راهی برای دیدن بهتر، درک بهتر، و شاید، نوشتن بهتر. و حالا که این را گفتم، انگار باید یک ویرگول بگذارم، مکث کنم، و از خودم بپرسم: "آیا این متن همان چیزی بود که باید می‌نوشتم؟"

به طور خلاصه ویرگول یعنی فرصت، یعنی اندکی فکر، یعنی اینکه حتی در میان هیاهوی بی‌رحم زمان، بشود یک لحظه ایستاد و به جهان نگاه کرد.

گاهی جمله‌ای که بی‌وقفه نوشته می‌شود، گمراه‌کننده است. اما جمله‌ای که با ویرگول مکث می‌کند، فرصت معنا پیدا کردن دارد. شاید زندگی هم همین باشد مکث کنیم، اما هرگز متوقف نشویم.

ولی اگر بخواهم احساس فردی خودم را نسبت به ویرگول بیان کنم، ویرگول برای من جایی است برای ارتباط بیشتر، برای پیدا کردن دوست هایی با تفکر هم سو و در اخر و جایی برای داشتن احساس خوب. وقتی حرف ها و مطالبی که از ترس برخورد نامناسب اطرافیان پنهان میکنی را در مکانی برای نوشته ها و از ذهن برامده ها به اشتراک میگذاری و بازخورد مطلوب میگیری میتواند برای چند روز سرخوش نگهت دارد. و همین برای من سایر ویرگولی ها کافی است.

ویرگول برای من یعنی جایی که می‌توانم بدون ترس حرف بزنم، بدون نگرانی بنویسم، و بدون محدودیت فکر کنم. یعنی جایی که آدم‌ها، فارغ از هر فاصله‌ای، می‌توانند با کلماتشان به هم نزدیک شوند. و شاید همین، بزرگ‌ترین هدیه‌ی ویرگول باشد؛ جایی که هیچ‌کس تنها نیست، جایی که همیشه فرصتی برای شنیده شدن وجود دارد.

*ویرگول تولدت مبارک خودمان.*

ویرگول برای من یعنی
Kiu/Q
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید