چالش های صنفی
نرخ گذاری
بخش دوم ( ۱۴۰۴۰۹۰۶)
با مدل قوانین فعلی در جریان نرخ گذاری ها ؛ ۴ رویه به وجود آمد که جامعه صنفی و فعالان صنفی را از فعالیت های خود ناراضی و نا مطمئن میسازد.
جریان تولید کالا و ارایه خدمات در گلوگاه قیمت به چالش کشیده میشود و دو رویکرد برای واحدهای نوع ۱ و ۲ اتفاق می افتد .
الف : سوختن و ساختن
ب: خروج از قانون
در حالت اول: تحمل بی عدالتی در هزینه ها و درآمد نسبت به سایر مشاغل باعث خسارت های مداوم و در نهایت منجر بهخارج شدن فعالان صنفی از ان شغل میشود.
در حالت دوم: ریسک خروج از قانون تبعات دارد و واحد های بازرسی حکومتی مثل تعزیرات و اداره صمت و ... می توانند ان واحد ها را جریمه های سنگین و پلمپ مکان نمایند.
چه افرادی در این ماجرا نقش دارند؟
اتحادیه های صنفی:
با توجه به اینکه مهمترین رکن و پیشنهاد دهنده اصلی نرخ در شهرستان ها هستند بنابراین اتحادیه تعیین کننده ترین برای تعیین نرخ ها هستند.
کمیسیون اقتصاد اتاق اصناف:
بازوی مشاوره تخصصی اتاق اصناف که متشکل از اعضای منتخب صنفی و روسای اتحادیه ها هستند که نرخ بعد از پیشنهاد در ان کمیسیون تحلیل و بررسی و ارزبابی میشود.
اتاق اصناف هر شهرستان:
به عنوان متولی امور اصناف و رابط اتحادیه ها با اداره صمت ، دارایی، تعزیرات ، اماکن و ...
اداره صمت هر شهرستان:
به عنوان دبیر کمیسیون نظارت شهرستان و همچنین متولی دولتی امور صنفی شهرستان
باقی ادارات و اعضای کمیسیون نظارت نیز به عنوان راهنما و نقش مشاوره و البته در زمان تصویب نرخ به عنوان عضو اصلی که رای آنها تعیین کننده است.
اتحادیه های گروه الف و ب چگونه میتواند نرخ های را مطابق نوسانات روز ارز و هزینه ها مانند گروه های ج و د که نرخ شناور دارند بروزرسانی کنند؟
مطابق قانون هر سال ۱ بار اجازه نرخ گذاری خدمات و کالا ها برای گروه های الف و ب وجود دارد مگر انکه مستندات کافی و پیگیری های اکید اتحادیه مبنی بر آن تغییرات بتواند کمیسیون نظارت را متقاعد کند ( در عمل نشدنی و بسیار مشکل است)
گروه الف و ب چگونه در این شرایط دوام می آورند؟
چاره حل این مشکل و متناسب سازی هزینه و درآمد چیست؟
ادامه دارد ...