مدیر مالی چه است؟
مدیر مالی به معنای طرح ریزی، سازماندهی، هدایت و در دست گرفتن کار های مالی مثل تامین و به کار گیری از میزان دارایی کمپانی میباشد. به عبارت دیگر رئیس مالی به عبارتی ایفا اصول کلی مدیر بر روی منابع مالی تجارت میباشد. مدیریت مالی مسئول ایفا و در اختیار گرفتن این وظایف میباشد.
حوزه عمل و عنصرها تشکیل دهنده
تصمیمات سپرده گذاری برای مثال سپرده گذاری بر روی بودجه های اثبات (به عبارتی دارایی بندی سرمایه ای) و همینطور سپرده گذاری بر روی بودجه های سرازیر که تحت عنوان بخشی از تصمیمات سپرده گذاری با اسم تصمیم گیری در باب سرمایه در گردش شناخته میگردد.
تصمیمات مالی که به ارتقا منابع مالی از روش منابع متفاوت مربوط میشود و این تفاوت منابع گزینه به کارگیری از عامل ها متعدد زیرا نوع منبع، عصر هنگامی تامین مالی، هزینه تامین مالی و راندمان نتایج از آن سرچشمه میگیرند.
تصمیم مرتبط با منفعت سهام که مدیریت مالی می بایست با اعتنا به توزیع بهره خالص اتخاذ کند. فایده خالص به صورت کلی به دو نصیب تقسیم می گردد :
فایده سهام سهامداران : تصمیم در ارتباط فایده سهام و نرخ آن.
بهره انباشته : معیار بهره انباشته می بایست با دقت به اپلیکیشن های توسعه و گسترش و تنوع تجارت آخری گردد.
هدف ها مدیریت مالی
عمل رئیس مالی در مجموع به تامین، اختصاص و ارزیابی و در اختیار گرفتن بر منابع مالی ختم میشود. هدف ها مدیریت مالی عبارتند از :
اعتقادوباور از تامین منظم و کافی میزان دارایی های دارای ارتباط.
باور از ارائه راندمان کافی به سهامداران که متعلق به گنجایش درآمد، بها بازار سهام و انتظار سهامداران میباشد.
اعتقاد و باور از به کار گیری با صرفه منابع مالی. به محض آنکه این دارایی تامین شد بایستی از حداکثر گنجایش با کمترین هزینه مصرف شود.
اعتقادوباور از امنیت سپرده گذاری- برای مثال میزان دارایی می بایست در معاملات امن سپرده گذاری گردد تا بتوان به نرخ راندمان مطلوب و کافی دست یافت.
طرح ریزی یک ساختار درست سرمایه – می بایست یک ادغام درست و منصفانه از سرمایه در حیث گرفت تا توازن در میان بدهی ها و حقوق و دستمزد صاحبان سهام نگهداری خواهد شد.
برآورد نیاز سرمایه : یک مدیریت مالی بایستی با اعتنا به سرمایه لازم کمپانی برآوردهای ما یحتاج را جاری ساختن دهد. این برآوردها با دقت به منفعت و مخارج پیش گویی گردیده و نرم افزار های آتی و سیاست های کمپانی شکل میگیرند. برآوردها بایستی به شکلی باشند که گنجایش درآمدی کمپانی را ارتقا دهند.
گزینش مخلوط سرمایه : به محض اعمال برآوردهای ما یحتاج بایستی راجع‌به ساختار سرمایه تصمیم گرفت. این فرمان نیازمند تجزیه و ارزیابی بلند زمان و کوتاه زمان بدهی ها و حقوق و دستمزد صاحبان سهام میباشد. این فعالیت به نسبت سرمایه وابسته به کمپانی و دارایی مازاد که قادر است از طرف فرنگی به دست آورد بستگی داراست.
گزینش منابع تامین مالی : کمپانی برای تامین میزان دارایی مازاد آیتم های بخش اعظمی داراست برای مثال :
نشر سهام و سندها قرضه
اخذ وام از خزانه ها و موسسه ها مالی
سپرده های همگانی جذب گردیده از جمله به صورت اسناد قرضه
گزینش هر کدام از این دست اندرکاران به اقتدار و ضعف نسبی هرمورد از منابع و زمان وقتی تامین مالی بستگی دارااست.
سپرده گذاری منابع مالی : مدیریت مالی باید در زمینه ی اختصاص منابع مالی به یک سپرده گذاری سودآور که تا حد قابلیت امن و دارنده بازدهی منظم میباشد تصمیم گیری کند.
رهایی از شر منابع مالی اضافی : تصمیمات مرتبط با بهره خالص بر عهده مدیریت مالی میباشد. این عمل از دو شیوه شکل می‌گیرد :
تقسیم فایده – که مشتمل بر شناسایی نرخ بهره سهام و بقیه مزایا مثل جایزه میباشد.
فایده انباشته – که وسعت آن متناسب با نرم افزار های گسترش، نوآورانه و تنوع بخشی کمپانی انتخاب میشود.
رئیس نقدینگی : تمامی تصمیمات مدیریت مالی بایستی با اعتنا به مدیر نقدینگی گرفته خواهد شد. برای اکثری از هدف ها به عنوان مثال پرداخت حقوق، پرداخت قبوض برق و آب، پرداخت به بستانکاران، تسویه بدهی های سرازیر، محافظت موجودی، خرید مواد نخستین و … به نقدینگی نیاز میباشد.
تحلیل های مالی : مدیریت مالی خیر فقط باید منابع مالی را طرح ریزی، تهیه و تنظیم و استعمال نماید بلکه می بایست بر این منابع مالی در دست گرفتن نیز داشته باشد. این عمل را می اقتدار از روش تکنیک های متفاوت مثل تجزیه و بررسی نسبت ها، حدس های مالی، در دست گرفتن منفعت و هزینه و … جاری ساختن اعطا کرد.
