یکی از دیالوگ هایی که امروز نظرمو جلب کرد این دیالوگ بود :
"من دوسش دارم چون شخصیتش لایه لایه س ! "
خوب در نگاه اول یعنی چی که شخصیت یه فردی چند لایه س؟
به نظرم جذابیت آدما یه طیف خیلی وسیعی داره و این طیف گسترده به هر موضوع و ویژگی مربوط میشه ، هرچقدر سن افزایش پیدا می کنه متوجه میشی که چه مولفه های عمیق تری وجود داره و قبلا حتی فکرشم نمی کردی که اصلا حائز اهمیت باشن . اما میخوام بگم یکی از اون ویژگی ها می تونه تک بعدی نبودن شخصیت یه آدم باشه ... چرا احساس می کنم اون چیزی که مدنظرمه رو نمی تونم به خوبی بیان کنم ...
به هرحال ؛ تا حالا به آدم هایی برخوردین که شما رو نسبت به خودشون خیلی کنجکاو کنن ؟ نه راجع به زندگی شخصیشون و شغلشون و یا اینطور مسائل ، بلکه راجع به بعدهای مختلف شخصیت اون آدم. گاهی اوقات بعضی آدم ها برامون جذابیت دارن چون تمایل داریم درباره شون بیشتر و بیشتر و بیشتر از قبل بدونیم .
تو این سریال یه جا هست که یون سو میگه "راستش تا حالا این وجه اونو ندیده بودم " و فکر می کنید این دیالوگ واسه چه زمانی باشه ؟ پنج سال بعد از جدایی شون وقتی دوباره به هم بر می خورن .
درواقع وقتی یه چیزی خیلی به چشم نزدیک باشه این امکان وجود نداره که بتونی به خوبی ببینیش ... درباره آدم ها هم دقیقا همینه ، وقتی کسی رو داریم و هنوز از دستش ندادیم هیچوقت اونقدری که لازمه برای شناختنش ، درک کردنش و کشف کردنش تلاشی نمی کنیم ، اما کافیه که یه مقداری ازش فاصله بگیریم یا در بدترین حالت از دستش بدیم ... چه چیزی این وسط تغییر می کنه ؟ از دور احتمالا چیزای بیشتر و واضح تری رو قراره ببینیم .
در آخر ، به نظرم یه چیزی تو روابط ما کمه و اون عمق روابطمونه ، ما احتیاج داریم که یکدیگر رو مثل یه کتاب بخونیم ، مثل یه داستان با تمام جزئیات ریز و درشت بنویسیم ... سر سری از کنار هم رد نشیم و برای کشف کردن آدما و نگه داشتنشون تلاش کنیم و در نهایت شاید یه مقدار خیلی کمی فقط یه ذره موفق بشیم از میزان تنهایی های هم بکاهیم .