تاریخ زیورآلات و جواهرات در دوران تاریخی ایران
در هزاره اول پ. م. و دوره مادها و بهطور کلی ساکنان نواحی آذربایجان، کردستان، لرستان، همدان که شامل اقوام مانایی سکاها و مادها میشده است، زیورآلات بسیار زیبایی برای تزیین سر، گردن، دست، بازو، مچپا و... استفاده میکردند؛ مانند زیورآلات هفتوانتپه و زیورآلاتی که در گنجینههای جیحون و زیویه وجود داشته است.
آثار مکشوفه از این دوره زیباترین اشیا زینتی در جهان به شمار میآید که در بین ساکنان ماناییها و مادها، دلیل بر وجود زرگران و جواهرسازان ماهر داشته است.
مردان ماد، نیز از زیورآلات استفاده میکردند ازجمله گوشواره، النگو، دستکش طلایی، گردنبند، بازوبند، انگشتر مهردار، سنجاقسر، که فراخور استفاده از مواد بهکاربرده، شأن و منزلت مقام پوشنده را نشان میداده است. حتی غلاف کمربندها در دوره مادها جواهرنشان و با سنگهای قیمتی مزین شده است.
زنان مادی، همچون مردان زمانه خودشان از زیورهایی چون گردنبند، گوشواره، دستکش طلایی، بازوبند و آویزهای تزیینی و... استفاده میکردند. استفاده از گیسبند، نیز، در بین زنان مادی مانند زنان هخامنشی رایج بوده است.
دوران هخامنشیان منسجمترین حکومتهای آن دوران و به قول «سایکس» (Sykes) از اهم وقایع نوع بشر بوده است. هنر جواهرسازی نیز در این دوران نشاندهنده شکوه و بزرگی پادشاهی کوروشکبیر و پادشاهان دیگرش است.
مجموعه طلای نابی از هنر سکایی در موزه ارمیتاژ موجود است که نقشهای عجیبوغریب روی آن، که از طبیعت الهام گرفته شده کاملا انتزاعی و تخیلی ارائه شده است.
هخامنشیان نیز به زیورآلات و لوازمآرایشی علاقه زیادی داشتند. این مهم را از جواهرات و زینتآلات کشفشده میتوان دریافت. مثل گردنبند فیروزه، ظروف چوبی، برنزی و شیشهای برای نگهداری سرمه.
تصویری بر روی سنگهای «تختجمشید» بهجایمانده که بیان میکند، پادشاهان و سربازان، علاوهبر اینکه موی طبیعی خود را مرتب میکردند، از ریش و موی مصنوعی نیز استفاده میکردند.
مردان پارسی، از گوشواره بیشتر از زنان استفاده میکردند. و در میان مردان والامقام هخامنشی ازجمله پادشاه و رییس تشریفات دربار هخامنشی با گوشواره دیده شدهاند که نوع آویزدار این گوشواره مختص شاه و بدون آویز آن برای خدمتکاران استفاده میشده است. استفاده از انگشتر، دستبند، بازوبندهایی با سرشیر از زینتآلات مردانه این دوره بوده است.
زیورآلات این دوره علاوهبر بازوبند و گردنبند و انگشتر و گوشواره، در بین اشراف بیشتر، از زیورهایی چون دکمه، آویز، مدالیون طلا برای زینتدادن پارچه لباسها استفاده میکردند.
علاقه زنان دوران هخامنشی به استفاده از انواع زیورآلات چون گردنبند، گوشوارههای زرین و گوهرنشان، بازوبند، دستبند، انگشتر، سنجاق و کمربندهای ساختهشده از فلزات گرانبها بوده است. کلاهگیس و گیسبند برای آرایش بیشتر گیسوان، در بین زنان و هم مردان پارسی کاربرد داشته است.
زنان زنگولههای طلایی در لبه پایینی لباس میدوختند و از تاجهای زرین کنگرهدار استفاده میکردند و ملکه همیشه روسری حریری بزرگی را از پشت تاجش آویزان میکرد.
دوره کوتاهمدت سلوکی که با آتشزدن تختجمشید توسط اسکندرمقدونی تأسیس شد؛ فرهنگ یونانی- هلنیستی داشت که این فرهنگ صددرصد غالب بر هنر ایران نبود و از آثار جواهرات باقیمانده آن دوران میشود این را بهدرستی ملاحظه کرد.
در این دوره که الهام از هنر و تاثیر فرهنگ هنر یونانی است، ما بیشتر سکههایی داریم که از طرحهای هنر و امپراطوری یونان است.
زیورآلات سلوکیها، علاوهبر گوشواره، گردنبند، آویز و سنجاقسینه، از صفحه گرد و کوچک دایرهای شکل (راندل) که دو سر شنل را در قسمت شانه به هم متصل میکرد، نیز استفاده میکردند.
زیورآلات اشکانیان، پارتیان و اشکانیان بسیار باذوق زیورها و زینتآلاتها را به کار میبردند. زنان و مردان پارتی به یکسان از زیورآلات استفاده میکردند.
در این دوره گوشواره نگیندار قیمتی و مرصع، کمربند و قلابهای کمری زرین، جواهر رشتهای، برای آرایش عمامه و مو، پیشانیبند و تاج و کلاههای زیوردار کاربرد داشته است.
نمونهای از زیورآلات زیبایی از پادشاهان ساسانی در بالاتنه گچی در شهر باستانی کیش دیده شده است. مردان ساسانی از گوشواره، گردنبند و رشتههای مروارید بر دورتادور تاج و آرایش بر روی موها استفاده میکردند.
در این دوره علاقه زیادی به استفاده از مروارید در مردان و زنان دیده میشود و زنان همچون مردان برای تزیین تن، سر، بازو و گردن از زیورآلات استفاده میکردند. مثل نقوش طاقبستان و ظروف نقرهای مکشوفه در این دوران.
از جمله معروفترین زیورآلات در دوره ساسانیان سکهها بودند. درهم یا دراخم سکههای نقره ضرب شده در دوره ساسانی هستند. درهم در واقع واحد پول و وزن به شمار میرفت.
البته این نکته در این دوران گفتنی است که کاربرد زیورآلات مختص طبقه بالای اجتماعی نبوده و زنان طبقات پایین جامعه هم از زیورآلات استفاده میکردند.
دوره ساسانی تأثیراتی بسیار زیاد بر هنر جواهرسازی و زرگری و نقرهکاری داشت و این تأثیرات در دورههای بعد و هنر اسلامی نیز دیده میشود.
منابع و مأخذ:
1- جمعی از کارشناسان موزه ملی ایران. (نوروز 1392). نگاهی بر آرایهها و زیورآلات در ایرانزمین، تهران، انتشارات سفیران.
2- شهابی، محمود. (آذر 1389). صنعت- فرهنگ ظاهرآرایی و زیباسازی بدن در ایران، چاپ اول، تهران، ناشر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
3- ضیاپور، جلیل. (آبان 1348). زیورهای زنان ایران از دیرباز تاکنون، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر.
4- غیبی، مهرآسا. (1391). 35000 هزار سال تاریخ زیورآلات اقوام ایرانی، چاپ اول، تهران، هیرمند.
5- فریه، ر. دبلیو. (1374). هنرهای ایران، ترجمه پرویز مرزبان، چاپ اول، تهران، نشر فرزان روز.
6- گروه مولفان سنجش امیرکبیر. (1394). تاریخ پارچه و لباس ایران و جهان، چاپ اول، تهران، امیرکبیر.
7- گیرشمن، رمان. (1350). هنر ایران، ترجمه بهرام فرهوشی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
8- محمدی، رامونا. (زمستان 1392). سیر تاریخ و تحولات پوشاک در ایران، چاپ اول، تهران، نشر جمال هنر.
9- اقبال آشتیانی، عباس. «تاریخ جواهرسازی در ایران»، نشریه ایرانزمین، شماره 9 و 10.
10- ریاضی، محمدرضا. (1372). «نگاهی اجمالی به تاریخ جواهرسازی و زرگری ایران»، مجله دستها و نقشها، پاییز و زمستان، شماره 2.
11- زرندی، ندا. (تابستان 1396). «تاریخ زیورآلات و جواهرات در ایران باستان»، مجله لعل سرخ، شماره 5.
این خُردی از کلانی است؛ بزرگی ایران باستان...
تبصره: مقاله چند صفحه دیگری با مطالب متفاوت و متنوع، با توضیحات دیگری؛ در مجله "لعل سرخ" سالهای گذشته چاپ شده است و در گوگل و مگیران (اگر یادم باشد؟!) موجود است.
پیوست: این دریچه برگرفته کوتاهی است از کتاب در حال ویرایش من...
به زودی کتاب "پوشاک و زیورآلات اقوام و ادیان ایرانی/ ندا زرندی"، میآید؛ منتظر باشید.
الآن که این نوشتم، روز تولد پدر بزرگوارم است، 11 خردادماه تولدت مبارک بابایی، یادت گرامی و روحت در آرامش