ن د ا ز ر ن د ی
ن د ا ز ر ن د ی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

هفت‌قلم آرایش چیست؟

دارم کتابم تایپ می‌کنم که به مطلبی که بسیار در روزمره‌هایمان ازش شنیدیم، برخوردم؛ "هفت قلم آرایش".

"کتاب" من درباره «پوشاک و زیورآلات اقوام و ادیان ایرانی» است که این موضوع را با نگاهی از مقاله، فرزندان استر، لباس و آرایش (یهود)، هایده سهیم، 2002، بیان می‌کنم.

با هم ببینیم که این هفت معجون زیبایی که ما در این زمانه نیز از آن استفاده می‌کنیم از کجا آمده و شامل چه موادی می‌شود.

هفت‌قلم آرایش
هفت‌قلم آرایش


هفت گام به سوی زیبایی
زیبایی و زیباسازی از مهمترین دغدغه‌های زنان بوده است. زنان یهودی با رقابت با سایر زنان، درصدد جلب توجه شوهران‌شان بوده، سعی داشتند محیط خانه را دل‌پذیر و خود را دل‌فریب کنند. در فرهنگ ایرانی، زنان فقط درصدد جلب توجه شوهران‌شان بوده‌اند. بنابراین تا اوایل قرن بیستم، دختران، حتی در خانه هم، از خودآرایی و جلوه‌نمایی به جز در فرم موها و لباس، منع می‌شدند. بنابراین روزهای قبل از عروسی، روزهای مهم و پرمشغله‌ای بود، تا ظاهر دختر به صورت مطلوب و مناسب یک نوعروس بیارایند.
از قدیم، "هفت‌قلم آرایش" برای زیبایی کامل مورد نیاز بوده است:
سرخاب، سفیداب، سرمه، وسمه، روناس، رنگ و بند.
از آن‌جا که دختران، پیش از ازدواج، مجاز نبودند موهای اضافی ابرو یا کرک‌های صورت‌شان را بردارند، مهمترین بخش زیباسازی نوعروسان، از بین بردن موهای اضافه صورت و بدن بود. اصلاح آن‌ها به وسیله "بندانداز" صورت می‌گرفت.
سال‌ها پیش از اختراع رنگ‌مو، زنان با استفاده از مواد طبیعی و ساده، موهای خود را رنگ می‌کردند. برخی به کمک حنا، موهای خود را به درجات مختلف تیره و روشن می‌کردند و برخی دیگر با فرمول‌های حاوی بابونه، موهای خود را به رنگ قهوه‌ای در می‌آوردند و زنان مسن، که موهایشان به سپیدی می‌گرایید اکثرا از رنگ‌های سنتی استفاده می‌کردند. در این مورد بسیاری از مردان نیز، موها و محاسن خود را در سنین پیری مجددا به رنگ مشکی در می‌آوردند. دختران جوان هم اجازه داشتند به خاطر خواص درمانی، موهای خود را با حنا رنگ کنند! زنان و مردان سرانگشتان و ناخن‌های خود را حنا می‌گذاردند و زنان با استفاده از آن روی دست‌های خود طرح‌های زیبا می‌کشیدند.
سپس نوبت به آرایش صورت می‌رسید. از "روناس" برای زمینه رنگ اصلی ابرو استفاده می‌کردند. روی این زمینه، از جوشانده نیل هندی و یا "وسمه" کرمان استفاده می‌شد، که اولی رنگ آبی تیره و دومی رنگ مشکی ایجاد می‌کرد. تا پیش از قرن بیستم ابروهای پیوسته نشانه زیبایی بود، که قسمت پیوندی ابروها هم رنگ می‌شد.
پوست صورت را با پودر سفید رنگی به نام «سفیداب» که با زینک و اکسیدسرب تهیه می‌شد، پوشانیده و گونه‌ها را با "سرخاب" رنگ می‌کردند و بالاخره "سرمه" می‌کشیدند که رنگ چشم‌ها را مشکی‌تر می‌کرد. "سرمه" از پودرسنگ سیاه براق، که اطراف اصفهان فراوان است، تهیه می‌شود.
ثروتمندان این پودر را با روغن بادام و یا با چربی هدهد مخلوط می‌کردند، اما زنان فقیرتر مغز بادام سوخته شده را به پلک‌ها می‌مالیدند. سرمه را در پارچه‌های دو لایه کوچک، که گاه تکه‌دوزی و تزیین شده بود و گاه در جعبه‌های فلزی زیبا نگه‌داری می‌کردند. "سرمه" را به صورت خط چشم با میله باریک نقره، عاج و یا چوب معمولی به چشم می‌مالیدند. گفته می‌شود "سرمه" به تقویت چشم‌ها کمک می‌کند، بنابراین کودکان و مردان هم، اما به میزان کمتر، از این معجون استفاده می‌کردند!
زنان قرن نوزدهم برای شست‌وشو و جلای موهای خود، از کتیرا استفاده می‌کردند، سپس موها را به صورت دو حلقه، در کنار گوش‌ها می‌آویختند و از ترکیبات مختلف روغن‌های عطری برای صاف و شفاف‌کردن پوست استفاده می‌کردند.
فرهنگ ایرانیآرایشلباس و زیورآلات اقوام و ادیان ایرانییهودندازرندی
من مینویسم نیز برای شما کتاب، مقاله، تولیدمحتوا و...کتابم "سادگی و سکوت در هنر ژاپن" من طراحی لباس و پارچه و باتیک میکنم من آموزش میدهم من یادگرفتن و سفر و خرید را دوست میدارم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید