(توجه: این محتوای کوتاه فقط برای آشنایی با یک پروژهی واقعی زبانی نوشته شده است.)
در پروژهی نامگذاری برای بخش کتابهای کودک یک ناشر، نام تمام ناشران ایران را مرور کردم. نتیجه چه بود؟
بدون استفاده از یک آنالیز واقعیِ عددی، بیشتر از نود درصد نامها کلماتی بود که طبق تحقیقات روانشناسی رشد، به درد هیچ کودکی نمیخورَد. کودک، آن کلمه یا کلمهها را درک نمیکند؛ پس دوست هم ندارد و به یاد نمیسپارَد.
پیش از شروع ایدهپردازی و یافتن یا ساختن نام، این دغدغه را با سفارشدهنده در میان گذاشتیم. استقبال کرد و ایدهپردازی ادامه دارد. اما یک یافته به مناسبت این پروژه را میخواهم در میان بگذارم.
چنین نامهایی بهتر است که از کلمات موجود در زبان باشد و جزو کلمات ساختگی نباشد؛ زیرا دایرهی لغات این گروههای سنی، کوچکتر است.
ممکن است گشتن کلمات موجود در زبان، افاقه نکند و یا نامی باشد که پیشتر ثبت شده باشد ــ که در مورد ناشران ایران بعید است چنین باشد.
آن وقت بهتر است نام ساختگی، آوامحور باشد. آواهایی که کودک میشناسد و حتا به کار میبرَد.