اصفهان یک دل روشن ز چراغان شده است
پل ز آراستگی تخت سلیمان شده است
باده چون سیل ز هر چشمه روان گردیده است
کمر پل ز می لعل، بدخشان شده است
از گل و شمع که افروخته و ریخته است
کهکشان دگر از خاک نمایان شده است
چون مه عید که گردد ز شفق چهره فروز
طاق ها از می گلرنگ فروزان شده است
عالم آب، دو بالا شده از عشرت پل
شادی و عشرت ایام دو چندان شده است
رنگ سیلاب طلایی شده از نور چراغ
چشمه ها مشرق خورشید درخشان شده است