26/آبان/1401
دیروز کتاب عادات موفقیت هم تموم شد. یکی از نکات مهم برای موفقیت مدیریت زمانه، این که زمانت رو چطوری میگذرونی تا آیندهات رو نشون بده. چند ماهی بود که ساعت 5 بیدار میشدم اما پاییز که شد ساعت تغییر کرد و زمان بیدار شدن من هم 4 شد. الان که دارم این متن رو مینویسم ساعت 7:07 صبحه، صبحانه خوردم، ورزش کردم و صد صفحه کتاب خوندم. به علاوه الان دارم کارهای اینترنتیام رو انجام میدم. آبگوشت هم بار گذاشتم.
اگه حرف از میدریت زمانه به نظرم ساعت 4 همه زمانه.
یه دوره شروع کردم با نام حرمت نفس از هلاکویی. میگن که مدرک نداره! ولی به اسم دکتر میشناسنش. نمیدونم. توی ویسهاش میگه که لسآنجلسه و دوست داشته بره چون ایران جای پیشرفت نیست.
بگذریم!
یکم در مورد حرفهاش بگم.
اینکه من، منم و تو، تویی و من و تو هیج ربطی بهم نداریم، نه وابسته بهم هستیم نه هیچ کس حق قضاوت ما رو داره.
یکم زمان نوزادی و کودکی رو تحلیل میکنه و اینکه اکثر بچهها تا سن 4 سالگی احساس میکنن بدن چون مدام کارهای اشتباه میکنن و اگه پدر و مادر به او این باور رو بقبولونن که تو همیشه بدی این فرد در بزرگسالی به جانی تبدیل میشه، چه بسا افرادی رو میبینیم که میگن من بدم، تو هم بدی. حالت دیگهاش اینه که میگن من خوبم ولی تو بدی که این همه حالت ناجوریه.
بحث دیگه در مورد بخشش هست که یه سری تحمل میکنن با توجه به اینکه اگه مظلوم نباشه، ظالمی هم وجود نداشته باشه. شاید بخشش از ترس باشه که جواب شخص ظالم داده نمیشه، شاید از ناتوانی باشه که نتیجهی آن تحمل کردنه.
بحث دیگه در مورد قضاوتهای مردمه، خیلی میبینیم که سوالات متداول مثل اینکه چرا ازدواج نکردی یا چرا بچهدار نشدی و از این دست میبینیم. هلاکویی میگه افرادی که سرشون رو در زندگی شما کردن و بیخیال زندگی خودشون شدن یه مشت آدم مریض و بیمار و ابله هستن! به همین صراحت!