ویرگول
ورودثبت نام
محمد اویسی
محمد اویسی
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

User Onboarding

دیدکاه خود را همین الان نسب به طراحی onboarding عوض کنیم!

دیدگاه ما نسبت به طراحی یک onboarding نباید یک دیدگاه به اصطلاح کوتاه مدت باشد و ما باید یک دیدگاه بلند مدت نسبت به onboarding کاربران خود داشته باشیم چون متر های مثل retention, engagment متر هایی بلند مدت برای یک محصول به حساب می آیند و نه متر هایی کوتاه مدت و باید این جمله را همیشه در ذهن داشته باشیم که :

پس زمانی کاربر میتواند یک موضوع جدید را یاد بگیرد که آن را بار ها تکرار کرده باشد.

این نکته را هم در نظر داشته باشیم که تمام وقت خود را صرف ساخت یک onboarding تمام و کمال نکنیم.

و اما چرا؟ چون تمام کاربران ما با یک هدف مشترک و زمینه های یکسان از محصول ما استفاده نمیکنند پس ساخت و طراحی یک onboarding برای آن که برای تمامی کاربران مناسب باشید غیر ممکن است.

پس باید حتما مسیر های متفاوتی برای onboarding کاربران در نظر بگیریم و از یک سری خطا های احتمالی اجتناب کنیم که در ادامه به آن ها پرداخته میشود.

۱ - پارادوکس کاربر فعال

"پارادوکس کاربر فعال" اولین بار در مطالعه ای توسط مری بث روسون و جان کارول ، محققان IBM ، در دهه 1980 مطرح شد. هنگام مشاهده کاربران جدید نرم افزار انتشار دسکتاپ ، یک رفتار غیرمنتظره مشاهده شد: این کاربران به ندرت راهنمای کاربر را برای آن می خواندند. در عوض ، کاربران فعال بلافاصله با استفاده از نرم افزار سعی می کنند آن را امتحان کنند و حتی اگر این به معنای برخورد با خطاهای قابل اجتناب و گیر افتادن در بن بست ها باشد. دانستن این که بسیاری از کاربران می خواهند در حین استفاده از یک محصول به طور هم زمان یاد بگیرند به این معنی است که ما نمی توانیم به محتوای غیرفعال مانند اسلایدهای مقدماتی یا فیلم های آموزشی تکیه کنیم. در عوض ، ما باید راهنمای کاربران را در حین تعامل با محصولات خود بپذیریم و آنچه را که نیاز دارند از طریق تمرین به آنها ارائه دهیم.

برای رفع پارادوکس کاربر فعال ، باید راهنمایی را در مسیر کاربر یا user journey گنجانیم. این به کاربران جدید اجازه می دهد تا بر اساس میزان استفاده خود از محصول ، با سرعت دلخواه خود بیاموزند ، بدون آنکه اطلاعات نامربوط را بر آنها تحمیل کنند.

  • پیش فرض ها را دست کم نگیرید

داشتن پیش فرض های عالی یک راه ساده اما قدرتمند برای ورود کاربران جدید است. به عنوان مثال ، Duolingo ، یک محصول آموزش زبان ، از وضعیت پیش فرض سایت خود برای کمک به کاربران برای شروع استفاده می کند. کاربر می بیند که می تواند بلافاصله در آزمون زبان شرکت کند یا اولین درس زبان خود را بگذراند.

Duolingo
Duolingo

با شرکت در یک آزمون زبان عملی ، کاربران جدید می توانند به سرعت اصول اولیه نحوه عملکرد Duolingo را تجربه کرده و در عین حال در جهت اهداف یادگیری خود پیشرفت کنند. این بسیار فعالتر از این است که آن دسته از کاربران که مشتاق یادگیری زبان جدید هستند ، نحوه عملکرد آن را در متن یا ویدیو بخوانند.

یا ایمیل و یا پیامی که به محض ثبت نام در gmail یا yahoo با آن رو به رو میشوید.

شاید براتون جالب باشه که کمتر از ۵٪ از کاربران تنظیمات پیش فرض خود چه در موارد سخت افزاری چه نرم افزاری تغییر میدهند.

۲ - تداخل ۲ وظیفه

"تداخل دو وظیفه" پدیده ای است که در آن افراد هشدارها ، اطلاعیه ها و سایر پیام هایی را که ظاهر می شوند یا مانع از انجام وظایف فعلی فرد می شوند نادیده می گیرند. بخش "دوگانه" تداخل دو وظیفه ای بیانگر این است که کاربر همزمان با دو مورد برخورد کند.

به عنوان مثال ، در تحقیقی به نام "مضرتر از خوب؟ چگونه پیامهای مزاحم می توانند ما را آسیب پذیر کنند. ”

محققان دانشگاه بریگهام یانگ با مهندسان تیم Google Chrome همکاری کردند تا نحوه تعامل افراد با گفتگوهای امنیتی را ببینند. آنها دریافتند که 74٪ از افراد در این مطالعه پیام های امنیتی را که هنگام بستن پنجره صفحات وب ظاهر می شود نادیده می گیرند ، در حالی که درصد بیشتری حتی در صورت تماشای فیلم یا انتقال اطلاعات پیام ها را نادیده می گیرند. به این ترتیب ، محاوره های امنیتی ظاهر شده در طول این وظایف احتمالاً نادیده گرفته می شوند.

هنگامی که ما یک onboarding را طراحی می کنیم ، قصد ما این است که اطلاعات مقدماتی را تا آنجا که ممکن است نمایان کنیم. متأسفانه ، ما تمایل داریم که راه حل های مزاحم و نادیده گرفته شده را پیش فرض کنیم: کاربران جدید به سرعت اسلایدشوهایی را که هنگام باز کردن یک برنامه جدید اجرا می شوند ، تند می کشند. بازدیدکنندگان وب سایت جدید ویدیوهای استقبال را که به طور خودکار پخش می شوند ، می بندند. و کاربران موجود به سرعت دیالوگ های ویژگی جدیدی را که معمول معمول آنها را مختل می کند ، کنار می گذارند.

اگرچه وقفه ها به عنوان راهی عالی برای اطمینان از مشاهده اطلاعات مهم کاربران جدید به نظر می رسد ، مفهوم تداخل دو وظیفه ای ثابت می کند که این پنجره ها اغلب نادیده گرفته می شوند.

و اما سوال این است چه راه حلی مناسب است؟

  • در بخش "مضرتر از خوب؟" در مطالعه ، محققان نشان دادند که پیامهای مهم به احتمال زیاد در مکث های طبیعی مورد توجه قرار می گیرند. اینجاست که هنگام بررسی پیام های خود باید شروع کنیم. برای جلوگیری از ایجاد تداخل دوگانه در کارها ، باید به این نکته توجه داشته باشیم که چه موقع و کجا راهنمایی های انجام شده را ارائه می دهیم.
  • پیام های خطی

روشی که شما برای نمایش اطلاعات به کار می برید نیز می تواند به وقفه درک شده آن کمک کند. همپوشانی ها در پردازنده کاربر رایج هستند ، اما به طور طبیعی وقفه ای ندارند زیرا در بالای یک رابط ظاهر می شوند. به جای استفاده از پوشش برای معرفی ویژگی ها یا اطلاعات جدید ، می توانید راهنمایی را به صورت خطی با حالت عادی محصول ارائه دهید.

مورد زیر نمونه ای از راهنمای داخلی اینستاگرام است که ویژگی های جدید Stories را معرفی می کند. برنامه با گفتگوی اعلان کاربر را قطع نمی کند ، بلکه یک داستان "جدید" را به همراه داستانهای دیگر به صورت خطی اضافه می کند. هنگامی که تماشا می شود ، کاربر را از طریق آن ویژگی های جدید راهنمایی می کند.


امیدوارم با خواندن این متن دیدگاه مناسبی نسبت به طراحی یک onboarding مناسب برای کاربران محصول خود به دست آورده باشین و امیدوارم این موضوع را اصلا سطحی نبینید و مرحله به مرحله آن را زیر ذره بین ببرین و با دقت آن را بررسی کنید. همان طور که گفته شد، یک onboarding مناسب میتواند روی تمام متر های محصول ما اثر گذار باشد.

User Onboardingux
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید