سینما
سینما
خواندن ۸ دقیقه·۱ سال پیش

نقد انیمه سوزومه (Suzume) | دروازه‌ای به قلمروی میازاکی

انیمه سینمایی سوزومه (Suzume)‌ با وجود شباهت‌هایش به آثار قبلی ماکوتو شینکای به یکی از مهم‌ترین تلاش‌های این کارگردان برای عبور از دروازه‌ای بدل می‌شود که تا پیش از این جزو حسرت‌های رزومه‌ی کاری او بوده است. با نقد زومجی همراه باشید.

انیمه سینمایی سوزومه، فیلم اخیر ماکوتو شینکای، به‌خاطر خصوصیات آشنا و صحنه‌آرایی‌های خاص آثار او در نگاه اول مانند دنباله‌ای دیگر برای همراه شدن با قهرمان‌های عاشق دنیای سینمایی دلخواه‌ی او است. شینکای که به‌ویژه با فیلم‌های ۵ سانتی‌متر در ثانیه، باغی از کلمات، نام تو و فرزند آب‌وهوا یک ارتباط مشترک خردمندانه را در تم رمانتیک مدنظر خود خلق کرده است، هربار قهرمان‌هایی را معرفی می‌کند که در برهه‌ای عاشق هم می‌شوند اما به‌خاطر گزاره‌ای ناخواسته از هم فاصله می‌گیرند و برای وصال مجدد نیاز به اتفاق ویژه‌ای دارند؛ چیزی که هربار شینکای در روایت داستانش به آن متوسل شده، به اوجی خواستنی دست یافته است.

پس طبیعی است که با هر خبر از ساخت یک فیلم تازه توسط ماکوتو شینکای، انتظار قهرمان‌هایی در دل داستانی خاص از همان جهان‌بینی غالب سینمای او ایجاد می‌شود. از همان شروع انیمه‌ی سوزومه (Suzume no Tojimari) هم بسترهای پررنگی از آثار قبلی ماکوتو شینکای خودنمایی می‌کنند که به پررنگ شدن این حس سابق در طرفدارانش می‌انجامد.

جایی که سوزومه بعداز دیدن یک رویای قریب از خواب بیدار می‌شود و در مسیرش از کنار یک غریبه‌ی جذاب، با همان قاب‌بندی تکراری در انیمه‌ها و آثار شینکای، عبور می‌کند. مواردی مثل سفر از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، توجه به فرهنگ سنتی و زندگی مدرن شهری، بلوغ عاطفی، تأثیر طبیعت و البته عشق‌های بی‌آلایش المان‌هایی هستند که دیگر به امضای شینکای در فیلم‌هایش تبدیل شده‌اند و در طول این فیلم نیز بارها به تصویر کشیده می‌شوند. از همان شروع انیمه سوزومه این اشتراک‌ها با قدرت احساس می‌شوند.

سوزومه دختر نوجوانی است که همراه خاله‌اش در یک شهر آرام در منطقه کیوشو در جنوب غربی ژاپن زندگی می‌کند. یک روز سوزومه مرد جوانی به اسم سوتا را در مسیر مدرسه می‌بیند که به‌دنبال مکانی متروک و یک «در» می‌گردد. سوزومه که جذب این مرد مرموز شده است تصمیم می‌گیرد به‌دنبال او برود. اما ارتباطی ماورایی اطراف این درها و فاجعه‌هایی که ممکن است رخ بدهد وجود دارد. سوزومه که ناخواسته باعث ایجاد تغییری بزرگ در مأموریت سوتا و بروز یک موقعیت جادویی دشوار می‌شود، تصمیم می‌گیرد در این مسیر طولانی به او کمک کند.

دروازه‌ها و معبرهای وقفه‌دار از دیگر عناصر کلیدی در بطن فیلم‌های شینکای به‌شمار می‌روند. دروازه‌ی توری‌ئی (دروازه‌ی سنتی ژاپنی) در فرزند آب‌وهوا که هینا با عبور از آن تبدیل به دختر آفتابی می‌شود، معبد میامیزو وسط محل سقوط اولین شهاب‌سنگ در نام تو که تونلی در زمان ایجاد می‌کند، تقاطع محل عبور قطار در ۵ سانتی‌متر در ثانیه که تلخ‌ترین لحظه‌های آثار شینکای را ثبت می‌کند و حالا درهایی که امکان ورود به بعدی موازی در جهان را می‌دهد.

اما این آشنایی‌زایی‌ها در فیلم سوزومه در مسیر متفاوتی قرار دارند. بزرگ‌ترین تمایز انیمه سوزومه در قیاس با آثار شاخص ماکوتو شینکای اینجا است که سبک اصلی این فیلم اصلا عاشقانه نیست، یا حداقل به اندازه‌ی سایر انیمه‌های قبلی او بر محور یک پیکره‌ی عاشقانه نمی‌چرخد.


باوجود اینکه همچنان ایجاد یک رابطه‌ی احساسی، طی کردن مسافت طولانی در مکان و زمان و فداکاری برای دیگری با دست‌مایه قرار گرفتن حوادث طبیعی ژاپن برای بسترسازی داستان به‌کار رفته است؛ حال‌وهوایی که به‌خصوص با فرمول دو فیلم قبلی شینکای شباهت دارد، اما در تمام فیلم سوزومه یک تفاوت بزرگ بین این عناصر جاری است و آن هم دمیدن روح یک ماجراجویی فانتزی با غلظتی نسبتا بالاتر به کالبد اصلی روایت است.

البته شینکای همیشه در فیلم‌هایش نوع فاصله‌ی مکانی و زمانی ایجاد شده در یک رابطه‌ی عاشقانه را تغییر داده است. در «نام تو» حد اعلای این ایده به ثمر رسید، پس او در دنباله‌ی معنوی آن یعنی در «فرزند آب وهوا» به تلاش برای جلوگیری از شکل‌گیری آن فاصله می‌پردازد. این تغییرات لازمه‌ی ادامه یافتن لحن داستانگویی آشنای شینکای بوده است.

سبک اصلی فیلم سوزومه عاشقانه نیست، بلکه تلفیق تم آشنای آثار شینکای با جنبه‌ی کمرنگ‌شده‌ی دنیاهای داستان‌های اوست

تغییراتی که بعداز بلوغ در آثار قبلی حالا زمان آن رسیده که در تلفیق با عناصر داستانی دست‌نخورده‌تر او خود را نشان بدهد. درواقع شینکای این‌بار باوجود اینکه همچنان به قوی‌ترین المان‌های انیمه‌های عاشقانه‌ی سابقش تکیه کرده، در تلاش است تا به جنبه‌ی تقریبا کمرنگ‌شده‌ی دنیاهای مدنظر داستان‌هایش بپردازد. یعنی همان وجهی که زمانی باعث شده بود شینکای را با هایائو میازاکی مقایسه کنند؛ فانتزی و جادو.

شینکای قبلا در انیمه Children Who Chase Lost Voices (بچه‌هایی که آواهای گمشده را دنبال می‌کنند) نزدیک‌ترین تلاش خود را برای دست یافتن به غنای خیال‌انگیز آثار میازاکی و استودیو جیبلی نشان داده است. فیلمی که تخیلات جاری آن درنهایت دورخیز چندان موفقی را برای رسیدن به اوج مطلوبش نمی‌یابد و شینکای هم در سه فیلم بلند بعدی خود ترجیح می‌هد محتوای رومنس را به محور اصلی داستان‌هایش تبدیل کند.

نکته اینکه اگر به روند اتفاقات داستان فیلم سوزومه به‌خاطر استفاده از فرمول‌های تکرار شده خرده بگیریم مرتکب اشتباه شده‌ایم. این جمله را از نظر دیگر هم می‌شود بازنویسی کرد؛ ماکوتو شینکای کارگردان باهوشی است که در مسیری که حالا به آرامی در پیش گرفته است در فیلم سوزومه با اضافه کردن عناصر جادویی و تخیلی بیشتر به تمایلات واقع‌گرایانه‌ی آثار موفق قبلی‌اش توانسته به یک نوگرایی در این پوسته دست یابد.

پس دیگر مستقیما با فضاسازی‌ها و موجوداتی که ریشه در افسانه‌های ژاپنی دارند روبه‌رو می‌شویم، رابطه‌ی جادویی جان گرفتن یک صندلی با درمان درد زخم‌های گذشته را در زندگی می‌بینیم (ضمن ایجاد حسرت لمس دوباره جسم واقعی) و استعاره‌های پررنگی مثل برافروختن آتش خشم طبیعت در قالبی یادآور یک اژدهای ژاپنی غول‌پیکر که از فوران گدازه‌های آتشفشان الهام گرفته است (هرچند طراحی کامپیوتری انبوه آن چندان به دل نمی‌نشیند) را درک می‌کنیم. به‌عبارتی شینکای با سوزومه در مسیر باریکی برای پیشرفت در محدوده‌ای دیگر قدم برداشته است، اما آیا شینکای در ترکیب طرح جواب‌پس‌داده‌اش با جنبه‌ی کم‌فروغ‌تر آثارش موفق بوده است؟

هشدار: برای خواندن ادامه‌ی نقد سوزومه بهتر است فیلم را دیده باشید

ماکوتو شینکای همیشه در فیلم‌هایش، چه از نظر تأثیرگذاری در روابط و چه از نظر طراحی‌های بصری خیره‌کننده، توجه ویژه‌ای به عناصر طبیعت داشته است. درحالی‌که رخدادهای طبیعی مثل برخورد شهاب‌سنگ در «نام تو» یا باران‌های سیل‌آسای بی‌پایان در «فرزند آب‌وهوا» را می‌توان به‌ترتیب به‌عنوان استعاره‌ای از بمباران اتمی و آسیب‌های بعداز جنگ درنظر گرفت اما این اشارات همواره در مقابل محتوای عاشقانه‌ی این آثار به حاشیه کشیده شده‌اند، چراکه شینکای به مفهوم عمیق‌تری بها داده بود و این بلاها تنها گره‌ای در داستان بودند که عبور از آن‌ها به کمک معجزه‌ی عشق ممکن شده بود. چه برخورد شهاب‌سنگ و چه باران‌های بی‌پایان در هر دو فیلم اتفاق‌های ویژه‌ای هستند که رخ دادنشان اجتناب‌ناپذیر است، حوادثی که اگر به عوارض آن در Your Name بیشتر پرداخته می‌شود اما در Weathering with You مثل رویدادی کم‌اهمیت منطق فیلم‌نامه را دچار تزلزل می‌کند.

حالا در انیمه Suzume، شینکای به زمین‌لرزه به‌عنوان مهم‌ترین بلای طبیعی کشور ژاپن می‌پردازد. سالانه حدود ۱۵۰۰ زلزله در ژاپن رخ می‌دهد، بلایی که برخلاف جنگ، همیشه به‌عنوان یک ترس ملی زندگی مردم را تهدید می‌کند. شینکای این‌بار در سوزومه، ضمن اشاره به زمین‌لرزه و سونامی هولناک ۱۱ مارس ۲۰۱۱ توهوکو (با ذکر تاریخ ۳.۱۱)، با اولویت قرار دادن امکان جلوگیری از وقوع زمین‌لرزه، آن‌را به‌عنوان دستمایه‌ای برای نمایش یک فانتزی ماورایی استفاده کرده است.

اما برخلاف قبل دیگر یک رخداد طبیعی مانعی حاشیه‌ای در مسیر یک ارتباط عاشقانه نیست و علاقه‌ی سوزومه به سوتا تبدیل به بروز مشکلی دربرابر اتفاق مهم‌تری که همان کنترل دروازه‌های عامل زلزله است می‌شود. پس قبل از هر چیز تلاش برای حل مشکلاتی که با ورود سوزومه ابعاد گسترده‌تری پیدا کرده است نسبت به یک رومنس نوجوانانه اولویت دارد. وقتی سوزومه در تأیید چیکا (همان دختری که بار نارنگی داشت) هیجان‌زده از اهمیت کاری که درحال انجام آن است می‌گوید، تأیید می‌کند که توجه به موضوع برجسته‌تری در دستور کار قرار دارد.

سوزومه و سوتا برای جلوگیری از خروج کرم زلزله (وقوع زلزله) باید دروازه‌های مختلفی را ببندند، آن‌هم با تمرکز روی زندگی مردمی که روزگاری در آن نقطه زندگی کرده‌اند. از طرفی دروازه‌های زلزله در مکان‌های فراموش‌شده مثل بافت قدیمی شهر، مدرسه، شهربازی، دروازه‌ی تاریخی و محل سکونت کودکی قرار دارند. درواقع این یادآوری زندگی‌های باارزش گذشته که تبدیل‌به نیروی لازم برای بستن درها می‌شود یک نگرش محکم در تکریم زندگی و امید به روزهای روشن آن است. ضمن اینکه با بسته شدن درها خطری که در قامت یک اژدهای قرمز‌رنگ برافراشته شده است تبدیل به قطرات باران می‌شود که استعاره‌ای از چرخه‌ی بازگشت به زندگی است. با همین رویکرد در تمام طول فیلم توجه شینکای به اهمیت وجودی زندگی نسبت‌به اجزای دیگر داستان ارجحیت دارد.

شینکای در مسیر داستان سفر جاده‌ای فیلم، که تاحدودی شبیه‌به یک تور ژاپن‌گردی زیباشناسانه است (و کمی هم کشدار می‌شود)، موفق شده یک داستان جهان‌شمول را خلق کند تا مخاطبش درپایان آن به جادوی لحظه‌های زندگی ایمان بیاورد. درنهایت سوزومه، فارغ از هرگونه مقایسه و وزن‌کشی، در کارنامه‌ی ماکوتو شینکای فیلم مهمی است چراکه تبدیل به دروازه‌ای برای لمس ارزش‌هایی می‌شود که بیشتر در آثار هایائو میازاکی و استودیو جیبلی آن‌ها را زندگی کرده‌ایم.

منبع: زومجی

زندگی مدرنانیمهسینمافیلم سینمایی
نکته : خلاصه داستان و اطلاعات فیلم های که در کل در نقد های فیلم ها و انیمه ها و انیمیشن ها من می کنم برگرفته از ویکی پدیا و فلاپسی می باشد ولی در کل من خودم نقد فیلم را انجام می دهم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید