همانطور که اشاره شد از کودک یک ماهه انتظار راه رفتن نداریم، اما نمیتوانیم منتظر بمانیم تا 10 ماهگی که ببینیم آیا کودک شروع به راه رفتن میکند یا نه. در واقع با بررسی مراحل رشدی میتوان پیشبینی درستی از اینکه آیا کودک به موقع راه میافتد یا نه، داشته باشیم. . در نظر داشته باشید در صورتی که کودک دارای مشکلاتی باشد، هر چه زودتر اقدام کنیم احتمال بهبودی بسیار بیشتر خواهد بود. به همین منظور سعی میکنیم معیارهای رشدی درستی را در اختیار شما قرار دهیم تا بتوانید با مقایسه کودک خود با این شرایط از مشکلات احتمالی جلوگیری کنید:
بررسی مراحل رشدی از همان زمان تولد شروع خواهد شد. چنانچه کودک به صورت نارس به دنیا بیاید احتمال اختلال در رشد وجود دارد. بنابراین کودکانی که نارس به دنیا میآیند باید تحت نظر پزشک باشند. همچنین وزن، قد و دور سر معیارهایی هستند که از همان ابتدای تولد قابل بررسی هستند و باید به آنها توجه داشته باشید. وزن کودک نرمال بین 3.7 تا 4.5 کیلوگرم است و کودکانی که وزنی کمتر یا بیشتر دارند، باید وضعیت آنها به دقت ارزیابی شود. علاوه بر آن رنج طبیعی قد کودک بین 45 تا 55 سانتیمتر است. دور سر هم باید به دقت مورد ارزیابی قرار بگیرد چرا که کوچک بودن دور سر ممکن است ناشی از عدم رشد کافی مغز باشد، همچنین بزرگ بودن بیش از حد اندازه سر ممکن است ناشی از هیدروسفالی باشد. اندازه طبیعی دور سر بین 32.6 تا 37.2 سانتیمتر است. بیماریهایی مانند زردی یا عفونتها هم باید مورد کنترل قرار بگیرند تا به کودک آسیبی وارد نشود.
تولد تا 2 ماهگی کودک نقش بسیار مهمی در رشد حرکات gross دارد. کودک تا 2 ماهگی باید یاد بگیرد که در حالتی که روی شکم خوابیده است، سر خود را بالا بیاورد. این فعالیت به تقویت عضلات گردنی و پشت کمک میکند. در نهایت تقویت عضلات گردنی و پشت به حفظ راستا برای ایستادن کودک کمک خواهد کرد
کودک در 3 تا 5 ماهگی فعالیتهای بیشتری را یاد میگیرد و میتواند کارهای بیشتری را انجام دهد. در این سن کودک در حالت دمر میتواند روی بازوها و آرنج بایستد. همچنین در این حالت سر و سینه خود را تا حدی بالا خواهد آورد. در نتیجه کنترل گردن کودک بهبود پیدا میکند. علاوه بر آن میتواند با حمایت بنشیند و و سر خود را تکان دهد. غلت زدن از دمر به طاق باز در این سن باید به صورت کامل انجام شود. در این سن کودک دست خود را از خط وسط بدن عبور خواهد داد. این کار کمک میکند که فرد بتواند بازیهای بیشتری انجام دهد و شناخت وی نسبت به محیط افزایش پیدا کند. علاوه بر تمامی موارد گفته شده اولین حرکات خزیدن هم در سنین 3 تا 5 ماهگی شکل میگیرد.
در ابتدای 6 تا ۸ ماهگی کودک به مرور توانایی غلت زدن از حالت طاق باز به دمر را کسب میکند. عدم کسب توانایی غلت زدن از طاق باز به دمر و بالعکس یکی از علل پا نگرفتن نوزاد است. کودک در این مرحله یاد میگیرد که در حالت دمر خود را به وسایل مختلف برساند. همچنین به کمی بدون نیاز به کمک مینشیند و میتواند از این حالت به شکم دراز بکشد. به تدریج چهاردست و پا را ه رفتن را میآموزد و میتواند به کمک دیگران بایستد. در این سن کودک در آستانه کسب توانایی راه رفتن قرار دارد.
در سن 9 تا 11 ماهگی کودک اکثر مهارتها و تواناییهای مورد نیاز برای راه رفتن را کسب میکند و به مرور راه میافتد. اگر کودکی در سن 9 تا 11 ماهگی پا نگرفته باشد و نتواند به کمک دیگران یا وسایل بایستد، لازم است که علت پا نگرفتن نوزاد توسط متخصص مورد بررسی قرار بگیرد. کودک در سن 9 تا 11 ماهگی باید مهارتها زیر را کسب کرده باشد:
1- نشستن مستقل و توانایی چرخاندن تنه. این مهارت به تقویت عضلات تنه و افزایش تعادل کمک خواهد کرد؛
2- توانایی چرخیدن و اسکات زدن در حالت نشسته که به تقویت عضلات تنه و پاها کمک خواهد کرد و تعادل را هم افزایش خواهد داد؛
3- توانایی خزید و چهار دست و پا راه رفتن؛
4- ایستادن به کمک وسایل خانه مانند مبلها؛
5- ایستادن به تنهایی برای چند لحظه.
علت پا نگرفتن نوزاد در 12 تا 15 ماهگی باید به کلی رفع شده باشد و در صورتی که کودک هنوز با مشکل روبرو باشد، لازم است که درمان کودک با جدیت بیشتری دنبال شود. در این سن کودک میتواند به راحتی روی زانوهای خود ایستاده و حتی راه برود. بدون حمایت میایستد و راه میرود. حتی میتواند به صورت چهاردست و پا از پلهها خود را بالا بکشد. شروع راه رفتن و ایستادن هنگامی که کودک در مراحل اولیه راه رفتن قرار دارد، با مشکلاتی همراه است که در این مرحله کودک این مشکلات را پشت سر میگذراد و حتی توانایی دویدن را هم کسب خواهد کرد.
شُل بودن پاهای نوزاد تازه متولد شده تا حدی طبیعی است و نباید انتظار داشته باشیم که عضلات کودک همانند عضلات یک فردی باشد که توانایی راه رفتن دارد. اما این شلی نباید بسیار زیاد باشد و با افزایش سن کودک، باید کاهش پیدا کند. غیرطبیعی بودن سفتی عضلات باید توسط متخصص بررسی شود. عوامل زیر میتوانند شُل بودن پای نوزاد را به همراه داشته باشند و پا گرفتن نوزاد را به تعویق بیاندازند:
فلج مغزی: به عنوان یک بیماری کودکان بیشتر با افزایش تن عضلانی و سفتی بدن شناخته میشود. اما در فلج مغزی هایپوتونی عضلات فرد شلتر از حالت عادی است و همین موضوع یکی از مهمترین دلایل شل بودن پای نوزاد است که به کمک کاردرمانی جسمی میتوان درمان آن را پیگیری کرد.
تاخیر حرکتی: تاخیر حرکتی یا motor delay یکی از دلایلی است که پا گرفتن نوزاد را با تعویق می اندازد. اما خوشبختانه در بیشتر موارد تاخیر حرکتی به کمک کاردرمانی جسمی قابل حل است.
اختلال متابولیک: اختلالات متابولیک میتوانند تاخیر حرکتی یا هایپوتونی را به دنبال داشته باشند.
سایر عوامل: برخی از بیماریها یا عوامل نادر وجود دارند که پا گرفتن نوزاد را با اختلال مواجهه میکنند. برای نمونه ممکن است در نوزادی ضربهای به سر کودک وارد شود و تن عضلات را کاهش دهد.
پا نگرفتن کودک باعث میشود که مشکلات حرکتی و شناختی در مراحل بعدی زندگی کودک ایجاد شود. بنابراین لازم است هر چه سریعتر نسبت به درمان اقدام شود. تمرینات و ورزشهایی که برای پا گرفتن نوزاد در نظر گرفته میشود با توجه به سن و مرحله رشدی آنها طراحی میشود. برای نمونه نوزادی که هنوز توانایی گردن گرفتن را ندارد، اولین اولویت ما این است که عضلات گردن را تقویت کنیم تا بتواند گردن خود را کنترل کند. در هر صورت تمریناتی مانند نگهداشتن کودک در حالت چهار دست و پا، نگه داشتن کودک در حالت نشسته و چرخاندن تنه برای گرفتن اشیای مختلف یا نگه داشتن کودک در حالت زانو زده یا اسکات میتواند عضلات کودک را تقویت کند و پا گرفتن کودک را تسهیل نماید. در نظر داشته باشید که انجام تمرینات باید زیر نظر کاردمانگر انجام شود تا از آسیبهای احتمالی جلوگیری شود.
در این نوشته دلایل پا نگرفتن نوزاد را به صورت اجمال مورد بررسی قرار دادیم و سعی کردیم در این مورد دید درستی برای شما ایجاد کنیم. اگر هنوز هم در این مورد سوالی دارید، میتوانید با ما تماس بگیرید و از مشاوره همکاران ما استفاده کنید.