تغذیه و خوردن مستلزم کنترل والدین و فرزندان است و میتوان آن را در قالب مسله ای تعاملی مفهوم سازی کرد. والدین هستند که کنترل میکنند چه غذایی چه زمانی سرو شود و فرزندان اند که کنترل میکنند چه غذایی چه میزان و چگونه خورده شود. در کودکان دچار کم توانی تحولی میزان مشکلات تغذیه ای بالاتر است. مشکلات تغذیه ای و خوردن معمولا در 2 تا 3 سال نخست زندگی رخ می نمایند و می توانند جنبه های متعددی از کارکرد نظیر عوامل پزشکی / کالبد شناختی / رشدی / رفتاری / سرشتی / اجتماعی و محیطی را در برگیرند. از این رو برای سنجش و درمان این قبیل مشکلات رویکرد زیستی – روانی و اجتماعی مناسب ترین است. مشکلات در هر یک از این حوزه ها می تواند به تاخیر یا وقفه در روند تحول تغذیه منجر شود و تغذیه ناکافی را به دنبال داشته باشد و بدین ترتیب رشد و تحول جسمانی و شناختی و نیز تنظیم هیجانی را متاثر سازد. آشنایی با روند رشد بهنجار الگوهای تغذیه ای در تشخیص و درمان مشکلات تغذیه ای خوردن کودکان کم سن نقش حیاتی دارد. .
کودکان طی سال نخست زندگی با تغییراتی عظیم مواجه میشوند. کودکان زندگیشان را با تنها خوردن یک غذا یعنی شیر آغاز میکنند و باید به تدریج پذیرش طیف وسیعی از غذاها را بیاموزند. بین 1 تا 2 سالگی زوند افزایش وزن کودکان کند می شود و اشتهایشان به گونه ای قابل توجه کاهش می یابد. گرچه مشکلات تغذیه ای از همان سال اول زندگی اتفاق می افتند اما طی دوران نوپایی و سال های پیش دبستانی شیوع بیشتری می یابند و والدین اغلب نسبت به عادات تغذیه ای کودکانشان در این دوره زمانی نگرانی های بسیار بیشتری نشان می دهند.
متداول ترین مشکل مرتبط به تغذیه در اوایل نوزادی است. مشخصه این مشکل گریه های تسلی ناپذیر پس از تغذیه شدن برای بیش از 3 ساعت در روز برای بیش از 3 روز در هفته و طی مدت طولانی تر از 3 هفته است. کولیک با درهم کشیدگی چهره ای حاکی از درد / اتساع شکم وکشیدگی پاها همراه است. این مشکل تقریبا 10 تا 40 درصد نوزادان سراسر جهان را تحت تاثیر قرار می دهد. از هفته دوم زندگی آغاز می شود و در 6 هفتگی به اوج خود می رسد. علل دقیق کولیک شناسایی نشده اند اما علل احتمالی عبارت است از عدم تحمل نسبت به پروتین شیر گاو یا لاکتوز و تورم یا رشد نیافتگی دستگاه گوارشی .
هرزه خواری :
مشخصه اصلی هرزه خواری یا پیکا عبارتند از خوردن مداوم مواد غیر مغذی که می توانند غیر خوراکی یااز مواد غذایی اولیه خام باشند. سبب شناسی هرزه خواری به خوبی درک نشده است اما این اختلال ب محیط محروم و فقیر / فقدان نظارت / بی توجهی / آسیب روانی والدین و آشفتگی خانواده مرتبط است. سایر عوامل احتمالی بروز هرزه خواری عبارت اند از :کمبود آهن / کلسیم / روی . اما هیچ نابهنجاری زیست شناختی مسئولی برای این اختلال شناسایی نشده است و به نظر نمیرسد علت آن فقر تغذیه باشد.
نشخوار :
عبارت است از برگشت دادن مجدد غذای جویده شده و بلعیده شده یا تف شده به دهان برای مدت حداقل 1 ماه بدون ارتباط با مشکلی پزشکی (نظیر رفلاکس معده یا فتق هیاتال ) نشخوار به طور گاه و بیگاه معمولا بین 3 ال 12 ماهگی تقریبا در تمامی نوزادان رخ می دهند و اغلب خود به خود رفع می شود.
اختلال اجتناب :
مشخصه ARFID اجتناب یا محدودیت خوردن غذا آن هم به اندازه ای است که کودک را از دستیابی به تغذیه مناسب و یا انرژی مورد نیازش باز می دارد.