چند سال پیش زمانی که اوج کرونا بود ، میشه گفت همگی توی یک شوک بزرگ بودیم ، شرایط زندگی تغییر کرده بود ، ترس ، استرس و مریضی خیلی زیاد شده بود . یادمه یک شب شرایط خیلی برام نفس گیر شده بود ، علاوه بر شرایط بیماری در جامعه و خانواده، اون شب انگار تمام حس هاس خفه کننده بهم حمله کرده بود ، غم ، زودرنجی ، بغض ، اضطراب ، استرس ، هیچ چاره ای نداشتن و در نهایت ترس ! ترسی که وقتی بچه بودم بعضی شب ها تجربه میکردم حالا همه وجودم رو گرفته بود اما همراه با غم و ناامیدی .
کلافه بودم و تواناییم رو از دست داده بودم ، نمیدونم چه اتفاقی افتاد اما شروع کردم به خوندن یک کتاب : من با خدای کوچکم قهرم . این کتاب رو مدت ها قبل به خاطر عنوانش خریده بودم .میدونستم جلد اول یک مجموعه کتاب به نام طعم شیرین خدا ست و جلد زیبایی داشت ، همون طور که در عکس میبینید یک پس زمینه سفید همراه با آسمان و پرنده هایی که پرواز میکنن . راجع به نویسنده هم شنیده بودم تخصص و قلم خوبی داره .
کتاب رو شروع کردم یک مقدمه جالب ، کتابی که میخواست راجع به خدا بگه ،از طعم شیرین خدا . توی پرانتز بگم که من مدتی دنبال کتاب درباره خدا میگشتم ولی معمولا با کتاب هایی رو به رو میشدم که پر از استدلال و جملات سخت سخت بود ، من میخواستم خدا رو بشناسم ولی اون کتاب ها خیلی سنگین بود .
کتاب درس درس اما نه درس کتاب های تخصصی ک آکادمیک بلکه درس های دلنشین ، قلم نویسنده خیلی خوبه و به زبان عامیانه و شیرین کتاب رو نوشتن. مطالب کتاب از نظر من برای دل مون واجبه.
درس اول از این میگه که خدا رو فراموش کردیم . واقعا هم همینطوره مگر میشه ما خدا رو بشناسیم و توی چنگال غم و ترس و اضطراب باقی بمونیم .
درس دوم میره سراغ عبادت ها ، به نظرم بحث خیلی لازمه آیا همه ما لذت و نشاطی که باید از عبادت میبریم؟ آیا عبادت مون رو دوست داریم ؟
درس سوم درباره بزرگی خداست . ما چه قدر خدا رو بزرگ میبینیم؟ آنقدر بزرگ میبینیم که بهش تکیه کنیم ؟ که با داشتنش غم هامون رو تسلی بدیم که باور کنیم چه قدر دوست مون داره ؟ به نظرم اگر خدا رو بزرگ میدیدیم دیگه غم ها و ترس ها و نا امنی ها نمی تونستن این قدر اذیت مون کنن . کاشکی بیشتر مهربونی خدا رو باور داشته باشم ، کاشکی بیشتر خدا رو بزرگ بدونم و کاشکی بیشتر وعده های خدا رو باور کنم .
خلاصه کتاب درس درس جلو میره و هر درس چیزی هست که ما بهش احتیاج داریم ، چیزی که ما باید بدونیم . ما باید خدای خودمون رو بشناسیم .
یادمه اون شب با این که شاید افتضاح ترین شرایط خودم رو داشتم اما خیلی شیرین خوابیدم یادمه دیگه قلب تند نمیزد و سردی دست هام برطرف شده بود . یک آرامش و هیجان جدید و شدید رو تجربه میکردم ❤️
نشناختن خدا بزرگ ترین ظلمی هست که میتونیم در حق خودمون بکنیم . وقتی این کتاب رو خوندم دلم میخواست به همه معرفیش کنم ، به همه دوستان و عزیزانم هدیه بدمش .
الان که این یادداشت رو مینویسم تصمیم گرفتم خودم دوباره این مجموعه رو بخونم .
مجموعه طعم شرین خدا تا الان هشت جلد ازش منتشر شده که اسم جلد اول من با خدای کوچکم قهرم هست ، میتونید فقط جلد اول رو بخونید ، میتونید تا آخر ادامه بدید .
این پست رو برای چالش کتابخوانی فرا کتاب نوشتم. کتاب من با خدای کوچکم قهرم در اپلیکیشن فرا کتاب موجود هست میتونید از نسخه الکترونیک استفاده کنید و یا حتی کتاب چاپی رو از فرا کتاب سفارش بدید .
امیدوارم این کتاب رو به خودتون هدیه بدید😍 و از طعم شیرین خدا لذت ببرید ✨️❤️