ویرگول
ورودثبت نام
هادی_نواب
هادی_نواب
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

کشتی‌گیر روستایی

خب یه چیزی که در مورد من و خیلی از بچه های تیم هست، اینه که ما قبل از شروع صدران بکگراند بیزنسی نداشتیم، در واقع بیشتر تیم من از بچه های شهیدین هستند، شهیدین یه حوزه علمیه معروف توی قمه که یه جورایی شریف حوزه حساب میشه، در مورد شهیدین و مدل متفاوتش بین حوزه های علمیه بعدا می نویسنم.

این‌که ما ام بی ای یا حتی مهندسی نخونده بودیم و وارد دنیای استارتاپ شده بودیم، نکات و داستان های خودش رو داشت، بیشترین چیزی که اذیت می کرد بحث رفتار حرفه ای و ... بود، اما خب یه سری نکات جالب هم بود که می خوام این‌جا بهش اشاره کنم.

ما حتی خیلی از اصول کار رو بلد نبودیم و این در برخورد اول باعث می شد که ما یه تواضع واقعی نسبت به بقیه اکوسیستم داشته باشیم که خب بقیه اینو خیلی دوست داشتند، کم توقع بودیم و از هر فرصتی برای یادگیری استفاده می کردیم، راه‌های که بقیه توی 2 ساعت می رفتند رو ما باید توی 2 روز می رفتیم، چون ما علاوه بر ناشی بودن، از منابع هم دور بودیم، منظورم اینه که سه سال پیش توی قم فقط یه باسلام بود که خب اون موقع ها هم مشغول اسکیل آپ بود و عملا تیمش فرصت آنچنانی برای ترین کردن ما نداشتن، البته واقعا خیلی زحمت کشیدن ولی با این حال ما باید برای یادگیری خیلی تلاش می کردیم، خیلی زیاد. باید می رفتیم تهران تا شاید یکی وقت بهمون بده و یه چیزایی بهمون یاد بده، کلی ویدیوی آموزشی دیدیدم، کلی مطلب اینور اونور خوندیم تا یادبگیریم چجوری باید توی اکوسیستم گلیم خودمون رو از آب بیرون بکشیم.

الان که سه سال از اون روزا میگذره، با خودم فکر می کنم که نکنه انرژی بی جهت گذاشتیم، نکنه اگه یه کم صبر می کردیم، لازم نبود انقدر خودمون رو اذیت کنیم و ... ولی براش دو تا جواب دارم که دومی خیلی جذابه به نظرم، اولین چیزی که ما این مدت یاد گرفتیم تلاش کردن بود، شاید برای چیزی که 150 کیلومتر اونور تر بهترش هست، ولی ما خود تلاش کردن رو یادگرفتیم و دوم این‌که ما یاد گرفتیم راه حل پیدا کنیم! چیزی که این روزا خیلی کم گیر میاد! ما محکم به دیوار مسائل می خوردیم، شبانه روزی می گشتیم و براشون راه حل پیدا می‌کردیم.

من این متن رو ننوشتم که بگم ما تیم خفن و خود ساخته ای هستیم( که هنوز نیستیم) نوشتم که بگم تئوری کشتی‌گیر روستایی برای من ثابت شدس!


این تئوری در مورد یه جوانی میگه که توی روستا، بدون مربی و روی زمین خاکی تمرین کرده، هر چی بلده رو یا از تلوزیون یادگرفته یا از این و اون شنیده، ولی بدن قوی ای داره چون بیشتر از بقیه تمرین کرده، شاید تکنیک های رایج رو بلد نباشه، ولی تکنیک های خاص خودش رو داره و از همه جالب تر این‌که وقتی میره روی تشک هم خیلی وقتا موفق میشه! همه تعجب می کنن که این چرا اینجوریه؟ چرا لباس و آدابش مثل بقیه نیست، این فن هایی که میزنه رو از کجا اورده؟ ولی بازم برنده میشه!

خلاصه که از کشتی‌گیر روستایی بودن نترسید! بذارید تلاشتون و راه حل های من درآوردیتون شما رو جلو ببره، به حستون اعتماد کنید و برید بترکونید!

و در آخر!
به کشتی‌گیر های روستایی فرصت دیده شدن بدید!

کشتی‌گیر روستاییاستارتاپاکوسیستمخودساخته
هادی نواب هستم، از تیم صدران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید