بنده طغیان گر هستم ای خدا دستم بگیر
ذره ای ناچیز و پستم ای خدا دستم بگیر
عاجزی بی پا و دستم ای خدا دستم بگیر
نزد تو شرمنده هستم ای خدا دستم بگیر
من گرفتار بلایم ای خدا دستم بگیر
من به غم ها مبتلایم ای خدا دستم بگیر
من غریب و بی نوایم ای خدا دستم بگیر
من اسیر اشتیاقم ای خدا دستم بگیر
من مددکاری ندارم ای خدا دستم بگیر
یار و غمخواری ندارم ای خدا دستم بگیر
خسته جانم ناتوانم ای خدا دستم بگیر
مانده از آن کاروانم ای خدا دستم بگیر
ای رحیم و کبریا دستم بگیر
دارم از تو التجاء دستم بگیر
حق پیغمبر خدا دستم بگیر
حق حیدر مرتضی دستم بگیر
حق زهرا ای خدا دستم بگیر
حق مولا مجتبی دستم بگیر
حق شاه کربلا دستم بگیر
حق پنج نور هدی دستم بگیر
این اسامی را شفیع آورده ام
حق پنج تن ای خدا دستم بگیر
بخش بر من ای خدای مهربان
حق چهارده نور های بیکران
علمی یم ای خالق هردو جهان
کن ترحم بر فقیر ناتوان
آرزو دارم که در روز جزا
بخشی یم تو بر محمد مصطفی
" علمی " هستم می کنم از حق سپاس
داده بر من فکر و هوش و هم حواس
دیده ای خواهم که باشد شه شناس
گر چه باشد شه درون هر لباس
شاعر : مرحوم حاج مهدی علمی زاده
