محمد خیرخواه
محمد خیرخواه
خواندن ۷ دقیقه·۱۰ ماه پیش

5 تکنیک کپی رایتینگ سوشال مدیا؛ راز اینفلوئنسرها + ویدیو

بعد از بررسی چندین اینفلوئنسر ایرانی و غیر ایرانی در اینستاگرام، لینکدین و توییتر تصمیم گرفتم تجربه و نتایج بررسی‌هایم را به‌عنوان بهترین روش‌ها را برای استفاده از کپی رایتینگ در سوشال مدیا معرفی کنم. تکنیک‌هایی که اینفلوئنسرهای موفقی مثل مثل نیل پتل هم از آن استفاده می‌کنند.


1.تجربه شما ارزشمند است، بیشتر از آن بگویید

همیشه باورپذیری و اعتمادکردن به تجربه افراد آسان‌تر بوده است. درواقع شما با به اشتراک گذاشتن تجربیات خود، بخشی از داستان زندگی‌تان را با سایرین به اشتراک می‌گذارید . حتما می‌دانید که داستان (با هر موضوع و پیامی) همیشه علاقه‌مندان خودش را دارد. برای مثال، یک نمونه از اینفلوئنسرهای موفق در این زمینه که با ساده‌ترین شکل ممکن تجربیات خود را از مهاجرت و زندگی در آمریکا به اشتراک می‌گذارد، اکانت اینستاگرامی mohammad_explains@ است. محمد تجربیات خود را خیلی ساده در مسیر رفتن به محل کار یا خرید با مخاطبانش به اشتراک می‌گذارد.

این سبک از محتوا در لینکدین به فرم دیگری بسیار محبوب هستند. تجربیاتی که افراد در مصاحبه‌های کاری، انجام پروژه‌ها، استفاده از ابزارها و غیره دارند، همیشه آموزنده و با ارزش است.

مزیت این تکنیک در این است که به اشتراک گذاشتن تجربه نیازی به دانش زیادی در کپی رایتینگ ندارد و می‌توانید با دانستن بعضی از روش‌های پایه در نوشتن تیتر جذاب و رعایت اصول نگارشی، با سبک خودتان بنویسید یا ویدیو ضبط کنید.


2. مخاطب را خوب بشناسید

درباره این تکنیک یک قانون وجود دارد: اگر ندانید برای چه کسی محتوا تولید می‌کنید، برای دیوار نوشته‌اید!

در واقع در هر سبکی از کپی رایتینگ، شناخت مخاطب هدف جزو مهم‌ترین قدم‌های شماست که به تاثیرگذار بودن کپی شما کمک می‌کند. بنابراین، درباره مخاطبتان خوب تحقیق کنید، علایقش را بشناسید و به نیازش پی ببرید.

چطور مخاطب هدف را بشناسیم؟

برای تحقیق درباره مخاطب هدف و شناخت نسبی پرسونای آن‌ها، باید در جایی باشید که آن‌ها هم حضور دارند. مثلا شرکت در نمایشگاه‌ها، ایونت‌ها و رویدادهایی هرچند کوچک به شما کمک می‌کند تا تجربه منحصربه‌فردی از برخورد نزدیک با مخاطب‌تان داشته باشید.

راه‌های شناخت مخاطب
راه‌های شناخت مخاطب


بیایید مطلب را با یک تجربه شخصی از این تکنیک ادامه دهم. زمانی که به عنوان مدیر دیجیتال مارکتینگ در صرافی ارز دیجیتال بیداَرز فعالیت داشتم، با مشکل تبدیل پایین در لندینگ‌ها و سوشال مدیا مواجه بودیم. بعد از شرکت در نمایشگاه الکامپ 1401 تهران و ارتباط بیشتر و نزدیک با اهالی واقعی دنیای کریپتوکارنسی، درک بهتری از نیاز و دغدغه کاربران پیدا کردیم. از طرف دیگر، تصمیم گرفتم که با مشخص کردن یک فرآیند در ارتباط با تیم محصول و پشتیبانی، ارتباط خود را از طریق نظرسنجی و گزارش‌های دوره‌ای با مخاطب بیشتر از قبل کنیم.

این تغییرات که همه در راستای شناخت بهتر از مخاطبمان بودیم باعث شد تا با توجه به نیاز آن‌ها به‌دنبال توسعه محصول و رساندن پیام برند در کمپین‌های تبلیغاتی و بازاریابی محتوایی باشیم. در نتیجه، کپی رایتینگ در شبکه‌های اجتماعی، وبسایت و تبلیغات را هم‌مسیر با این موارد تغییر دادیم که خوشبختانه تغییر مثبت و محسوس بود.

یکی دیگر از راه‌های مناسب برای شناخت مخاطب هدف، رصد کردن رسانه‌های اجتماعی مانند  اِکس (توییتر سابق) است. جامعه هدف شما (کامیونیتی) درباره نیازها، دغدغه‌ها و تجربه‌هایش انتقادهای و موارد مهمی را پست می‌کند. انتقادهایی معمولا تند و کوبنده که برای درک نیازشان عالی است.

تجربه استفاده خوب از توییتر را در صرافی تترلند داشتیم. در تیم بازاریابی محتوایی، توییتر بصورت روزانه رصد می‌شد. این کار علاوه‌بر کمک به سوشال لیسنینگ (Social listening)، به شناخت مخاطب هدف و در نتیجه کپی رایتینگ در شبکه های اجتماعی، به تیم کمک می‌کرد.

ازجمله دیگر راه‌ها برای شناخت مخاطب هدفتان که به هدفمندتر شدن کپی رایتینگ کمک می‌کند مشارکت در بحث‌های کلاب هاوس، گروه‌های فیس بوک و تلگرامی است.

پس از تمام این موارد، نظرسنجی در لینکدین هم بسیار عالی است. نظرسنجی‌های لینکدین به شما کمک می‌کند تا با نگرش افراد متخصص یا حداقل آشنا به حوزه هدفتان آشنا شوید. برای مثال من در نظرسنجی زیر قصد داشتم تا از دنبال کنندگان صفحه‌ام در لینکدین متوجه شوم که کدام دسته از متخصصان به استفاده از کدام نرم افزار مدیریت پروژه تمایل دارند. بعد از اتمام نظرسنجی متوجه شدم که نویسنده‌ها، دیزاینرها و فعالان حوزه محتوا با ترلو و برنامه‌نویس‌ها با جیرا میانه بهتری دارند. همچنین بر خلاف انتظارم، فهمیدم که نرم‌افزارهای مدیریت پروژه ایرانی هم مثل “میزیتو” طرفداران زیادی دارند.

3.از ترندها عقب نمانید!

صحبت درباره ترندها هم ساده است و هم پیچیده؛ ساده است چون باید با آن‌ها پیش بروید و به قولی روی موج سوار شوید. از طرفی پیچیده است چون باید بدانید که کدام ترند متناسب با برند را (شخصی یا شرکت) انتخاب کنید. دقت کنید که منظور من از ترند، صرفا استفاده از میم‌ها یا آهنگ‌هایی که هر چند وقت یک بار در شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام همه‌گیر می‌شود نیست. در اینصورت خیلی لزومی به استفاده از کپی رایتینگ در شبکه‌های اجتماعی ندارید، چون مخاطب اهل این رسانه‌ها خوب می‌داندکه موضوع یک میم ترند چیست و نیازی به جلب توجهش با کپی رایتینگ ندارید. منظور من از ترند، مواردی است که به برند شما ارزش ببخشد، چیزی که بتوانید ارتباط مثبتی بین آن و برندتان برقرار کنید. بگذارید با مثال پیش برویم.

یکی از موضوعات ترند چند وقت اخیر که با مرگ جورج فلوید رخ داد، موضوع black lives matter بود. شاهد بودید که برندهای زیادی هر یک با توجه به نیازها و پیام هدفش، از این ترند استفاده کرد.

همچنین، می‌توان به جنگ اوکراین هم اشاره کرد. جنگی که جای مانور زیادی برای برندها داشت و هر برند با هر نیتی از این آب گل آلود ماهی گرفت. اینفلوئنسرهای زیادی هم با دو موضوعی که گفتم همراهی کردند و بسیاری محبوب شدند و خیلی‌ها منفور شدند.


در کشورمان هم چنین موضوعی در شهریور سال 1401 پس از ماجرای مهسا امینی رایج شد. اینفلوئنسرهایی که با این موج همراهی کردند، محبوب‌تر شدند و آن دسته که به قول معروف، یکی به نعل و یکی به میخ زدند، با ریزش فالور مواجه شدند.

از موارد دیگر می‌توان به سقوط صرافی FTX، استعفای مدیرعامل بایننس و سایر مسائل از این دست اشاره کرد. اینفلوئنسرها با تحلیل این موارد و شفاف‌کردن مسائل با استفاده مناسب از کپی رایتینگ در شبکه‌های اجتماعی، به رشد مخاطبان خود در سوشال مدیا دامن زدند.

4.پرداختن به یک موضوع جذاب، طوری که کس دیگری به آن نپرداخته!

یادم می‌آید وقتی که کمتر یک سال پیش تب هوش مصنوعی داغ بود، تمام فعالان این حوزه در اینستاگرام یا سایر رسانه‌های اجتماعی به این می‌پرداختند که بدون تخصص از هوش مصنوعی پول در بیاورید. یکی از خنده‌دارترین‌هایی که با بازدید میلیونی هم روبه‌رو شده بود، بلاگری بود که  ایده می‌داد با استفاده از ChatGPT یک کتاب الکترونیکی بنویسید، بعد از نگارش با Canva آن را دیزاین کنید و پس از تکمیل، آن را در آمازون بفروشید. همه‌چیز این ایده روی کاغذ بی‌نقص است، درست مثل پولدار شدن با شبکه سازی در شرکت بادران!

در همین برهه که همه محتوای کلیشه‌ای می‌ساختند، عده‌ای هم بودند که آموزش‌هایی درباره استفاده‌ منطقی از هوش مصنوعی برای تحقیق کلمات کلیدی در SEO، دیجیتال مارکتینگ، برنامه‌ریزی اسپرینت‌ها در متد اسکرام و حل مساله ارائه می‌کردند.

5.استفاده از تکنیک “کاری که همه انجام می‌دهند اشتباه است!”

یکی از تکنیک‌هایی که در کپی رایتینگ شبکه‌های اجتماعی جواب می‌دهد، استفاده از روشی است که من اسمش را “نقض شیوه محبوب” گذاشته‌ام. یعنی شما به نفی درستی یا نبودن لزوم برای انجام کاری اشاره می‌کنید که اکثریت آن را انجام می‌دهند. البته باید دقت کنید که برای این کار، باید دلیل منطقی و قابل ارائه داشته باشید.

برای مثال، نیل پتل در ویدیوی زیر به این موضوع اشاره می‌کند که با وجود فراگیری تولید محتوا با هوش مصنوعی، کسی آن‌را نمی‌خواند و برای این ادعایش دلایل کافی بر اساس آمار و ارقام دسته اول ارائه می‌کند.

https://www.linkedin.com/feed/update/urn:li:activity:7153050467147657216

با استفاده از این تکنیک می‌توانید علاوه‌بر جلب توجه مخاطب، اعتماد آن‌ها را با محتوای خوب جلب کنید.

سخن آخر

سعی کردم در این محتوا با توجه به تجربیات فعالیت در سوشال مدیا، بهترین روش‌ها برای استفاده از کپی رایتینگ را بیان کنم. برای مطالعه مطالب بیشتر درباره آموزش کپی رایتینگ و بازاریابی محتوایی می‌توانید به وبسایت من مراجعه کنید.




کپی رایتینگسوشال مدیاشبکه‌های اجتماعیبازاریابی محتوایی
کپی رایتر | کارشناس بازاریابی محتوایی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید