در فرهنگی که نجابت به فردی نسبت داده میشود که ساکت مینشیند، سرش به کار خودش است، وظیفه و مسئولیت خود را طبق همان قاعده های پیشین و مسیرهای تعیین شده از قبل، به انجام می رساند و هیچ حرکت جدیدی انجام نمیدهد، با یک پارادوکس عجیب روبرو هستیم. در این فضا، "انجام ندادن" به یک ارزش اخلاقی تبدیل شده است.
فرد نجیب در این نگاه، کسی است که در سکوت خود فرو رفته، از بسیاری از خواستههای انسانی و اجتماعی خود می گذرد، از چالش ها و کنش های تازه پرهیز می کند، نظری ابراز نمیکند، بر سیاهه عظیمی از زندگی خط بطلان می کشد و بسیاری از روزهای خود را نزیسته به پایان می رساند. گاه چنین فردی با برچسبهای مثبتی مانند باادب، متشخص و خوشنام تکریم میشود. به همین ترتیب، فرد عاقل کسی نیست که بهترین تصمیم را میگیرد، بلکه کسی است که کمترین خطر را متحمل میشود؛ یعنی خطر قضاوت، شکست یا متفاوت دیده شدن.
در این فرهنگ همین که فردی دست به عمل بزند (هر نوع عملی) با موجی از قضاوتها روبرو میشود. اگر کار اقتصادی بلندپروازانهای انجام دهد، طمعکار خوانده میشود. اگر از حق خود دفاع کند، جنجالی خطاب میشود. اگر تغییر شغل یا رشته دهد، بیثبات نامیده می شود و حتی اگر برای بهبود سلامت و زندگی شخصی خود تلاش کند، ممکن است به خودشیفته بودن متهم گردد.
در این سیستم، مشکل از نوع کار نیست؛ مشکل از اصل کاری کردن است. هر حرکتی که فرد را از حالت نامرئی و منفعل خارج کند، یک تهدید محسوب میشود.
پیامدهای این نگرش بسیار گسترده است. چنین فرهنگی جامعهای از افراد بیآزار اما بیاثر میسازد که در آن همه نجیب هستند اما کسی مسئولیت تغییر وضعیت خود و جامعه را نمیپذیرد. از آنجا که نیاز به اقدام و ابراز وجود یک نیاز ذاتی است، افراد برای پرهیز از قضاوت و دیده شدن به پنهان کاری روی می آورند که خودمنجر به شکلگیری یک زندگی دوگانه و پر از راز میشود. همچنین انرژی عظیمی صرف نظارت بر خود برای کاری نکردن میشود که نتیجه آن خستگی عمیق و احساس بیمعنایی است.
مادام که نجابت به معنای نادیده گرفتن خود و حقوقمان تعریف شود، انسانیت در گسترده ترین معنای خود، قربانی آرامشی مصنوعی شده است. در چنین فرهنگی، شاید چالش اصلی انجام کارهای بزرگ نیست، بلکه بازپسگیری حق عمل کردن بدون ترس از برچسب هاست. شاید نیاز باشد به تدریج تعریف جدیدی از نجابت بسازیم: نجیب کسی نیست که سکوت میکند، بلکه کسی است که با شجاعت و احترام، در راه تحقق اصیل ترین و کامل ترین شکل انسانی خود عمل می کند و در عین حال، حق دیگران برای انجام همین کار را نیز به رسمیت میشناسد.