چرانویسندگی را انتخاب کردم؟
انسان همیشه به دنبال پیشرفت و روبه جلو رفتن و ماندگار شدن است.من نیز ازاین قاعده مستثنی نیستم .
از اوان کودکی تنهایی هایم رابانوشتن پرکردم.هرگاه که شاد یا غمگین بودم به گوشه ای خزیدم و با حرکت قلم برروی کاغذ تمامی گره های فکری ام را برروی آن پاشیدم و ذهنم را تخلیه کردم واین گونه شد که همه مرا انسانی صبور و کم حرف خواندند. علاقه به نوشتن موجب شد تا دل نوشته های زیادی داشته باشم. که بعدها سفرنامه ها نیز به آن اضافه شد و این موجب شد که تعداد دفاتر من بیشترازپیش بشود. گاهی حرفهایی راکه باید به فرزندانم بزنم بخاطر این که خدای نکرده از من نرنجند برروی کاغذ میآوردم و ذهنم را تخلیه میکردم و این ماجرا ادامه داشت تا اینکه........
پایان قسمت اول