● در هنر شاگردی کردن بحث مد ذهنی ما در مواجهه با محیط اولین نکته میباشد، ذهن ما انسانها در دو مد مختلف فعالیت میکند که شامل مد تحلیل و مد دریافت میباشد.
در مد دریافت ذهن فقط در حال گرفتن صحنه ها میباشد مثل داستان اما مد تحلیل به مقایسه ی اصول و تجربه های قبل خود میپردازد و بعد تصمیم میگیرد که بپذیرد یا نپذیرد
● قسمت زیادی از شاگردی کردن فضای دریافته و در فرهنگ شاگردی کردن ما باید در موضع دریافت باشیم
● از مسائل دیگر هنر شاگردی کردن، قرار گرفتن در معرض جریان پیوسته ی اطلاعات میباشد
● طبق گفته ی شعبانعلی شاید یکی از مهمترین شاخصه های علمی انسان بودن اینست که انسان حیوانیست که علاوه بر میراث عمودی میتواند بر موجودات شبیه خودش بدون زایش و امیزش ارث برساند
● ذهن شهودی یعنی برای یک مسئله ده ها جواب متفاوت دارد و بعد آرام آرام سعی میکند به یک تصویر ذهنی برسد
کسانیکه بسته به علمشون داستان های بیشتری بلدند به شهودی دست میابند فراتر از قانون و دنیای اطراف که بهتر میفهمند و درک میکنند
● دلایل شاگردی نکردن عبارتند از ۱. جامعه ی کاری ما، سازمانها و اقتصاد و صنعت ما عملا از نسل جدید محروم میشه
۲. وقتی در یک سازمان کار میکنیم اون مطلق نگری های دانشگاهی رو در دنیای واقعی میبینیم که چطور نرم میشن میفهمیم کجا قانونه و کجا قاعدست اونوقت اشتباه نمیکنیم
● هر کسی که به هر کسب و کاری پول بدهد مشتری اون کسب و کار نیست بلکه فقط به اون کسب و کار پول داده
● تلاش برای راضی نگهداشتن همه ی مشتریان نتیجش میشه نارضایتی همه ی مشتریان و شکست خوردن استارتاپ ها
● شاگردی کردن پیش مدیران و شاگردی کردن در سازمان ها باعث میشه که پخته بشیم و از مطلق گرایی و ایده آلیسم و رویا پرستی دانشجویی به واقع گرایی و مدیریت کسب و کار برسیم و موفقیت را برای خود و دیگران فراهم کنیم
● برای شاگردی کردن باید زود قضاوت نکنیم بعبارتی پیش داوری نکنیم بلکه داوری کنیم برای اینکار بهتره اطلاعات حجیم مثل کتاب بخونیم تا فرصت قضاوت کردنو بگیره، همچنین شاگردی کردن را فقط در قبال کتابها و حرفها نبینیم
● شاگردی کردن نوعی مشارکت منفعل میباشد یعنی من تسلیم توام
● مدل ذهنی شاگردی کردن به اینصورتست که باید یه مقدار نرم تر باشیم
● دقت کنیم در شاگردی کردن کجاها ضعیفیم