ویرگول
ورودثبت نام
مریم ملکی
مریم ملکی
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

مروری بر گردان دژ

خاطرات از بین رفته ....

نبرد خونین خرمشهر

نبرد خرمشهر  درگیری شهری میان ارتش عراق و رزمندگان ایرانی بود که در حومه و داخل خرمشهر از تاریخ ۱ مهر تا ۴ آبان سال ۱۳۵۹ رخ داد. در پی حمله عراق به ایران، ۱۲ لشکر عراقی به سمت خرمشهر روانه شدند که با مقاومتِ گردان دژ نیروی زمینی ارتش، گردان تکاوران دریایی بوشهر، پاسداران و مردم بومی خرمشهر و شهرهای اطراف آن رو به رو شدند. نهایتاً، عراق توانست پس از ۳۴ روز درگیری، خرمشهر را تسخیر کند. در این نبرد از هر دو طرف حدود ۷٬۰۰۰ نفر کشته و مجروح شدند و تعداد چند صد خودرو زرهی و تانک منهدم شد. با وجود مقاومت سرسختانه ایرانی‌ها، به دلیل نرسیدن نیروی کمکی (تجهیزات، مهمات و نیروی نظامی) و آتش سنگین توپخانه ارتش عراق و بمباران‌های پیاپی نیروی هوایی عراق، سرانجام با دستور شفاهی مقامات ایرانی، نیروهای مقاومت پس از خارج کردن مردم، از طریق رودخانه کارون، از شهر خارج شدند

تاریخچه

تلاش برای تخلیه شهر از مردم غیر نظامی در روزهای آغازین نبرد خرمشهر
تلاش برای تخلیه شهر از مردم غیر نظامی در روزهای آغازین نبرد خرمشهر



گردان دژ در سال ۱۳۴۹ توسط نیروی زمینی شاهنشاهی تاسیس شد .در جنگ ایران و عراق به فرماندهی سرهنگ علی قمری وظیفه ای حفاظت از جاده شلمچه به خرمشهر را بر عهده داشت .و به مدت ۳۰ روز در برابر حملات لشکر ۳ زرهی و تیپ ۳۳ نیروی مخصوص عراق ایستادگی کرد و از خرمشهر دفاع نمود گردان دژ شامل ۵ گروهان ؛۴ گروهان تفنگ دار  و یک گروهان ارکان بود، که بخشی از پوشش نیروی زمینی ارتش از خط مرزی شلمچه تا طلائیه را برعهده داشت و برای انجام این مأموریت به ۳۲ پاسگاه تقسیم شده بود. مأموریت این گردان در زمان درگیری، انجام عملیات تأخیری و حفظ خطوط مرزی به مدت ۴۸ ساعت بود.

نقش گردان دژ در جنگ ایران و عراق

گردان ۱۵۱ دژ که بخشی از لشکر ۹۲ زرهی اهواز بود، در هنگام شروع جنگ ایران و عراق، وظیفه حفاظت از مرزهای ایران در استان خوزستان، حد فاصل شلمچه تا کوشک را برعهده داشت. در واقع راه زمینی اصلی که یگان‌های نیروی زمینی عراق قصد داشتند از طریق آن از نقطه مرزی شلمچه به سوی خرمشهر پیشروی و آن شهر را تصرف کنند، در محدوده استحفاظی و مأموریت این گردان قرار داشت.مرز ایران و عراق از زمان حکومت محمدرضا شاه و بعد از عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر بین دو کشور، دارای یک دژ (نوعی خاکریز و استحکامات مرزی) بود، که در حد فاصل نیروهای ایران و عراق کشیده شده بود. این دژ به یک دژ مرکزی و دژهای فرعی تقسیم شده بود و مسئولیت دفاع از این دژها، برعهده گردان ۱۵۱ بود، که نیروهای آن در پادگانی به نام پادگان دژ مستقر شده بودند.ارتش عراق که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ حمله خود را برای اشغال خرمشهر آغاز کرد، با دفاع شدید نیروهای گردان ۱۵۱ روبه‌رو شد. این دفاع یک ماه تمام و تا ۳۰ مهرماه ۱۳۵۸ ادامه یافت. گردان دژ که با حمله لشکر ۳ زرهی و تیپ ۳۳ نیروی مخصوص عراق روبه‌رو شده بود و همزمان با توپخانه و نیروی هوایی عراق، گلوله‌باران و بمباران می‌شد، ۳۰ شبانه روز در برابر نیروهای عراقی جنگید گردانی که بر طبق قاعده نظامی باید ظرف ۴۸ ساعت با نیروهای تازه‌نفس تعویض می‌شد، با کمک نیروهای مردمی و تجهیزات محدودی که داشت، از سر وطن‌پرستی، غیرت و مردانگی ۳۰ روز در مقابل متجاوز افسارگسیخته ایستادگی کردو از محدوده گسترده نوار مرزی و از جمله جاده ۱۷ کیلومتری شلمچه به خرمشهر دفاع کرد، تا مانع ورود نیروهای عراقی به خرمشهر شود.شدت درگیری گردان دژ با نیروهای عراقی در این ۳۰ روز چنان بود، که فقط در هفته اول جنگ، پنج بار فرماندهی این گردان به دلیل کشته یا مجروح شدن فرماندهان، تغییر کرد. نام آن پنج فرمانده که یکی پس از دیگری کشته یا مجروح شدند؛ سرهنگ جاموسی، سرگرد چهارمحالی، سرگرد شاهان، سروان کبریایی و ستوان گیوتاج بود، که این آخرین فرمانده در واقع پزشک گردان و افسر وظیفه بود، که در نبود فرماندهان بالاترش مجبور شد فرماندهی گردان را برعهده بگیرد. در این دفاع ۳۰ روزه از ۱۹ افسر گردان ۱۵۱ دژ، فقط یک افسر زنده ماند.

بخشی از خاطرات سرهنگ علی قمری اخرین بازمانده گردان دژ

سرهنگ علی قمری
سرهنگ علی قمری

«درگیری در کشتارگاه به شدت ادامه داشت. مجبور شدیم بازهم تقاضای کمک کنیم. در آن ساعات که همه رزمنده‌ها و مدافعان در نقاط مختلف درگیر بودند، تعدادی از تکاوران نیروی دریایی و ژاندارمری و شهربانی به کمک ما آمدند. با این حال نتوانستیم عراقی‌ها را پس بزنیم و مجبور شدیم ساعات ۳/۳۰ نصف شب به مسجد جامع برگردیم. به این ترتیب ما هم ناخواسته به جمع نیروهای مسجد جامع اضافه شدیم. در مسجد جامع آب و غذایی به ما دادند و توانستیم حدود ۲ ساعت بخوابیم. دو ساعت خواب برای افرادی که چند روز است نخوابیده‌اند، درمان بود».


سرهنگ علی قمری، قهرمان خرمشهر، قهرمان ایران زمین شب ۲۰ تیرماه به علت
بیماری دارفانی را وداع گفت و به دیدار هم‌رزمان دلاور خود شتافت.

از ایشان کتابی نوشته اند در مورد خاطرات گرانقدرشان

باغ سوخته




گرد اوری شده توسط مریم ملکی به فرمایش استاد علی اکبر حسنوند

دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز

گردان دژعلی اکبر حسنونداستاد آقای علی اکبر حسنونداستاد حسنونددفاع مقدس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید