نام مستعار
«دکارت» نامی مستعار برای خود انتخاب کرده بود و اغلب خودش را با نام «پواتووَن» (به معنای «اهل پواتو») معرفی و نامه هایش را نیز با نام «دو پِرون» (به معنای «اهل پرون») امضا می کرد. او حتی گاهی اوقات خودش را با عنوان «لُردِ پرون» معرفی می کرد. این انتخاب به این خاطر بود که «دکارت» مزرعه ای را از خانوادهی مادرش در منطقهی «پواتو» در غرب فرانسه به ارث برده بود.
فراز و نشیب در دوران مدرسه
«دکارت» از یازده تا هجده سالگی، در یکی از بهترین مدارس اروپا یعنی «کالج هِنری چهارم» در فرانسه تحصیل کرد. او در یکی از آثار متأخر خود با نام «گفتار در روش»، دربارهی زمان پایان و ترک مدرسه می نویسد: «فهمیدم درگیر شک ها و اشتباهات بسیار زیادی بودم، مجاب شده بودم که هیچ پیشرفتی در تمام تلاش هایم برای یادگیری نکرده بودم، به جز فهمیدن جهالتم در هر گوشه و کنار.»
مسیر ناتمام وکالت
خانوادهی «دکارت»، وکلای زیادی را به خود دیده بود و از «رنه» نیز انتظار می رفت که به جمع آن ها ملحق شود. او در «دانشگاه پواتیه» به تحصیل در رشتهی حقوق پرداخت و در سال 1616، با مدرک حقوق به خانه بازگشت. «دکارت» اما هیچ وقت وارد این حرفه نشد و در عوض، در سال 1618 و در 22 سالگی، به «ارتش ایالت های هلند» پیوست. او در آنجا به تحصیل در رشتهی مهندسی نظامی پرداخت و به ریاضیات و فیزیک علاقهمند شد.
«میان مردم، عقل از هر چیز بهتر تقسیم شده است. چه هر کس بهرهی خود را از آن چنان تمام می داند که در مردمانی که در هر چیز دیگر بسیار دیرپسندند، از عقل بیش از آن که دارند آرزو نمی کنند و گمان نمی رود همه در این راه کج رفته باشند، بلکه باید آن را دلیل دانست بر این که قوهی درست حکم کردن و تمییز خطا از صواب، یعنی خِرد یا عقل طبعاً در همه یکسان است و اختلاف آرا از این نیست که بعضی بیش از بعضی دیگر عقل دارند، بلکه از آن است که فکر خود را به روش های مختلف به کار می برند و منظورهای واحد را در نظر نمی گیرند. چه ذهن نیکو داشتن کافی نیست بلکه اصل آن است که ذهن را درست به کار برند و نفوس هرچه بزرگوار باشند، همچنان که به فضائل بزرگ راه می توانند یافت، به خطاهای فاحش نیز گرفتار می توانند شد و کسانی که آهسته می روند، اگر همواره در راه راست قدم زنند، از آنان که می شتابند و از راه راست دور می شوند، بسی بیشتر می روند.»—از کتاب «گفتار در روش»
از همان روزهای مدرسه دانستم که هیچ اندیشهی عجیب و رأی سخیفی نیست که یکی از فیلسوفان آن را اظهار نکرده باشد. سپس هنگام جهانگردی دریافتم که مردمانی که افکارشان از ما بسی دور است، همه بی تربیت یا وحشی نیستند؛ بلکه بسیاری از آن ها به اندازهی ما و بیش از ما قوهی تعقل را به کار می برند و نیز برخوردم به این که یک تن چون از کودکی میان فرانسویان یا آلمانیان پرورده شود، به کلی فرق دارد با آن که با همان طبع و همان ذهن میان چینیان یا آدمخواران زیست کند؛ تا آن جا که در شیوهی جامه و زندگانی مردم، آنچه ده سال پیش پسندیده بود و شاید ده سال بعد نیز مرغوب خواهد بود، اکنون غریب و رکیک نمی نماید. پس دانستم اختیارات ما بیشتر مبنی بر عادت و تقلید است نه بر یقین و تحقیق، و نسبت به حقایقی که کشف آن ها دشوار است، کثرت آرا ملاک اعتبار نتواند بود؛ چه احتمالِ دریافتِ حقیقت برای یک تن بیش از یک گروه است. پس به این دلایل در نظر من هیچکس نبود که عقاید او را بتوانم بر دیگران ترجیح دهم و ناچار شدم خود در پی کشف طریق برآیم.»—از کتاب «گفتار در روش»
حقایقی از زندگی «رنه دکارت»
در این مطلب قصد داریم حقایقی مهم و کوتاه را دربارهی زندگی این فیلسوف فرانسوی تأثیرگذار با هم مرور کنیم.
فیلسوف و ریاضیدان فرانسوی، «رنه دکارت»، زندگی خود را پس از عصر «رنسانس» سپری کرد اما مسیر حرفهای او، تجسمی از علاقهی دانشمندان این عصر به ریاضیات، فلسفه، هنر، و سرشت انسان بود. «دکارت» کشفیات متعددی را به نام خود ثبت کرد و ایده هایی را به وجود آورد که همچنان مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. به عنوان نمونه، تمایز دوگانهی او میان ذهن و مغز، همچنان بحث های گستردهای را میان روانشناسان پدید می آورد. در این مطلب قصد داریم حقایقی مهم و کوتاه را دربارهی زندگی این فیلسوف فرانسوی تأثیرگذار با هم مرور کنیم.