ترجمه از اکونومیست
بررسی شده در فارکست اکونومیست
ترجمه امین کاوه
از زمان شروع جنگ اوکراین، بنگاههای اقتصادی اروپایی که زمانی بر معامله، حمل و بیمهی نفت روسیه سیطره داشتند تمایل خود را نسبت به بازار نفت روسیه از دست دادهاند. بازیگران تازه وارد مرموزی که جایگزین این بنگاهها شدهاند به فروش نفت خام روسیه کمک کردهاند. این شرکتها نه در ژنو بلکه در هنگ کنگ یا دوبی قرار دارند. بسیاری از این بازیگران تا کنون تجربهی تجارتی شبیه به فروش نفت را نداشتهاند [و با حضور این کنشگران جدید] نظام انرژی جهان پراکندهتر، چندتکهتر و خطرناکتر میشود.
نیاز روسیه به این زنجیرهی تأمین جایگزین که از ابتدای شروع جنگ پدیدار شده پس از اجرای بستهی تحریمی غرب در پنجم دسامبر 2022 تشدید شده است. تمهیدات در نظر گرفته شده در این بستهی تحریمی واردات دریایی نفت خام توسط اروپا را ممنوع میکند و تنها در صورتی به روسیه اجازهی استفاده از شرکتهای خدمات لجستیک و بیمهای غربی را میدهد که محمولهی آنها قیمتی زیر 60 دلار به ازای هر بشکه داشته باشد. از پنجم فوریهی سال جاری تحریمهای بیشتری بر سوخت دیزل و سایر محصولات پالایشی این کشور اعمال خواهد شد که موجب خواهد شد این مجاری پنهان جدید همچنان اهمیت حیاتی خود را حفظ کنند.
اکونومیست با گروهی از واسطهگران بازار نفت مصاحبه و شواهد موجود را در طول زنجیره ارزش بررسی کرده است تا با ارزیابی تأثیر تحریمها آنچه را در آینده رخ میدهد درک کند. با توجه به یافتههای ما، غرب در این زمینه ناکام مانده و روسیه جان به در برده چرا که این ساختار تأمین مالی و حملِ «در سایه» استوار و گسترده بوده است. زمانی که مجموعه تحریمهای جدید به اجرا گذاشته شوند این بازار خاکستری نه تنها ناپدید نخواهد شد بلکه پابرجا و مستعد گسترش خواهد بود.
صادرات روسیه که سال گذشته بیش از 10% حجم تجارت جهان را شامل میشد پس از آتش توپخانه تحریم اروپا در دسامبر آسیب دید. اما دو ماه بعد به همان حجم صادرات ماه ژوئن رسید. مقدار نفت روی دریا که در زمان جهش بازار افزایش مییابد نیز به میزان نرمال بازگشته است. همانطور که انتظار میرفت چین و هند بخش اعظم محمولههای تحریمی را جمعآوری کردهاند. با این حال مایهی شگفتی است که حجم محمولههایی که مقاصد ناشناس دارند جهش داشته است. نفت روسیه که زمانی به سادگی ردیابی میشد اکنون از مجاری در سایه انتقال مییابد.
بخشی از تجارت کماکان با استفاده از شرکتهای حمل دریایی یونانی، شرکتهای بیمهی انگلیسی و بانکهای هلندی و ژاپنی انجام میشود که از گذشته بر صنعت حاکم بودهاند. به لطف سقف قیمتی که از دسامبر توسط غرب به اجرا گذاشته شده است این مجاری به حیات خود ادامه دادهاند. در این ماه همزمان با درنگ بنگاههای اروپا برای بررسی امور اداری ضروری برای شرایط جدید، سهم صادرات نفت خام روسیه به غرب توسط این شرکتها از 60% به 13% کاهش پیدا کرد. با به پایان رسیدن ماراتن حقوقی این سهم به 36% درصد رسیده است اما به نظر میرسد مجدداً افت پیدا کند. در تاریخ اول ژانویه بزرگترین شرکتهای بیمهی پوششی جهان که شرکتهای بیمه را بیمه میکنند تصمیم گرفتند که از پوشش حمل و نقل از بنادر روسیه خودداری کنند. اکنون شرکتهای بیمهی غربی میبایست یا از این کسب و کار خارج شوند یا از هزینههای اضافهی ناشی از افزایش ریسک بگذرند.
در سوی دیگر این طیف، تجارتِ «سیاه» قرار دارد که توسط تولید کنندههایی مانند ایران و ونزوئلا آزموده شده است. نفتکشهای از رده خارجی که تا نیم قرن از عمرشان گذشته است با خاموش کردن فرستندههای خود به سمت مشتریان ناشناس حرکت میکنند. این کشتیها در برخی موارد طی یک سفر چندین بار تغییر نام و تغییر رنگ میدهند. اغلب این کشتیها در ترمینالهای پر تردد، ترانزیت میکنند و محموله هایشان با سایر محمولهها مخلوط میشود و شناسایی آنها را دشوار میکند. به تازگی چندین نفتکش بزرگ که قبلاً در خلیج[فارس] لنگر انداخته بودند در حال بارگیری از کشتیهای کوچکتر روسی در جبل الطارق شناسایی شدهاند. به نظر میرسد عمان و امارات متحدهی عربی که در ده ماه ابتدایی سال 2022 بیش از مجموع مقادیر سه سال قبل از آن نفت روسی دریافت کردند مقادیری از محمولههای دریافت شده را مخلوط و به اروپا صادر کردهاند. مالزی نیز دو برابر بیش از توان تولید خود به چین صادر میکند. احتمالاً بخش اعظم آن نفت ایران است اما ناظرین کشتیرانی حدس میزنند که چند محموله روسی نیز در این میان گنجانده شده باشد.
مادامی که شرکتهای روسی میتوانند به صورت قانونی نفت خود را به بیشتر کشورهای جهان بفروشند به نظر میرسد ضرورتی برای استفاده از این مجاری دشوار وجود نداشته باشد. با این حال سهم صادرات ناشی از این مجرا گرچه ناچیز اما در حال افزایش است. در عوض بخش عمدهی نفت خام روسیه از طریق شبکههای خاکستری انتقال مییابد که سقف قیمت را رعایت نمیکنند و در عین حال غیر قانونی نیز نیستند زیرا از لجستیک غیر غربی استفاده میکنند و دریافت کنندهی آنها کشورهایی غیر از تحریم کنندگاناند. این عملیات پراکنده و مبهم بر سه رکن اصلی استوارند:
قبلاً نفت خام روسیه توسط بازوهای معاملاتی تولید کنندگان روس در خارج از این کشور به فروش میرفت که به غولهای نفتی و بازرگانان سوئیسی تعلق داشتند. مقر بیشتر این شرکتها اغلب در ژنو قرار داشت. اما به نظر میرسد بسیاری از این شرکتها به مکانهای دوستانهتری نقل مکان کردهاند. رابین میلز از شرکت مشاورهی قمر انرژی اعتقاد دارد که پس از آغاز جنگ، بیش از 30 شرکت از تشکیلات تجاری روسیه (برخی تحت نامهای جدید) دفاتری در دوبی افتتاح کردهاند. با کنارهگیری تجار غربی، بازیگران تازه واردی برای فروش به هند، سریلانکا و ترکیه پدیدار شدهاند. بیشتر این بازیگران سابقهی معامله نفت روسیه یا به طور کلی فروش نفت را نداشتهاند. ناظران داخلی گمان میکنند که بیشتر این شرکتها خط مقدم شرکتهای دولتی روسیهاند.
این گروه مرموز، ناوگان خاکستری گستردهی یاد شده را هماهنگ میکند. از زمانی که اتحادیه اروپا تحریم لجستیک را مد نظر قرار داد بازار نفتکشهای دست دوم به شدت رونق گرفته است. بر اساس اعلام یکی از دلالان کشتی به نام SSY سال گذشته حدود 200 کشتی حمل نفت خام دست به دست شده که حدود 55% از سال 2021 بیشتر بوده است. بیشتر این کشتیها «افرامکس» و «سوئزمکس» بودهاند که حداکثر ظرفیت آنها 1 میلیون بشکه است و فقط این کشتیها برای پهلوگیری در بنادر روسیه به اندازه کافی کوچکند. تقاضا برای افرامکس به اندازهای بالا بوده است که تعدادی از آنها به تازگی به قیمت 30 میلیون دلار فروخته شدهاند که میانگین قیمت خرید چین برای خرید کشتیهای ابرنفتکش با ظرفیت حمل 2 میلیون بشکه توسط چین در سال گذشته بوده است.
ناوگانی که روسیه میتواند برای دور زدن سقف قیمتی از آن استفاده کند اکنون به 360 کشتی میرسد که معادل 16% ظرفیت نفتکشهای نفت خام جهان است. راید لانسون از شرکت تحلیل داده کپلر عنوان کرده است که با روگردانی تمامی شرکتهای غربی از نفت روسیه، ناوگان در سایه برای حفظ سطوح فعلی جریان صادرات نفت خام روسیه کافی است. با این حال بسیاری از این کشتیها بیش از دو دهه عمر دارند و مسیرهای بسیار طولانی را طی میکنند. در حالی که نفت خام از دریای سیاه کمتر از یک هفته به اروپا میرسد برای رسیدن به چین 45 روز زمان نیاز دارد.
با رونق کسب و کار، واسطهها مجبور شدهاند برای سرمایه گذاری و بیمهی عملیات خود تأمین کنندگان مالی جدیدی پیدا کنند. اینکه بتوان بدون مسدود کردن سرمایه و با استفاده از خطوط اعتباری قابل دستیابی و نامحدودِ بزرگترین بانکهای جهان، نفت را معامله کرد سالها دغدغهی اساسی این کسب و کارها بوده است. در مورد نفت روسیه که اکنون بانکهای غربی تمایل خود را نسبت به آن از دست دادهاند این امکان از بین رفته است. در عوض به نظر میرسد معاملهی در سایه از اعتبار دولت روسیه تغذیه میکند و واسطهها پس از دریافت وجه محموله، بهای آن را پرداخت میکنند. بانکهای کشورهای حاشیه خلیج [فارس] نیز به صورت فزایندهای تأمین اعتبار کردهاند. برخی از ناظرین محلی اعتقاد دارند زمانی تصمیم به مشارکت گرفتند که ادناک، غول انرژی دولتی امارات متحده عربی در ماه نوامبر شروع به دریافت نفت خام روسیه کرده بود.
تهیهی بیمه نیز دشوارتر شده است. فقط شرکتهای حمل نفت به حفاظت از محمولهها و کشتیهای خود نیاز ندارند. مقامات بنادر که مسیرهای عبور مانند تنگهی بسفر را کنترل میکنند نیز در قبال هزینه و آسیبی که ممکن است کشتیها به افراد، داراییها یا محیط زیست وارد کنند به بیمههای حفاظت و غرامت (P&I[1]) نیاز دارند. مسئولیت ناشی از نشت نفتی ممکن است به حدی بزرگ باشد که 90% پوشش P&I جهان توسط مجموعههایی متشکل از مالکان کشتیها ارائه میشود که اغلب در لندن قرار دارند و حق بیمهها را تجمیع میکنند. به گفتهی اولریچ کادو از شرکت بیمهی آلمانی الیانز، خارج از جهان غرب هیچ یک از بازارهای خصوصی توان توسعهی شبکههای امنیتی مشابه را ندارند.
با این حال برای این موضوع نیز راهکارهایی پیدا شده است. به نظر میرسد از ماه دسامبر شرکتهای روسی که اغلب در کسب و کار کشتیرانی تازهکارند برای ارائهی بیمههای محموله و کشتی پیش قدم شدهاند. احتمال دارد که نوعی پوشش P&I نیز با همان کیفیت سوأل برانگیز توسط دولت روسیه ارائه شده باشد. متخصصان بیمه حدس میزنند که برخی از بنادر کشورهایی که از نفت روسیه منتفع میشوند (به ویژه هند) سطح پوشش الزامی برای نفتکشهای ورودی را کاهش دادهاند.
معاملهی خاکستری هنوز جای رشد دارد. به گفتهی شرکت تحلیل دادهی کایروس، هند و چین میتوانند نفت خام بیشتری از روسیه خریداری کنند چرا که مخازن آنها کمتر از دو سوم پر شدهاند و به اعتقاد این شرکت نفت خام خریداری شده توسط این کشورها، پالایش و بعضاً به اروپا فروخته میشود و به طور پنهان ذخیره نمیشود. جیوانی سریو از شرکت معاملاتی ویتول اشاره کرده است که در روز سوم ماه ژانویه، سهم صادرات محصولات پالایشی چین در مقایسه با سال گذشته نزدیک به 50% افزایش یافته که شاید پیش درآمدی بر خرید نفت خام بیشتر از روسیه و فروش محصولات پالایشی به خارج از کشور باشد.
از طرفی ممکن است مشوقهای رعایت سقف قیمتی تضعیف شوند. ولادیمر پوتین در ماه دسامبر طی فرمانی فروش به طرفهایی که به این قوانین پایبند بودهاند را ممنوع اعلام کرد. ادبیات استفاده شده در این بیانیه شدیدالحن نیست و راه را برای موارد استثناء باز گذاشته است و بسیاری باور دارند که سخت گیرانه اجرا نخواهد شد. اما فرمانی که در اول فوریه تنفیذ شد ممکن است کماکان برخی خریداران را به تجدید نظر ترغیب کند.
افزایش قیمت ممکن است چشم انداز را به شکل قابل ملاحظهای تغییر دهد. امروز برنت که شاخص بین المللی نفت خام است به قیمت 83 دلار معامله میشود که از میانگین 100 دلاری سال گذشته پایینتر است. موضع دست پایین روسیه در مذاکرات و هزینه بالای حمل دریایی به این معنی است که گرید نفت خام اورال حتی قبل از اعمال سقف قیمتی نیز با تخفیف فروخته میشده است. در نتیجه یک بشکه نفت خام اورال که از غرب روسیه جریان دارد و بخش اعظم صادرات آن را تشکیل میدهد زیر سقف قیمتی 60 دلاری فروش میرود. این بازارِ مساعد، شرایط را برای کسانی که از قوانین تبعیت میکنند آسان میکند. با این حال بسیاری از تحلیل گران باور دارند که بازگشت تقاضای چین به شرایط عادی و سرمایهگذاری ضعیف در منابع جدید تأمین نفت ممکن است نفت برنت را تا نیمهی دوم 2023 به 100$ برساند. در چنین سناریویی قیمت اورال نیز جهش خواهد داشت. برخی خریداران احتمالاً به جای دردسرهای مقرراتی به معاملات در سایه بازگردند.
دور جدید تحریمهای مربوط به محصولات پالایشی نیز معاملات در سایه را تقویت خواهند کرد. در ماه دسامبر اروپا روزانه یک میلیون تن سوخت دیزل و محصولات پاک پالایشی خریداری کرده است که معادل 55% از صادرات روسیه است. روسیه اکنون مجبور است به دنبال خریداران جدید باشد. چین و هند تقاضای کمی برای محصولات پالایشی دارند و بازار جهانی چند تکه شده است. از این رو بهترین گزینههای روسیه احتمالاً بازارهای کوچکتر برزیل و مکزیک است که با صادرات بیشتر امریکا به اروپا شاهد کاهش میزان عرضه خواهند بود. با این حال ناوگان حمل این محصولات کوچک است و مسیرهای طولانی این کمبود را تشدید میکنند. تمامی این موارد حاکی از آن است که روسیه نخواهد توانست بخش اعظم نفت پالایش شدهی خود را بفروشد و در عوض تا حد توان نفت خام خود را به بازارهای خاکستری میخوراند.
رشد معاملات خاکستری برای روسیه مزیتهایی دارد. این کار بخش اعظم صادرات روسیه را از کنترل میانجیهای غربی خارج میکند و شفافیت قیمتگذاری را کاهش میدهد. غرب برای تخمین قیمتهای اورال بر اساس اندک معاملات انجام شده در ردگیری هزینهها به دردسر افتاده است. بر اساس اظهارات سرگی واکولنکو، از مدیران سابق نفتی روسیه که اکنون در اندیشکدهی موقوفهی کارنگی فعالیت میکند، اطلاعات گمرک هند در ماه نوامبر (آخرین اطلاعات در دسترس) حاکی از آن است که این کشور نفت را با تخفیفهای بسیار کمتری نسبت به گزارشهای ارائه شده در آن دوره خریده است. واسطههای بازار خاکستری که هزینههایی مانند حمل را متحمل میشوند، مجاری هدایت ارزی خاصی را در اختیار حسابهای شرکتی خارجی قرار میدهند که احتمالاً کرملین بتواند بر آنها اعمال نفوذ کند.
در این میان دور زدن تحریمها توسط روسیه برای سایر بخشهای جهان پیامدهای ناخوشایندی خواهد داشت. یکی از این پیامدها شکاف بیشتر معاملات نفتی در راستای مرزهای مشخص ژئوپلتیکی است. در ماه دسامبر چند غول نفتی غربی از جمله اکسون مبیل و شل اظهار کردند که با نفتکشهایی که نفت روسیه را حمل کرده باشند قراردادی منعقد نخواهند کرد و ضاحبان نفتکش را مجبور به جبههگیری کردهاند. پیامد دیگر این وضعیت، افزایش ریسک کسب و کار تجارت نفت است. بخش رو به گسترشی از نفت جهان توسط بنگاههایی حمل میشود که هیچ شهرتی ندارند و از کشتیهای مستهلک استفاده میکنند که موجب طولانیتر شدن و افزایش اتفاقات پیش بینی نشده به ازای هر حمل و نقل میشود. در موارد بروز حادثه شرکتهای بیمه ممکن است توان یا تمایل پوشش خسارت را نداشته باشند. متحدان اوکراین دلایل خوبی برای رهایی از نفت روسیه دارند اما این به معنی نرفتن دود آتش آشوب به چشم ساحل نشینان متحد نیست.
[1] protection and indemnity