امین کاوه
امین کاوه
خواندن ۱۰ دقیقه·۲ سال پیش

نقشه‌ی جدید غول‌های نفتی

غول های نفتی سود 150 میلیارد دلاریشان را کجا خرج می کنند؟

بررسی شده در فارکست اکونومیست
ترجمه از اکونومیست توسط امین کاوه

اواخر جنگ جهانی دوم فرانکلین دی رزولت در گردهمایی شومی شرکت کرد که در تعیین خط سیر چند دهه بعد مسائل ژئوپلتیک جهانی مؤثر بود. نه این گردهمایی، کنفرانس یالتا نبود. بلافاصله پس از آنکه رزولت، چرچیل و استالین جهان را به دو سپهر نفوذ مجزا تفکیک کردند، رئیس جمهور آمریکا در سکوت [رسانه‌ای] در یکی از کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا با عبدالعزیز بن سعود، پادشاه عربستان سعودی دیدار کرد. پادشاه پذیرفت تا در ازای حفاظت از خودمختاری سعودی‌ها در سرزمین مقدس امتیاز دسترسی به نفت این کشور را به شرکت‌های نفتی آمریکایی اعطا کند.

در امتداد بهره‌برداری دیرینه‌ی شرکت نفت ایران و انگلیس (BP فعلی) از مخازن نفتی ایران، اتحاد سعودی-آمریکا، محوری نفتی را پدید آورد که نگاه غول‌های نفتی غرب را به خلیج فارس و پس از آن به سایر نقاط جغرافیایی دوردست جلب کرد. تا ده‌ها سال پنج شرکت از بزرگترین شرکت‌های نفتی بخش خصوصی (اکسون موبیل و شورون آمریکا، BP و شل انگلیس و توتال انرژی فرانسه) از آمریکای جنوبی تا سیبری مشغول به حفاری بوده‌اند. اکنون دگرگونی عوامل ژئوپلتیک، اقتصادی و محیط زیستی نگاه این شرکت‌های عظیم را نه به شرق یا غرب بلکه هر چه بیشتر به سمت شمال و جنوب معطوف می‌کند.
این نظم جدید زمانی طرح شد که طی دو سال متوالی شکست رکوردهای قیمت انرژی حساب‌های بانکی این غول‌های نفتی از درآمد لبریز شده بود (نمودار زیر). در روز دوم فوریه شل سود خالص سالانه مربوط به 2022 را 42 میلیارد دلار اعلام کرد که بیش از دو برابر مبلغ سال قبل و بالاترین میزان سود طی قرن اخیر به عنوان شرکتی دولتی بود. اکسون موبیل سود خالص خود را 56 میلیارد دلار اعلام کرد و در این رقابت در رتبه‌ی بالاتری ایستاد. بر اساس گزارش‌ها، سود خالص رقیب هموطن این شرکت، شورون، دو برابر شده و به مبلغ 37 میلیارد دلار رسیده بود. شرکت‌های BPو توتال انرژی نیز به ترتیب در 7 و 8 فوریه گزارش‌های مشابهی منتشر کردند.

سر جمع این 5 شرکت غول آسا سال گذشته حدود 150 میلیارد دلار سود کسب کردند و در سال 2023 نیز ممکن است به همین میزان سودآوری داشته باشند. بخش بزرگی از این سود هنگفت به جیب سهامداران خواهد رفت: در ژانویه اکسون موبیل اعلام کرد که در کل 35 میلیارد دلار را طی سال جاری و آتی در جیب صاحبان خود خواهد گذاشت. بخشی از این سود صرف بازپرداخت دیون خواهد شد. با این حال بخش اعظمی از مبالغ باقی مانده مجدداً ‌سرمایه‌گذاری می‌شود.

پس از چندین سال اجتناب از ‌سرمایه‌گذاری در حوزه‌ی نفت و گاز که نتیجه‌ی تخریب تقاضا پس از همه‌گیری و سیاست‌های سخت گیرانه‌ی محیط زیستی بود، شرکت‌های نفتی بزرگ مجدداً برای کشف نفت و استخراج آن هزینه می‌کنند. شرکت مطالعاتی S&P مخارج سرمایه‌ای کل این صنعت در بالادست را با احتساب ‌سرمایه‌گذاری‌های شرکت‌های بزرگ بخش خصوصی و شرکت‌های ملی نفت در سال گذشته 450 میلیارد دلار برآورد کرد که نسبت به 350 میلیار دلار ‌سرمایه‌گذاری سال 2020 (کمترین میزان ‌سرمایه‌گذاری در 15 سال گذشته) افزایش چشمگیری داشته است. احتمالاً این مبلغ برای سال جاری بیشتر هم باشد.

جابجایی در راستای طول جغرافیایی

کل این سرمایه‌گذاری در مکان‌های سابق و همیشگی انجام نمی‌شود. به گفته‌ی ادوارد مورس از بانک سیتی گروپ، شرکت‌های عظیم نفتی غرب «تغییر فکری بنیادینی» را از سر می‌گذرانند. شرکت‌های آمریکایی از نواحی دوردست و پر از ریسک‌های سیاسی که زیرساخت‌های لازم برای رساندن پاک محصولات هیدروکربنی به بازار را ندارند در حال عقب‌نشینی هستند. رقبای کمتر ریسک‌گریزِ اروپاییِ آن‌ها نیز از برخی پروژه‌های خود در آمریکا روگردان شده‌اند تا در طرح‌های توسعه‌ای جدیدی در آفریقا ‌سرمایه‌گذاری کنند که ظرفیت سازگاری با محیط زیست بیشتری دارند. در هر دو حالت، نتیجه‌ی کار، تغییر آرایش کسب‌وکار نفت در امتداد طول جغرافیایی است.

پیامد این تغییر تفکر برای غول‌های نفتی آمریکایی کاهش علاقه به بیرون از قاره آمریکا است. اکسون موبیل مانند اغلب شرکت‌های غربی پس از تجاوز روسیه به اوکراین از این کشور خارج شد. این شرکت از کشور‌هایی نظیر کامرون، چاد، گینه استوایی و نیجریه هم یا خارج شده یا قصد دارد در آینده از آن‌ها خارج شود. شورون پروژه‌هایی را در انگلیس و دانمارک (همچنین برزیل) واگذار کرده و امتیازهای خود در اندونزی و تایلند را تمدید نکرده است.

جیمز وست از بانک تأمین کننده سرمایه‌ی اورکور، انتقال مبالغ هنگفتی از مخارج سرمایه‌ای شورون و اکسون موبیل به آمریکای جنوبی و ایالات متحده‌ی آمریکا را گزارش کرده است. اکسون موبیل به تازگی در حوزه‌های نفتیِ تازه کشف شده‌ی گویان ‌سرمایه‌گذاری سنگینی انجام داده است. شورون قصد دارد امسال بیش از یک سوم مخارج سرمایه‌ای خود را به سمت نفت شیل آمریکا هدایت و 20% از آن را در خلیج مکزیک ‌سرمایه‌گذاری کند. در ماه گذشته نیز با کسب اجازه از رئیس جمهور بایدن تجارت نفت خام با ونزوئلا را به میزانی محدود از سر گرفته است، کشوری با نظامی دیکتاتوری که مدت مدیدی در لیست مغضوبین ایالات متحده قرار داشته است.

غول‌های نفتی اروپا نیز در حال کاهش سطح تعاملات خود با شرق و غربند. مانند اکسون موبیل، BP و شل نیز از روسیه خارج می‌شوند و به ترتیب دارایی‌های خود را به میزان 25 میلیارد دلار و 5 میلیارد دلار مستهلک[1] می‌کنند. شل نیز از شر دارایی‌های نفت شیل خود در تگزاس خلاص شده و بنا بر گزارش‌ها بخشی از دارایی‌های خود در خلیج مکزیک را به فروش گذاشته است. BP نیز دارایی‌های خود را از نفت مکزیک خارج می‌کند و انتظار می‌رود از آنگولا، آذربایجان، عراق، عمان و امارات متحده عربی خارج شود. توتال انرژی نیز از سکوهای نفتی کانادا عقب نشینی می‌کند.

در عوض، چشم طماع اروپا مانند رقبای آمریکایی آن‌ها به سمت جنوب دوخته شده است. کلادیو دسکالزی[2]، یکی از مدیران ارشد شرکت نه چندان بزرگ نفتی اِنی ایتالیا، از اروپا خواست تا برای جایگزینی انرژی روسیه به آفریقا توجه کند. از نظر وی این «محور جنوب-شمال» دسترسی اروپا را به سوخت‌های فسیلی متداول و نیز جایگزین‌های پاک‌تری مانند انرژی‌های تجدیدپذیر و هیدروژن (که از طریق کشتی و خط لوله قابل انتقال به شمال است) تقویت می‌کند. در بیست و هشتم ماه ژانویه، اِنی اعلان کرد که قراردادی به مبلغ 8 میلیارد دلار برای گاز طبیعی با شرکت ملی نفت لیبی امضا کرده است (که شامل مبلغی برای جمع‌آوری و ذخیره‌ی کربن نیز می‌شود). شل و شرکت دولتی اکوینورِ نروژ [استات اویل سابق] برای احداث ترمینال مایعات گازی (LNG) در شرق آفریقا با تانزانیا قراردادی به مبلغ 30 میلیارد دلار امضا کرده‌اند. توتال انرژی در پروژه‌های گاز موزامبیک و آفریقای جنوبی ‌سرمایه‌گذاری کرده است.

دو دلیل اصلی برای این تغییر آرایش وجود دارد. اولین دلیل، دغدغه‌ی اصلی امریکایی‌ها است که به ریسک و بازدهی برمی‌گردد. مدیران نفتی در دوره‌های قبلیِ رونقِ قیمت نفت، به قولی «همچون دریانوردان مست» پول خرج می‌کردند. ‌سرمایه‌گذاری بیش از حد و کنترل هزینه‌ی ناکافی در سال‌هایی که همه به دستپاچگی افتاده بودند به هدر رفتی عظیم و تولید اضافه منجر شد. در سال‌های قبل از همه‌گیری کووید19 پروژه‌های نفتی از دریای خزر تا حوزه‌ی پرمین[3]میلیاردها دلار را به باد دادند. ده‌ها میلیارد دلار دیگر نیز در قالب ارزش سهام دود شد و به هوا رفت.

این روز‌ها سرمایه‌گذاران از مدیران مالی انتظار انضباط سرمایه‌ای بسیار بیشتری دارند و مدیران نفتی نیز این فرمان را رعایت می‌کنند. مصارف سرمایه‌ای کل این صنعت گرچه اخیراً افزایش یافته اما از اوج 800 میلیارد دلاری خود در سال 2014 فاصله‌ی زیادی دارد. پولی که غول‌های نفتی صرف می‌کنند نیز با عقلانیت بیشتری به کار گرفته می‌شود. بخش اعظم این پول در ‌سرمایه‌گذاری‌های «زودبازده[4]» صرف می‌شود که طی 5 سال به بازدهی می‌رسند نه 10 سال یا بیشتر از آن. به گفته‌ی جولی ویلسون از شرکت مشاوره‌ی وودمکنزی[5]: «از سال‌های 1990 تا الان در این صنعت بوده‌ام و هیچ وقت تا این حد تأکید بر کارایی را ندیده بودم». این تأکید بی‌سابقه بر کارایی به معنی ریسک‌پذیری کمتر در مناطق نامساعدی مانند قطب یا نواحی عمیق اقیانوس است و همچنین افزایش تعداد پروژه‌ها در حوزه‌های قضایی کمتر ناشناخته‌تری که [به نسبت] سیاست‌ها و ویژگی‌های زمین شناختی ساده‌تری هم دارند.

برای شرکت‌های آمریکایی البته هیچ کجا خانه نمی‌شود. این شرکت‌ها شناخت خوبی از آمریکای جنوبی نیز دارند. حیاط خلوت‌های کمتر شناخته شده‌ی شرکت‌های آمریکایی مانند گویان که شایعه‌ی قدیمی منابع غنی نفتی آن تازه در سال 2015 تأیید شد نیز خلاف تصور از ابعاد گوناگون ریسک سیاسی کمی دارند. [از طرفی] سیاستمداران کشورهایی که منابع نفتی آن‌ها به تازگی کشف شده در ترسیم چشم انداز خود محتاط‌ترند. این کشورها مسیر همتایانِ یکه‌سالار[6]خود را در کشورهایی که به نفرین منابع دچار شده‌اند و تصوری از آینده‌ی بدون نفت ندارند انتخاب نکرده‌اند. در نتیجه برای رساندن سریع‌تر محصولات هیدروکربنی خود به بازار شرایط مطلوب‌تری را به شرکت‌های نفتی پیشنهاد می‌دهند؛ اکسون موبیل در گویان فقط طی دو سال از اکتشاف دریایی به تولید رسید.

کشورهای آفریقایی که اغلب تلاش می‌کنند روابط معقولی با قدرت‌های استعماری گذشته‌ی خود حفظ کنند نیز به دلایل مشابه برای اروپا جذابیت دارند. شرکت‌های اروپایی پس از عقب نشینی از آمریکا به دلیل سوء شهرت و عدم پشیمانی این کشور [از رفتار گذشته] نسبت به روابط خود با صنعت نفت آمریکا احساس خوبی ندارند. در سال 2021 توتال انرژی به دلیل مخالفت گروه لابی‌کننده‌ی مؤسسه نفت آمریکا (API) با یارانه‌ی خودروهای برقی، قیمت‌گذاری کربن و قوانین سخت‌گیرانه‌تر برای انتشار متان که یکی از گازهای گلخانه‌ای بسیار قوی است از این مؤسسه خارج شد.

شرکت‌های اروپایی با این کار به فشار فزاینده‌ی مصرف‌کنندگان، سیاست‌گذاران و سرمایه‌گذاران به منظور کربن‌زدایی از پرتفوی واکنش نشان می‌دهند (دلیل عمده‌ی اروپا برای خوشه بندی جغرافیایی[7]). این کشورها به دنبال مکان‌های جدید برای ‌سرمایه‌گذاری می‌گردند زیرا این نوع ‌سرمایه‌گذاری که از آخرین فناوری‌ها بهره می‌برد در مقایسه با دارایی‌های قدیمی که بر زیرساخت‌های پرنشت‌تر و مستهلک متکی هستند، کارایی بیشتر و انتشار کربن کمتری دارد. علاوه بر این شرکت‌های نفتی به خصوص در اروپا دیدی فراتر از سوخت‌ها فسیلی دارند. جیمز تامسون از بانک جی پی مورگان متوجه شده که دیگر همبستگی سابق بین قیمت نفت و مصارف سرمایه‌ای در زمینه‌ی نفت و گاز برای 11 غول انرژی بخش خصوصی از بین رفته است؛ پدیده‌ای که وی تا حدی آن را ناشی از سرازیر شدن پول در پروژه‌های کم کربن می‌داند.

تعداد این پروژه‌ها به ویژه در میان شرکت‌های اروپایی رشدی انفجاری داشته است و بسیاری از این پروژه‌ها در همان مناطقی تعریف شده‌اند که عملیات هیدروکربنی جدید این شرکت‌ها در حال انجام است. در ماه مه گذشته اِنی با شرکت نفت دولتی الجزایر به نام سوناتراک قراردادی برای توسعه‌ی هیدروژن سبز از منابع‌تجدیدپذیر منعقد کرده است. BP نیز همین کار را با موریتانی شروع کرده و توتال انرژی نیز از تولید انژی‌های‌تجدیدپذیر در آفریقای جنوبی حمایت کرده است. شل سال گذشته با نگاهی به شمال حدود 2 میلیارد دلار در ازای نِیچر انرژی پرداخت که تولید کننده‌ی گاز طبیعی «بازگشت پذیر» [8]در دانمارک است و از اقلامی مانند پسماند کشاورزی استفاده می‌کند. اُسوالد کلینت، تاجر شرکت برنسشتاین پیش‌بینی کرده است که «دوران ادغام‌های غول آسا» در انرژی‌های سبز به رهبری غول‌های نفتی اروپا شروع خواهد شد. فقط در سال گذشته غول‌های نفتی 22 قرارداد تجدیدپذیر منعقد کرده‌اند که مجموع مبالغ 5 مورد از بزرگترین این پروژه‌ها به 12 میلیارد دلار می‌رسد. آقای کلینت معتقد است که در سال 2030 غول‌های اروپایی ممکن است تا حدود نیمی از مصارف سرمایه‌ای خود را به پروژه‌های کم کربن اختصاص دهند.

ادغام عمودی

هنوز تا تکمیل تغییر آرایش شمال-جنوب غول‌های نفتی مسیری طولانی باقی مانده است. BP هنوز در خلیج مکزیک ‌سرمایه‌گذاری‌هایی در دست انجام دارد و در ماه دسامبر نیز خرید 4.1 میلیارد دلاری آرکیا[9] را تکمیل کرد که شرکتی آمریکایی است و RNG تولید می‌کند. اکسون موبیل نیز [‌سرمایه‌گذاری خود را] در پروژه‌های گاز موزامبیک دو برابر کرده است. شورون یکی از پروژه‌های نفتی خود در قزاقستان را گسترش داده و بر اساس گزارش‌ها، مذاکرات خود را با دولت الجزایر در مورد مخازن عظیم نفت شیل این کشور از سرگرفته است. اما هر چه می‌گذرد این اقدامات بیشتر شکل استثناء به نظر می‌رسند تا قاعده. آینده‌ی اکتشاف انرژی احتمالاً ناب‌تر، سبز‌تر و تا حد بسیار بیشتری در راستای طول جغرافیایی خواهد بود.


[1] Write down

[2] Claudio Descalzi

[3] Permian basin

[4] shortcycle

[5] Julie Wilson of Wood Mackenzie

[6] Autocrat

[7] Geographical sorting

[8] “renewable” natural gas (RNG)

[9] Archaea

نظم جدیدریسک
کارشناس مدیریت ریسک
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید