مذاکره، فقط تبادل کلمات نیست؛
صحنهایست که در آن، بسیاری یا به ثروت میرسند یا همهچیز را از دست میدهند.
در دنیای تجارت، میز مذاکره نهتنها محل بحث قیمت، بلکه میدان نمایش قدرت، درایت و استراتژی است.
بسیاری، بهخاطر ضعف در مذاکره، پروژههای طلایی را از دست دادهاند.
و بسیاری دیگر، فقط با یک جمله حسابشده، میلیونها دلار بهدست آوردهاند.
مذاکره، سه رکن دارد:
شناخت دقیق طرف مقابل
بدون شناخت شخصیت و الگوی رفتاری طرف مقابل، مذاکره به قمار تبدیل میشود.
سکوتهای هوشمندانه
گاهی چیزی که نمیگویی، بیشتر از حرفهایت اثر دارد.
درک زمان حمله و زمان عقبنشینی
قدرت واقعی، در کنترل ریتم مذاکره است؛ نه فقط در کلمات.
تجربه من میگوید:
در هر مذاکره، دو سؤال را باید بیصدا پاسخ بدهی:
آیا من به این معامله نیاز دارم؟
آیا طرف مقابل به من بیشتر نیاز دارد یا من به او؟
اگر دومی درست باشد، تو مذاکره را بردهای، حتی قبل از اینکه شروع شود.
مذاکره، هنر بازی با ذهنهاست.
آنکس که بیشتر میشنود، کمتر حرف میزند،
و دقیقترین لحظه را برای پاسخ انتخاب میکند،
همیشه برنده است
