اقدام پژوهی چگونه توانستم و دانلود رایگان اقدام پژوهی
این روزها دربارهی اقدام پژوهی چگونه توانستم زیاد میشنویم اما به نظر میرسد تعریف دقیق و مشخصی از این مفهوم نداریم. اقدام پژوهی چگونه توانستم تلاشی است برای بهرهگیری از روایت و قصه با هدف شناخت و فهمِ جنبههای مختلف زندگی انسانی؛ تلاشی که گرچه شاید قدمت چندانی ندارد، نویدبخش تحولی در درک ما از جهان پیرامونمان است.
اقدام پژوهی چگونه توانستم معلمان یعنی تلاش برای فهم تجربهی انسانی، به کمک روایت. از نگاه پیشگامان این حوزه، دانشِ بشری در بستر فرهنگِ بشری پدید میآید و از این رو، مثل خودِ فرهنگ، روایت و ساختار روایی نقش مهمی در شکلدهی به آن دارد. از منظر اقدام پژوهی چگونه توانستم، فقط در قالب روایت است که میشود تجربهی انسانی را فهمید و تحلیل کرد، چرا که حیات انسانی به قصهگره خورده و انسان با روایت به تجربههایش معنا میدهد.
با وجود قدمتِ پیوند انسان و روایتی، روایتپژوهی حوزهی نسبتاً نوپدیدی است و از دو دههی اخیر قرن بیستم بود که بهرهگیری از روایت برای واکاوی تجربههای انسانی میان گروهی از پژوهشگران علوم اجتماعی رایج شد. شاید به سبب همین نوپایی است که دربارهی عناصر و ارکان اقدام پژوهی چگونه توانستم هنوز اجماعی میان صاحبنظران وجود ندارد. با این حال، همین اختلاف آرا و مناقشههای برآمده از آن، در مجموع به این حوزه غنا و پویایی بیشتری بخشیدهاند.
فارغ از همهی بحثها و اختلاف نظرها، اقدام پژوهی چگونه توانستم کارورزی راهی است برای فهم تجربهی زیستهی انسانی، به مدد روایت. پژوهشگر، برای رسیدن به چنین فهمی، پا به شبکهای از تعاملات میانفردی میگذارد، قصههای مختلف مربوط به تجربههای گوناگون انسانها در عرصههای فردی و اجتماعی را میشنود، و از خلال این قصهها پاسخهایی برای پرسشهای پژوهش خود مییابد. بنابراین، اگر پژوهشگر میخواهد از چنین قصههایی کمک بگیرد، در درجهی اول باید تجربهی زیسته و عادی افراد را پاس بدارد و آن را، چنان که هست، بپذیرد.اما قصههای برآمده از تجربههای فردی تنها منبع دانش روایتپژوهی نیستند.
روایتهای اجتماعی، فرهنگی، زبانشناختی و سازمانی هم اهمیت دارند، چرا که اساساً تجربههای فردی در متن این روایتها خلق، توصیف و قاعدهمند میشوند. به عبارت دیگر، اقدام پژوهی چگونه توانستم از انبارهی قصههای فردی و جمعی انسانها بهره میگیرد تا تجربهی انسانی را بهتر بفهمد، بهتر بیان کند و در نهایت، به واسطهی این فهم و بیان بهتر، به پاسخهای بهتر و دقیقتری برای پرسشهایش برسد. با چنین اوصافی، به نظر میرسد اولین گام برای اقدام پژوهی چگونه توانستم موفق، آشنایی با روایت و ساختارش و غوطهوری در مخزن بیپایان قصههای فردی و جمعی است.
اقدام پژوهی چگونه توانستم دانشگاه فرهنگیان از آن عبارتهاییست که سر زبانها افتاده اما شاید کمتر کسی معنای دقیق آن را بداند. آنچه این شاخهی پژوهشی را متمایز میکند این است که از روایت برای درک معانی چندبعدیِ جامعه، فرهنگ، رفتار انسانی و زندگی مدد میگیرد. این مطلب بیکاغذ اطراف مقدمهایست برای آشنایی با این حوزهی فکری و عملی.
جین کلندینین ــروایتپژوه و نظریهپرداز معاصرــ استاد دانشگاه و مؤسس مرکز پژوهشهای تعلیموتربیت و تربیت معلم دانشگاه آلبرتاست. او را یکی از برجستهترین نظریهپردازان حوزهی اقدام پژوهی چگونه توانستم میشناسند و کتابها و مقالههای فراوانی دربارهی دانش معلمی، اقدام پژوهی چگونه توانستم و مطالعات برنامهریزی درسی دارد. بهتازگی مطالعات و تحقیقات کلندینین بر این موضوعها تمرکز یافته است: بررسیِ رواییِ تجربههای جوانانی که ترک تحصیل میکنند، معلمهایی که به دلایلی زود از کار برکنار میشوند یا کار را کنار میگذارند، جوانان و خانوادههای بومی و تجربههای آموزش حرفهای مدیران مدارس.
به گفتهی کلندینیدن، اقدام پژوهی چگونه توانستم هم راهی برای فهم روایی تجربه است و هم نوع خاصی از روششناسیِ کیفی برای تحقیقات مختلف. او تحقیقاتش در این حوزه را با هدف ارائهی گزارشی از دانش تجربی معلمان و ایدهپردازی در این زمینه آغاز کرد و گام اولش توجه به این نکته بود که دانش، مقولهای مجرد و مجزا نیست بلکه در دل فرهنگ بشری شکل میگیرد و مبتنی بر انسجام رواییست. برای تحلیل تجربههای انسانی باید به یاد داشت که فهم آدمی از خود و از زندگی فقط در قالب روایت ممکن است. انسان از گذشته با قصه سروکار داشته، با کمک روایت به دنیایش معنا بخشیده و با دیگران ارتباط برقرار کرده اما ظهور روششناسی روایی در تحقیقات علوم اجتماعی پدیدهای نسبتاً جدید است.
از اواخر دههی ۱۹۸۰ و اوایل دههی ۱۹۹۰ بعضی از پژوهشگران علوم اجتماعی برای بررسی تجربههای انسانی به روایت رو آوردهاند. بیتردید نگاه روایی به پدیدههای مختلف و روش تحقیق روایی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. همین امر موجب شده نظریهپردازان و محققانی که با پیشینههای مختلف ــواقعگرا، پسامدرن، برساختگرا و سایر رویکردهای نظریــ در این زمینه فعالیت میکنند دربارهی تعریف اصطلاحهای اقدام پژوهی چگونه توانستم اتفاقنظر نداشته باشند. به رغم مشکلات و ابهامهایی که این اختلافنظرها ایجاد میکنند، پویایی و غنای کنونی این حوزه نیز مرهون همین دست تفاوتها و مباحثههای حاصل از آنهاست.
این روزها روایت را به معانی مختلفی به کار میبرند. مثلاً به هر پژوهشی که قصهها را به چشم دادههای تحقیق نگاه کند، اقدام پژوهی چگونه توانستم میگویند یا گاهی روایت و قصه را فرمی برای بازنماییِ موضوع تحقیق، دیدگاه و رویکردی مناسب برای تحلیل محتوا، ساختار یا قالبی خاص برای تحقیق و امثال اینها در نظر میگیرند. اما باید توجه داشت همهی چیزهایی که در حوزههای مختلف اندیشهی بشری دربارهی روایت مطرح میشود با مفهوم اقدام پژوهی چگونه توانستم ارتباط ندارند. بعضی از فرمهای بررسی روایی مثل تحقیقات مضمونی، تحقیقات زبانشناختی و بهتازگی تحقیقات بصری به عنوان روشهای تحقیق کیفی به کار میروند. همهی این فرمها و روشها زیر چتر بررسی روایی قرار داده میشوند اما در هر یک از اینها، کلمههای روایت و روایی معنای متفاوتی دارند.
از سویی، فقط اقدام پژوهی چگونه توانستم نیست که از قصه و روایت بهره میبرد. در روششناسیهای کیفی دیگر، مثل پدیدارشناسی و مطالعات موردی هم قصهها و روایتها را به چشم دادههای تحقیق نگاه میکنند. در بعضی روششناسیهای کمی و کیفی، روایت یا قصه را فرمی برای بازنمایی نتیجه یا یافتههای تحقیق میدانند. بهتازگی در علوم سلامت پزشکی، تعلیموتربیت و رشتههای تخصصی دیگر برای انتقال دانش از روایت و قصه کمک میگیرند. هر چه پیش میرویم، شفافسازی مقصود هر یک از ما هنگام استفاده از کلمهی روایت اهمیت بیشتری پیدا میکند.
معمولاً نظریهی تجربهی دیویی را مبنای فلسفی اقدام پژوهی چگونه توانستم میدانند. دیویی دو ملاک برای تجربه مطرح میکند: تعامل و استمرار. این دو ملاک که در موقعیتهای مختلف تحقق مییابند، بستر مناسب برای پرداختن به موضوع تکوین رواییِ تجربه با کمک فضای سهبعدی اقدام پژوهی چگونه توانستم را فراهم میکنند. این سه بعد عبارتند از: زمانمندی (temporality)، مکان و جامعهمندی (sociality). کلندینین در روششناسیِ خود، بر اصطلاحها و وجوه تمایز مهم اقدام پژوهی چگونه توانستم که وضوح بیشتری دارند و شناختهشدهتر هستند تمرکز کرده و آنها را بسط داده تا نشان دهد چه چیزهایی در پژوهش و تحقیق روایی مهماند و به آن ربط دارند. در حال حاضر تعریف اقدام پژوهی چگونه توانستم به عنوان یک پدیده و نوع خاصی از روششناسی کاملاً جا افتاده است.
این روزها روایت را به معانی مختلفی به کار میبرند. مثلاً به هر پژوهشی که قصهها را به چشم دادههای تحقیق نگاه کند، اقدام پژوهی چگونه توانستم میگویند یا گاهی روایت و قصه را فرمی برای بازنماییِ موضوع تحقیق، دیدگاه و رویکردی مناسب برای تحلیل محتوا، ساختار یا قالبی خاص برای تحقیق و امثال اینها در نظر میگیرند.
تعریف و فهم کلندینین از تجربهای که به روش روایی ثبت میشود، ریشه در این تعاریف و مباحث دارد: دانش روایی (جِی. برونر)، ساختار روایی و انسجام زندگیها (دی. کار)، مفاهیم استمرار و بداهگی در واکنش به بلاتکلیفیها و تردیدهای زندگی (ام. سی. بِیتسون) و روایت در زندگی و فعالیتهای آموزشی (آر. کُلز). به گفتهی کلندینین و جی. روزیَک. تمرکز اقدام پژوهی چگونه توانستم فقط بر تجربهی فردی نیست. این شاخهی پژوهشی به آن دسته از روایتهای اجتماعی، فرهنگی و نهادی هم توجه میکند که تجربههای فردی در آنها رخ میدهند، شکل میگیرند، به زبان میآیند و تحقق مییابند. اقدام پژوهی چگونه توانستم تجربهی فرد را در جهان بررسی میکند؛ تجربهای که هم هنگام از سر گذراندنش و هم هنگام تعریف کردنش داستانی میشود؛ تجربهای که میشود از راه شنیدن، مشاهده، درکنار هم از سر گذراندن، نوشتن و تفسیر متن آن را بررسی کرد.
کلندینین با رویکرد هستیشناسانه و پدیدارشناسانهی خاصی بهوضوح اعلام میکند که به نظر او اقدام پژوهی چگونه توانستم روشیست برای فهم و بررسی تجربه، عرصهی فعالیتش در ارتباط با افراد و در دل جامعه است و مفاهیمی مثل فهم، مهارت و تخصص را با روشهایی ارتباطی و مشارکتی بررسی میکند. به گفتهی او اقدام پژوهی چگونه توانستم رویکردیست برای بررسی زندگی انسان که در آن تجربهی زیسته به منزلهی خاستگاه دانش و ادراک اهمیت فراوانی پیدا میکند.
اقدام پژوهی چگونه توانستم راهی برای فهم تجربه و حاصل همکاری پژوهشگر و شرکتکنندگان تحقیق در خلال زمان، در یک یا چند مکان مشخص و در تعامل اجتماعی با محیط فرد است. پژوهشگر در میانهی این فرایند وارد شبکهای از تعاملات فردی میشود، در همان حالوهوا کارش را پیش میبرد و باز هم در میانهی زندگی، نقل ماجرا، احیا و بازگویی قصههایی از تجربههای گوناگون که زندگی فردی و اجتماعی انسانها را میسازند، به تحقیقش پایان میبخشد.
اقدام پژوهی چگونه توانستم با پاسداشت تجربهی زیسته و عادیِ شرکتکنندگان شروع میشود و پایان مییابد. دیدگاه دیویی دربارهی تجربه، امکان بررسی تجربهای را فراهم میکند که در آن فردی در گرماگرم زیستن در جهان به تصویر کشیده میشود. البته هموغم این شاخهی پژوهشی صرفاً پاسداشت تجربهی فردی نیست. اقدام پژوهی چگونه توانستم به بررسی روایتهای اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، زبانشناختی و سازمانیای هم میپردازد که در آنها تجربههای فردی به وجود میآیند، شکل میگیرند، بیان میشوند و قواعدی بر اساس آنها وضع میشود. با همین تعریف است که گفته میشود نقطهی شروع و پایان اقدام پژوهی چگونه توانستم در زندگیهای داستانیشدهی همهی کسانیست که در تحقیق شرکتکردهاند. با چنین رویکردی میشود به روشهایی برای تغییر و شکوفایی تجربههای افراد برای خودشان و دیگران دست یافت.
به نظر کلندینین، اقدام پژوهی چگونه توانستم اساساً نوعی روششناختی عملیست. او در کتاب پرداختن به اقدام پژوهی چگونه توانستم (که ترجمهی آن بهزودی در نشر اطراف منتشر خواهد شد) به این پرسش پاسخ میدهد که روایتپژوهان چه میکنند و چگونه در پروژههای تحقیقاتی میشود از این رویکرد استفاده کرد. با توجه به این تعاریف می توان از سایت های آموزشی به دانلود رایگان اقدام پژوهی چگونه توانستم نیز دسترسی پیدا کرد.