ویرگول
ورودثبت نام
Akram
Akram
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

6 نکته برای اینکه مصاحبه‌کننده بهتری باشیم


سوال پرسیدن و جواب شنیدن، ساده‌ترین تصوری است که می‌شود از یک مصاحبه داشت و عجیب آنکه بعضی مصاحبه‌ها نشان می‌دهد حتی خبرنگارها، نویسنده‌ها و کسانی که سروکارشان با مصاحبه است، هم همین نگاه را به مصاحبه دارند!

نمی‌خواهم بگویم مصاحبه کردن یک هنر یا استعداد ذاتی است اما قطعا سوال پرسیدن و جواب شنیدن صرف هم نیست! به نظرم مصاحبه کردن یک مهارت است، مثل مهارت‌های دیگری که مطالعه، تکرار و جسارت را یکجا می‌خواهد.

می‌خواهم چند نکته را که در کار رسانه یاد گرفته‌ام با شما به اشتراک بگذارم، شاید به کار کسی بیاید که قرار است جایی و زمانی، مصاحبه‌شونده باشد!

1-موضوع مصاحبه را بشناسید، مطلع باشید و با ذهن خالی وارد مصاحبه نشوید. مهم نیست چه کسی مصاحبه‌شونده شما باشد، چه یک وزیر، چه یک کارشناس و چه کسی که در صف نانوایی ایستاده و اصلا شناختی از آن ندارید. اگر ذهنتان از موضوع خالی باشد، زود لو می‌روید و مصاحبه‌شونده را دلزده می‌کنید. هیچ چیز مثل یک خبرنگار نامطلع و بی‌خبر از همه جا که سوال‌های روتین از همه می‌پرسد، باعث آبروریزی رسانه و ضدتبلیغی برای آن نیست!

2-نوشتن سوالات قبل از مصاحبه اصلا بد نیست اما خودتان را به آنها محدود نکنید. مهمترین سوالتان را ابتدا بپرسید و تا حد امکان، از صحبت‌های مصاحبه‌شونده، سوالات بعدی را دربیاورید. به این ترتیب هم مصاحبه چالشی‌تر و خواندنی‌تر می‌شود، هم اشتیاق مصاحبه‌شونده بیشتر، چون می‌فهمد که شما یک ماشین پرسش سوال و یک ریکوردر نیستید، بلکه شش دنگ حواستان به اوست! مصاحبه‌های چالشی از آسمان پایین نمی‌افتند، بلکه از دل اطلاعات مصاحبه‌کننده و تسلطش بر مصاحبه می‌آید، مصاحبه‌ای که افسار آن، دست مصاحبه‌شونده است!

3- شاید بپرسید مگر افسار مصاحبه قرار است دست مصاحبه‌شونده باشد؟ بله، بعضی اوقات دقیقا همین اتفاق می‌افتد! مصاحبه‌شونده سوار موضوع میشود و بدون مانعی، می‌تازد، از بحث خارج می‌شود، جواب سربالا می‌دهد یا بعد از اینکه مدتی خارج از موضوع صحبت کرد، به بهانه کمبود وقت، مصاحبه‌شونده را با سوالاتش تنها می‌گذارد! اگر بخواهیم این اتفاق نیفتد، چند کار باید انجام دهیم. یکی اینکه همان اول کار تکلیفمان را با میزان وقتی که مصاحبه شونده برای ما کنار گذاشته، روشن کنیم تا حواسمان به اهمیت سوالاتی که می‌پرسیم باشد و بتوانیم مصاحبه را بهتر و بدون اضطراب اداره کنیم. دوم اینکه با داشتن اطلاعات قبلی وارد مصاحبه شویم تا متوجه حاشیه رفتن‌ها، جواب‌های پرت و سردواندن‌ها باشیم و بتوانیم به مصاحبه‌شونده یادآوری کنیم که از بحث خارج شده است. نکته دیگر این است که برای گرفتن جواب سوالمان، سمج باشیم...البته سمج، نه گستاخ!

5-شناخته مصاحبه‌شونده هم بخش مهمی از کار است که می‌تواند مسیر مصاحبه را مشخص کند. اگر قرار است مصاحبه حضوری با یک نفر داشته باشید، مصاحبه‌های قبلی او را سرچ کنید. ببنید معمولا چه جواب‌هایی می‌دهد، به چه سوال‌هایی پاسخ شفاف نمی‌دهد، لحنش دوستانه است یا رسمی، کلی جواب می‌دهد یا جزئی و دقیق و...همه این موارد به شما در طراحی سوالات بهتر و اداره بهتر جلسه مصاحبه کمک می‌کند. فرض کنید اول سوالتان از کسی که مخالف افزایش سود بانکی است، این باشد: «مزیت‌های افزایش سود بانکی چیست؟»...نتیجه را خودتان می‌توانید حدس بزنید!

6-گفتم سمج باشید نه گستاخ! این را هم می‌گویم که جسور باشید، نه بی‌ادب. خبرنگاران زیادی دیده‌ام که بی‌ادبی را با جسارت اشتباه گرفته‌اند و با ناراحت و عصبی کردن مصاحبه‌شونده، باعث شده‌اند گارد بگیرد و جواب ندهد، یا جواب درستی ندهد. با پنبه سر بریدن را برای ما خبرنگارها گفته‌اند، باید سر ببریم؛ البته با پنبه!

مصاحبهخبرنگاریروزنامه‌نگاریتولید محتواتجربه زیسته نوشتن
I'm journalist, writer and reader
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید