نشست " انتقال پایتخت، آری یا نه؟" به همت گروه اقتصاد خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
سخنرانان این نشست عبارت یودند از: محمود اولاد، فرزانه ساسان پور، سهراب مشهودی …
محمود اولاد، اقتصاددان و کارشناس مسکن، ابتدا ضمن بیان مواضع مخالف خود در خصوص این راهبرد اظهار کرد: وقتی راهبردی تعیین میشود دو جنبه میتوان داشته باشد: برای حل مسئلهای تعیین شده باشد یا به جهت وصول به هدف عالیهای باشد. در خصوص انتقال پایتخت، راهبرد را در جهت حل مسئله تعریف میکنند که عموما بر بحثهای زلزله، آلودگی، ترافیک، فرونشست زمین و تامین آب متمرکز است.
او اظهار کرد: در اولین قدم باید راستی آزمایی کرد، آیا این راهبرد توانایی حل مسئله را دارد یا خیر، در قدم بعدی باید دیگر راهبردها را سنجید و به کارآمدی، هزینه و فایده و همچنین پیامدهای ناشی از هر کدام توجه کرد.
وی راجع به قدم اول خاطر نشان کرد: باید در نظر بگیریم که در بحث آلودگی هوا حتی بعضی از شهرستانهای کوچک هم درگیر آن هستند؛ در بحث زلزله، شهری مانند تهران با ۱۵-۱۶ میلیون جمعیت شهری در این مقیاس، جا به جایی ممکن است یا خیر. پاسخ مدافعان انتقال پایتخت این است که بخش سیاسی-حاکمیتی و بدنه دولت قرار است خارج شود، اگر اینطور باشد تمام این بخش روی هم رفته یک میلیون از جمعیت شهری تهران را در میگیرد، در اینجا تکلیف دیگر تهرانیان ساکن این شهر با مشکلاتی از قبیل زلزله، آلودگی و.. چه میشود؟.
اولاد در خصوص قدم دوم نیز عنوان کرد: پیامدهای منفی و ناگوار آن حتی میتواند خطرناک باشد، در انتقال پایتخت، ما با تغییر سبک زندگی و به همراه آن با تحمیل هزینههای سنگین مواجهایم؛ برای مثال: یک نیروی دولتی بعد انتقال به شهری دیگر برای ارتباط با خانواده و بستگان خود باید بین تهران و پایتخت جدید در سفر باشد، این سفرها منجر میشود تا ترافیک درون شهری جایگزین برون شهری شود کما اینکه باید در نظر گرفتن تلفات سالانه جادهای و ایمنی راهها و وسایل نقلیه کشور در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
وی در ادامه به قطع انباشت دانش در دولت، افزایش حقوق کارکنان با در نظر گیری کسری بودجه، فضاهای بزرگ مقیاس غیرقابل فروش دولتی در تهران و قمیت زمین پس از انتقال پایتخت، اشاره داشت و توضیحاتی تکمیلی در این خصوص ارائه داد.
سهراب مشهودی، مسئول گروه شهرسازی جامعه مهندسان مشاور ایران، با ارائه آمار و اطلاعاتی از پایتخت عنوان کرد: در تهران ۹۷٪ مردم از شرایط خود راضی نیستند، دومین شهر از لحاظ فرونشست است، ۲-۲:۴۵ ساعت مردم در ترافیک هستند، ۳۰ دقیقه با خانواده در ارتباطاند، ۱۶ گسل دارد و در صورت زلزله به جهت مرکزیت حاکمیت سیاسی احتمال به خطر افتادن امنیت ملی و سرزمینی بالا می رود.
وی همچنین اشاره کرد تا به امروز در ایران سی و چهار بار مرکزیت سیاسی انتقال پیدا کرده است، و در حال حاضر کل جمعیت فعال در دولت حدود ۱ میلیون نفر است نه بیشتر. او در این باره به تجربه دیگر کشورها بعد از انتقال پایتخت اشاره کرد و به هزینهها و فایدههای این انتقال پرداخت و گفت: ۳۰٪ آمد و شد مربوط به بدنه دولت کم میشود و همچنین ۴۰٪ از مسافرت شهرستانهای دیگر هم به تهران کاهش مییابد.
وی همچنین خاطر نشان کرد: آنچه در خصوص انتقال پایتخت مد نظر است حاکمیت سیاسی فقط نیست، بلکه خود تهران است که باید قبل جراحی اصلی سعی کرد آن را معالجه کرد و اگر قرار بر نجات تهران است باید حاکمیت سیاسی را از آن خارج کرد.