. مدرسه "هوشمند آتیه"
مدرسهای در تهران که با استفاده از تکنولوژیهای روز، روشهای یادگیری را متحول کرده است. این مدرسه به خاطر روشهای نوآورانه در آموزش و یادگیری شهرت یافته بود و مدیر آن، خانم صالحی، به بازی گونه سازی[1] در آموزش بسیار علاقهمند بود. او میدانست که بچهها در دنیای بازیهای ویدیویی چقدر با انگیزه و سرگرم میشوند و تصمیم گرفت که این تکنیکها را در تمامی فرآیندهای مدرسه به کار ببرد.
در آغاز سال تحصیلی، خانم صالحی به تیم آموزشی پیشنهاد داد که سیستمهای بازی گونه سازی را در تمامی ابعاد زندگی مدرسه بگنجانند. به عنوان مثال، هر بار که دانشآموزان به موقع وارد کلاس میشدند یا در فعالیتهای کلاسی مشارکت میکردند، امتیازاتی دریافت میکردند. این امتیازات میتوانستند برای کسب جوایز خاص مانند زمان آزاد بیشتر، تخفیف در خرید کتابها و حتی دریافت نشانهای ویژه استفاده شوند.
یکی از نقاط عطف این فرآیند، برگزاری فعالیتی به نام "چالش انضباط" بود. در این چالش، دانشآموزان به گروههای کوچک تقسیم شدند و هر گروه مأمور شد تا راهکارهایی برای بهبود نظم و انضباط در کلاس پیدا کند. گروهها باید با همکاری یکدیگر، اطلاعات را تحلیل کرده و ایدههای خود را ارائه دهند. این فعالیت در ابتدا کمی چالشبرانگیز به نظر میرسید، اما بچهها با شور و حرارت به تکاپو افتادند.
در حین "چالش انضباط"، دانشآموزان ارزیابیهایی در مورد ورود و خروج منظم به کلاسها، شرکت در آزمونها و حضور در کلاسهای فوقبرنامه آنلاین را انجام دادند. هر گروه قادر بود که با استفاده از اپلیکیشنهای تخصصی، دادهها را تحلیل کند و با راهکارهای خلاقانهای مثل ایجاد مسابقات بینکلاسی برای ورود به موقع و نظارت بر تعداد شرکتکنندگان در آزمونها، به افزایش حس رقابت و انضباط بپردازد.
نتایج این فعالیت واقعاً شگفتانگیز بود. گروه الف، با ابتکارات خود موفق شد تا روشی برای پیگیری ورود و خروج دانشآموزان پیشنهاد دهد که شامل سیستم امتیازدهی روزانه بود. دانشآموزانی که بهطور مداوم به موقع وارد کلاس میشدند، امتیازات بیشتری کسب میکردند. در عوض، گروه ب بر روی ترغیب دانشآموزان برای شرکت در آزمونهای آنلاین تمرکز کرد و ایدهاش این بود که هر فردی که بالاترین نمرات را در آزمونها کسب کند، در پایان ماه نشان "نمرهبرتر" را به دست آورد.
پس از پایان چالش، خانم صالحی به هر گروه که بهترین عملکرد را داشتند، جوایز ویژهای اهدا کرد. نشان "انضباط برتر" به گروه الف و نشان "آزمون برتر" به گروه ب اعطا شد. بچهها با خوشحالی نشانهای خود را به دیوار کلاس چسباندند و عزم خود را جزم کردند که در چالشهای آینده با تلاش بیشتری شرکت کنند.
به مرور زمان، بازی گونه سازی به فرهنگی در مدرسه تبدیل شد؛ این روش نه تنها به یادگیری علمی بلکه به انضباط، همکاری و مهارتهای اجتماعی دانشآموزان نیز کمک میکرد. خانم صالحی با افتخار به کلاسها نگاه میکرد و میدانست که این روش تنها به یادگیری علمی محدود نمیشود، بلکه به رشد شخصیت و مهارتهای اجتماعی دانشآموزان نیز کمک میکند. او به این باور رسیده بود که با بازی گونه سازی، آموزش میتواند نه تنها مؤثر بلکه لذتبخش و به یادماندنی باشد.
2. مدرسه "فناوری و نوآوری"
در مدرسه " فناوری و نوآوری "، من نقش مهمی در پیادهسازی یک سیستم مدیریت یادگیری[2] داشتم. وقتی که به عنوان مشاور تکنلوژی آموزشی مدرسه کارم را شروع کردم، متوجه شدم که بسیاری از دانشآموزان با چالشهای یادگیری و مدیریت زمان روبهرو هستند. تصمیم گرفتم که از فناوری برای حل این مشکلات بهره ببرم.
چند ماه بعد، با همکاری مدیر و معلمان، ما به بررسی و انتخاب بهترین سیستم مدیریت یادگیری پرداختیم. هدف ما این بود که یک محیط یادگیری آنلاین ایجاد کنیم که دسترسی به منابع درسی، تمرینات و ارزیابیها را برای دانشآموزان آسانتر کند. پس از تحقیقات زیاد، تصمیم گرفتیم از یک پلتفرم کاربردی و کاربرپسند استفاده کنیم که به ما امکان میداد تا محتوای آموزشی را به شیوهای جذاب و قابل درک برای دانشآموزان ارائه دهیم.
اولین روزی که سیستم مدیریت یادگیری را راهاندازی کردیم، هیجان و نگرانی در چهرههای معلمان و دانشآموزان موج میزد. من شروع به آموزش دانشآموزان در مورد چگونگی استفاده از این سیستم کردم. به آنها نشان دادم که چگونه میتوانند به منابع یادگیری، ویدئوها و تمرینات دسترسی پیدا کنند و همچنین به راحتی با من و همکلاسیهای خود ارتباط برقرار کنند.
روز به روز، دانشآموزان با این سیستم بیشتر آشنا میشدند. آنها میتوانستند وظایف خود را بهتر مدیریت کنند و حتی در زمانهای آزاد خود به مطالعه بپردازند. یکی از دانشآموزان ، که همیشه در دروس ریاضی مشکل داشت، بعد از شروع استفاده از سیستم مدیریت یادگیری به طور چشمگیری پیشرفت کرد. او تأکید میکرد که ویدئوهای آموزشی و تمرینات آنلاین راهی عالی برای یادگیری مفاهیم جدید بودهاند.
با گذشت زمان، ما تصمیم گرفتیم که برای بهبود یادگیری، امکانات بیشتری به سیستم مدیریت یادگیری اضافه کنیم. برگزاری جلسات گفتوگوی آنلاین با مهمانان علمی و ارتقاء تحصیلات دانشآموزان را آغاز کردیم. همچنین، امکان برقراری ارتباط با معلمها و دیگر دانشآموزان از طریق تالارهای گفتوگو فراهم شد. این ارتباط نزدیکتر باعث شد تا دانشآموزان احساس تعلق بیشتری به جامعه یادگیری داشته باشند.
نکته جالب این بود که والدین نیز نظارت بر پیشرفت فرزندانشان را تحت کنترل داشتند. آنها میتوانستند با ورود به سیستم، کارنامه تحصیلی و گزارشهای مربوط به تکالیف را مشاهده کنند. این موضوع باعث شد تا همکاری بین خانه و مدرسه تقویت شود و والدین نیز در فرآیند یادگیری مشارکت کنند.
در پایان سال تحصیلی، ما یک جشن بزرگ برای تجلیل از دستاوردهای دانشآموزان برگزار کردیم. بچهها از پیشرفتهای خود صحبت کردند و اینکه چطور سیستم مدیریت یادگیری به آنها کمک کرده تا در یادگیری خود موفقتر باشند.
3. مدرسه "امام صادق" در شیراز
این مدرسه به طور خاص بر استفاده از فناوریهای برقراری ارتباط تأکید دارد. دانشآموزان میتوانند با متخصصان مختلف از طریق ویدئوکنفرانسهای زنده و نرمافزارهای اجتماعی ارتباط برقرار کنند و تجربههای آموزشی متفاوتی داشته باشند.من به عنوان مشاور تکنولوژی مدرسه “امام صادق”، فرصتی داشتم که در تحول و پیشرفت آموزش آنلاین در مدرسهام نقشی کلیدی ایفا کنم. وقتی که به این مدرسه پیوستم، متوجه شدم که با وجود پتانسیلهای زیادی که در بین معلمان و دانشآموزان وجود دارد، چالشهایی مانند کمبود منابع آموزشی، نبود راهکارهای مناسب برای تعامل و عدم دسترسی به فناوریهای نوین وجود داشت.در ابتدای کار، جلسهای را با مدیر مدرسه و معلمان برگزار کردم. در این جلسه، نقاط قوت و ضعف فعلی در فرآیند یادگیری بررسی شد و تصمیم گرفتیم که به سمت یک سیستم آموزش آنلاین برویم که توانایی پاسخگویی به نیازهای متنوع دانشآموزان را داشته باشد. من به آنها توضیح دادم که چگونه فناوری میتواند ابزاری مؤثر برای ایجاد دسترسی بیشتر به منابع آموزشی باشد و یادگیری را برای همه دانشآموزان آسانتر کند.
پس از جلسات متعدد و بررسی گزینههای مختلف، بستر آموزشی LMSانتخاب شد. ما یک برنامه زمانبندی شده برای آموزش معلمان و دانشآموزان طراحی کردیم. یک روز مشخص را برای آموزش معلمان در نظر گرفتیم. من با انرژی و اشتیاق، به آنها آگاهی دادم که چگونه با ویژگیهای LMS آشنا شوند و از امکانات آن بهرهبرداری کنند. این روز، نقطه عطفی در مدرسه بود.
با شروع کلاسهای آنلاین، آثار مثبتی به سرعت نمایان شد. یکی از دانشآموزان که به دلیل مشکلات در حال یادگیری به عنوان دانشآموزی با توانایی پایین شناخته میشد، توانست از طریق ویدئوهای آموزش آنلاین شرکت کند و وظایف خود را به راحتی انجام دهد. خانواده این دانش اموز نیز تحت تأثیر قرار گرفتند و از اینکه پسرشان توانسته از این فرصت بهرهبرداری کند، بسیار خوشحال بودند.
همچنین به مدرسان تکنیکهای جدیدی آموزش دادم که چگونه میتوانند به شکل مؤثرتری با دانشآموزان در محیط آنلاین تعامل کنند. با ارائهی روشهای خلاقانه مثل برگزاری وبینارهای آنها توانستند فضایی را برای پرسش و پاسخ ایجاد کنند. با این کار، اعتماد به نفس دانشآموزان بالا رفت و آنها به راحتی در بحثهای کلاسی شرکت کردند.
پس از گذشت چند ماه، به منظور ارزیابی پیشرفت، جلسهای را برای بررسی تأثیرات LMS بر یادگیری دانشآموزان برگزار کردیم. نتایج شگفتانگیز بود. نسبت به سال گذشته، نمرات درسی و میزان مشارکت دانشآموزان به وضوح افزایش یافته بود. حتی والدین نیز به اهمیت این تغییر پی بردند و این امر روابط ما با خانوادهها را مستحکمتر ساخت.
در نهایت، ما یک جشن برای تجلیل از این موفقیتها برگزار شد. دانش آموز مورد نظر ما در این مراسم به عنوان “دانشآموز نمونه” معرفی شد و دیدن اشتیاق آنها برای یادگیری به همه ما انگیزه داد. من به عنوان مشاور تکنولوژی، افتخار میکنم که توانستهام در بنیانگذاری فرهنگ جدید یادگیری در مدرسه “امام صادق” سهمی داشته باشم. این تجربه به من یادآوری کرد که آموزش نه تنها درباره انتقال علم، بلکه درباره ایجاد انگیزه و اعتماد به نفس در دانشآموزان و معلمان است.
4. مدرسه "آیندهنگر" در تبریز
وقتی به عنوان مشاور فناوری به مدرسه " آیندهنگر " پیوستم، یکی از موضوعات کلیدی که با آن روبرو بودم، عدم ارتباط مؤثر بین مدرسه و والدین بود. در بسیاری از مدارس، والدین به عنوان یک عنصر فرعی در فرآیند یادگیری دانشآموزان نادیده گرفته میشوند، در حالی که واقعیت چیزی کاملاً متفاوت است.
اجازه دهید داستانی را با شما به اشتراک بگذارم که اهمیت نقش والدین در آموزش فرزندشان را به وضوح نشان میدهد. یک روز، در یکی از جلسات اولیا و مربیان، مادری را ملاقات کردم. او همیشه با نگرانی درباره وضعیت تحصیلی پسرش، به مدرسه مراجعه میکرد اما هیچگاه نتوانسته بود به اطلاعات دقیقی دست یابد. او میخواست بداند فرزندش چگونه پیش میرود، اما از آنجا که نتایج و مشاهدات تنها در دست معلمان باقی میماند، احساس میکرد که در این مسیر به تنهایی قدم برمیدارد.این موضوع من را به فکر فرو برد. اگر والدین به طور مؤثر در جریان جزئیات تحصیلی فرزندانشان قرار گیرند، میتوانند نقش مهمتری را در زمینه حمایت و تشویق آنها ایفا کنند. بنابراین، تصمیم گرفتم که یک طرح جامع برای اطلاعرسانی آنلاین والدین ایجاد کنم که به والدین امکان میدهد به اطلاعات مهم درباره پیشرفت تحصیلی فرزندانشان دسترسی پیدا کنند.
در ابتدا، یک سیستم اطلاعرسانی دیجیتال طراحی کردم که شامل بهروزرسانیهای منظم درباره نمرات، تکالیف، و حضور دانشآموزان بود. این سیستم به والدین اجازه میداد که با ورود به حساب کاربری خود، به اطلاعات جامعی درباره تحصیل فرزندانشان دسترسی پیدا کنند و حتی امکان برقراری ارتباط مستقیم با معلمان را داشته باشند.
با راهاندازی این سیستم، والدین به تدریج شاهد تغییرات مثبتی در ارتباطات خود با مدرسه بودند. اولیا به راحتی میتوانستند اطلاعات لازم درباره فرزندشان را مشاهده کنند و بر اساس آن، در خانه بر اساس نیازش رفتار کنند. به طرز شگفتآوری، پس از چند هفته، دانش آموزان شروع به چینش بهتر وظایفش کرد و نمراتش به تدریج رو به افزایش رفت.
این تغییرات فقط مربوط به یک از دانش آموزان نبود. والدین دیگر نیز با مشاهده پیشرفت تحصیلی فرزندانشان، انگیزه بیشتری پیدا کردند و به مبحث تحصیل فرزندان خود بیشتر اهمیت دادند. برگزاری جلسات آنلاین با والدین و به اشتراک گذاری تجربیات بین آنها موجب تقویت حس مشارکت در مدرسه شد.
در نهایت، اولیا در یکی از جلسات عمومی درباره تجربه خود صحبت کردند و گفتند: "حالا میتوانم بگویم که بخشی از مسیر یادگیری فرزند خود هستند. این تجربه نه تنها به من اطمینان داده بلکه ما را به هم نزدیکتر کرده است." این جمله مانند چراغی در دل من روشن شد و به من یادآوری کرد که والدین باید همواره در فرایند یادگیری فرزندانشان گنجانده شوند.
به عنوان مشاور فناوری در مدرسه " آیندهنگر "، احساس افتخار میکنم که توانستهام زمینهای را ایجاد کنم که والدین را به عنوان همکارانی فعال در فرآیند آموزشی در نظر بگیرد. این تجربه نه تنها بهبود بخشید، بلکه نشان داد که با بهروز کردن ارتباطات و همکاری، میتوانیم به رشد کامل دانشآموزان کمک کنیم و همه ما را به هدف نهاییمان نزدیکتر نماید
. 5. مدرسه "خلاقیت و کارآفرینی"
در دنیای امروز، یادگیری دیگر محدود به کتابها و کلاسهای درس نیست؛ ما در عصر فناوریهای نوین هستیم که میتواند تجربه یادگیری را به طور کامل تغییر دهد. به عنوان مشاور فناوری در مدرسه " خلاقیت و کارآفرینی "، این نکته را به خوبی درک کردم که همه دانشآموزان یک مدل یادگیری ندارند و برخی از آنها نیاز به روشهایی خارج از آموزش سنتی دارند.
در یک از سالهای فعالیتم به عنوان پژوهشگر در حوزه هوشمند سازی مدارس، به دعوت مدرسهای به نام " خلاقیت و کارآفرینی " وارد شدم. این مدرسه به دنبال راهکارهایی نوین برای ارتقاء کیفیت آموزشی و بهبود تجربه یادگیری دانشآموزان بود. من میخواستم از تجربیاتم در استفاده از فناوری برای ایجاد محیطی الهامبخش و کارآمد بهره ببرم.
به محض ورود، با تیم مدیریتی مدرسه ملاقات کردم. آنها نگران بودند که برخی از دانشآموزان نتوانند از روشهای سنتی یادگیری بهره کافی ببرند. نازنین، دانشآموزی در کلاس چهارم، نمونهای از این موضوع بود. او علاقه ویژهای به هنر و طبیعت داشت اما در دروس علمی، به ویژه زیستشناسی، با چالشهای زیادی مواجه بود.
به عنوان یک پژوهشگر، تصمیم گرفتم با استفاده از فناوریهای نوین، برنامهای طراحی کنم که به دانشآموزان کمک کند تا به یادگیری موضوعات علمی با شیوهای جذابتر و موثرتر بپردازند. من با همکارانم ، راهاندازی یک پروژه واقعیت افزوده را آغاز کردم که به دانشآموزان اجازه میداد به دنیای زنده زیستشناسی سفر کنند. دانشآموزان میتوانستند با استفاده از تبلتهای خود، ساختار DNA، سلولها و ارگانیسمهای مختلف را در دنیای سهبعدی مشاهده و با آنها تعامل داشته باشند.
سپس، علاوه بر واقعیت افزوده، به مفهوم واقعیت مجازی نیز توجه کردم. برای این منظور، یک کارگاه برای دانشآموزان طراحی کردم که در آن آنها با استفاده از عینکهای [3]VR به طبیعت رفتند و اکوسیستمهای مختلف را بررسی کردند. نازنین در این سفر مجازی، توانست زیباییهای طبیعت را با جزئیات بیشتری مشاهده کند و با مفاهیم علمی آشنا شود.
نتایج این ابتکارات به سرعت خود را نشان داد. توجه و انگیزه نازنین در یادگیری شدت گرفت و او شروع به کشف موضوعات علمی کرد. وی همچنین به شکلی خلاقانه، پروژههایی درباره محیط زیست طراحی کرد و حتی به همکلاسیهایش آموزشهایی درباره حفظ و مراقبت از طبیعت ارائه داد.
همچنین، مدیر مدرسه و معلمان متوجه شدند که این رویکرد جدید نه تنها بر اعتماد به نفس نازنین تأثیر مثبت داشت، بلکه به کل دانشآموزان نیز کمک کرد تا استعدادهای خود را کشف کنند و به شیوههای جدیدی از یادگیری روی آورند.
به عنوان یک پژوهشگر، دیدن این نتایج و تحولات مرا به وجد آورد و به من این امید را داد که میتوان با استفاده از فناوریهای نوین، شیوههای یادگیری را به شیوهای بهتر و کارآمدتر تغییر داد. از آن روز به بعد، "آیندهپژوهان" به عنوان مدل آموزشی در سطح کشور شناخته شد که بر استفاده از فناوری در آموزش و توجه به نیازهای متنوع یادگیری تأکید داشت.
من به عنوان یک مأمور در این سفر، باید همچنان به نوآوریها و تغییرات پایدار ادامه دهم و به دانشآموزان کمک کنم تا در دنیای پر از امکانات، به سمت آیندهای روشنتر گام بردارند. داستان نازنین و تغییرات مثبت در مدرسه، فقط یک نمونه از تأثیر فناوری در آموزش و توانمندسازی یادگیرندگان بود که میتواند الگویی برای سایر مدارس شود.
[1] Gamification
[2]
[3] Virtual Reality