«پنج روز در مموریال» به مانند دنیای یک فیلم ترسناک پسا آخرالزمانی می گذرد. اما متأسفانه، داستانی کاملاً واقعی از ویرانی انسانی است که طوفان کاترینا در اواخر تابستان 2005 در نیواورلئان به بار آورد.
در آگوست سال 2005، آمریکا درگیر طوفان دریایی مخرب به نام «کاترینا» می شود که ایالت نیواورلئان و مناطق اطراف آن را درنوردید. این حادثه منجر به مرگ 1836 تن، آوارگی یک میلیون انسان و میلیاردها دلار خسارت شد، که یکی از ویرانگرترین بلایای طبیعی را در تاریخ اخیر ایالات متحده رقم زد.
سریال Five Days at Memorial (پنج روز در بیمارستان مموریال) یک مینی سریال درام پزشکی هشت قسمتی است که بر اساس یک حادثه واقعی در نیواورلئان آمریکا رخ می دهد. شهری که دچار طوفان سهمگین «کاترینا» می شود و سیلاب کل شهر علی الخصوص اطراف بیمارستان مموریال را احاطه کرده و بیماران، کادر درمان و مردم پناهجو را در خود محبوس می کند.
این سریال بر اساس کتابی با همین عنوان به نویسندگی «شری فینک» توسط «جان ریدلی»، «وندی استانزلر» و «کارلتون کیوز» توسط کمپانی نام آشنای «اپل» ساخته شده است که از دیگر عوامل این سریال می توان به حضور ورا فارمیگا، چری جونز، کورنیلیوس اسمیت جونیور، رابرت پاین و ادپرو اودیه اشاره کرد که در این سریال درام نقش آفرینی میکنند.
«پنج روز در بیمارستان مموریال» روایتگر پنج روز نفسگیر از ماجرای تخلیه بیمارستان می باشد که در هر قسمت آن شاهد چالشی جدید برای مسئولین و کادر درمان بیمارستان هستید. در روزهای اول، سیل تازه وارد شهر شده و مردم شهر برای در امان ماندن از خطرات احتمالی به ساختمان بیمارستان پناه می آورند. همه به وضعیت پیش آمده عادت کرده بودند که ناگهان ماموران گارد خبر شکسته شدن آبگیرهای مسیر سیلاب را به مسئولین بیمارستان هشدار می دهند که هر آن امکان دارد طبقات زیرین ساختمان را در برگیرد. اوضاع زمانی از کنترل خارج می شود که با بالا آمدن سطح آب، برق شهر قطع شده و ژنراتورهای بیمارستان به علت آبگرفتگی از کار میافتند و همین اتفاق باعث می شود که انتقال بیمارانی که به ونتیلاتور وصل هستند با مشکل مواجه میشود، که این آغاز ماجرا است.
از نظر جلوه های ویژه و القای شرایط محیط و بیمارستان میتوان به سازندگان این مجموعه نمره قبولی داد. صحنه های جاری شدن سیل در شهر و بلعیده شدن ساختمان ها ، خیابان ها و محیط اطراف به قدری خوب طراحی شده که ناخداگاه ذهن شما به هسته اصلی داستان یعنی بیمارستان جلب می شود که افراد داخل بیمارستان چطور با این چالش جدید روبرو خواهند شد. پس از قطع شدن برق اضطراری بیمارستان و از کار افتادن سیستم های خنک کننده وقتی شاهد جنب و جوش پرسنل بیمارستان با لباس های خیس از عرق هستید اگر در فصل زمستان به تماشای این سریال نشسته اید، شدت گرمای محیط را کاملا در منزل خود لمس خواهید کرد.
سه قسمت پایانی سریال، حول محور کمیته حقیقت یاب و جمع آوری اسناد و مدارک تلخ ترین و حساس ترین روز حادثه یعنی روز پنجم معطوف است که از نظر داستانی و گیرایی نسبت به پنج قسمت ابتدایی کمتر شمارا تحت تاثیر قرار میدهد. به نظر می رسید اگر سازندگان این سریال جهت تکمیل داستان به همین هشت قسمت بسنده نمیکردند و با یک داستان سرایی قوی در بخش اتفاقات پس از تخلیه بیمارستان به سراغ فصل دوم می رفتند، میتوانستند اثری بیادماندنی تر و تکمیل تری را به بینندگان ارائه کنند.
پنج روز در بیمارستان مموریال، ارزش وقت گذاشتن را دارد. من این سریال را دوست داشتم، هم از نظر شخصی، هم به عنوان یک اثر هنری در نوع خود، و هم از نظر حرفه ای، به عنوان نمایشی واقعگرایانه از مفاهیم مدیریت حادثه در عمل که پیشنهاد دیدنش برای علاقه مندان به این ژانرخالی از لطف نیست.