آشنایی با دفاع مقدس با تدريس استاد حسنوند كلاس دو شنبه 9:10 صبح
موضوع تحقیق:تحلیل و نقد فیلم ماجرای نیمروز و رد خون
دانشجو : زهره منتظري هدش
سازمان مجاهدین خلق ایران سازمان سیاسی اسلامگرا و چپگرا با ساختار شبهنظامی است. رهبری این سازمان با مسعود رجوی و مریم رجوی است. از سال ۱۳۸۲ زنده بودن مسعود رجوی در پردهٔ ابهام قرار دارد و در غیاب وی همسرش مریم رجوی عملاً رهبری این سازمان را برعهده دارد.از ۱۵ شهریور ۱۳۹۶ دبیرکل این سازمان زهرا مریخی است.
سازمان مجاهدین پس از شکلگیری، به اقدام مسلحانه بر ضد دودمان پهلوی پرداخت. در سال ۱۳۵۱ سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک)، موفق به دستگیری رهبران اولیهٔ این سازمان شده و به حکم دادگاه نظامی وقت، به جُرم «اقدام علیه امنیت کشور، اعمال تروریستی (ترور اتباع ایرانی و آمریکایی)»، به اعدام، محکوم و برخی نیز زندانی شدند. در سال ۱۳۵۴ خورشیدی، برخی به رهبریِ تقی شهرام و بهرام آرام، اقدام به ترور و حذف اعضای مذهبی، از جمله، مجید شریف واقفی در بیرون زندان کردند و با بهدست گرفتن بخشی از سازمان، بیانیهٔ اعلام تغییر ایدئولوژی از اسلام به مارکسیسم را منتشر کردند. پس از آن، اعضای سازمان به دو دستهٔ: مارکسیست به رهبری تقی شهرام و بهرام آرام و نیز مسلمان به رهبری مسعود رجوی و موسی خیابانی، تقسیم شدند.
پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، بخش مذهبی سازمان مجاهدین خلق به رهبری موسی خیابانی و مسعود رجوی، فعّالیت خود را تحت عنوان جنبش ملی مجاهدین، اعلام کردند؛ ولی دربارهٔ اختلاف نظر با روحانیان وقت، از جمله روحالله خمینی، به مخالفت بر ضد نظام جمهوری اسلامی روی آورد. پس از تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و برکناری ابوالحسن بنیصدر، این سازمان، هدف خود را سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد. اعضای سازمان مجاهدین، دو سال بعد از جنگ ایران و عراق، در سال ۱۳۶۱ به عراق رفتند و با همکاری ارتش عراق، اقدام به تشکیل بازویی نظامی به نام «ارتش آزادیبخش ملی ایران» کرد و در کنار ارتش عراق در جنگ بر ضد ایران، مشارکت کرد این نیروی نظامی در طول جنگ ایران و عراق، از سوی خاک عراق، بیش از یکصد عملیات نظامی بر ضد مواضع نیروهای ایرانی شکل داد مهمترین عملیات نظامی سازمان در سال ۱۳۶۷ تحت عنوان فروغ جاویدان انجام شد و جمهوری اسلامی در واکنش به آن اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷) همهٔ اعضای زندانی سازمان را که حاضر به برائت از سازمان و ابراز ندامت از اعمال خود نشده بودند را در زندانهای ایران اعدام کرد. اگرچه آمار دقیقی از تعداد اعدامشدگان منتشر نشده ولی گزارشگر ویژهٔ حقوق بشر سازمان ملل متحد تعداد آنها را ۱۸۷۹ نفر و دیگر منابع ۳۰۰۰ تا ۴۴۸۲ نفر تخمین زدهاند.
این سازمان از سوی حکومت پهلوی، جمهوری اسلامی ایران و دولت عراق (پس از صدام) بهعنوان یک سازمان تروریستی شناخته شدهاست. برخی دولتهای غربی نیز این سازمان را حدود یک دهه در فهرست گروههای تروریستی قرار داده بودند؛ اما بعداً این سازمان را از این فهرست خارج کردند.
در پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، مجاهدین خلق این واقعه را به رهبر انقلاب (سید روحالله خمینی) و ملّت ایران تبریک گفتند و او را «امام» نامیدند. مسعود رجوی که مدتی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ و سرنگونی شاه، در ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندان آزاد شده و ریاست سازمان مجاهدین را به عهده گرفته بود، به همراه موسی خیابانی به دیدار سید روحالله خمینی رفتند. مجاهدین با استفاده از فضای آزادتری که پدید آمده بود، با بالا گرفتن تب فعّالیتهای سیاسی همچون سایر احزاب بهسرعت رشد کرد. دیدگاهها و نگرشهای مختلف احزاب و گروهها پیرامون نوع حکومت پس از سرنگونی حکومت پهلوی، مطالبات قومی و درخواست فدرالیسم در میان برخی اقوام ایران، دخالت برخی دولتهای خارجی و نهایتاً ضعف نهادهای مدنی و فرهنگ فعّالیت دموکراتیک، تب شدید فعّالیتهای سیاسی در ایران پس از انقلاب را به سمت تنش و درگیری مسلحانه پیش برد. مرگ سید محمود طالقانی، باعث افزایش تنش میان دو طرف گردید، چرا که با توجّه به محبوبیت فراوان او در میان مجاهدین و مقبولیتش در بین روحانیون سنتی و دیگر گروههای مذهبی، دعوت او به آرامش ممکن بود کارساز واقع شود.[نیازمند منبع]
پس از انقلاب سازمان مجاهدین خلق با نام رسمی «جنبش ملی مجاهدین» فعّالیت خود را آغاز کرده و در تراکتهای رسمی نیز خود را به همین نام میخواند.
مقدمه
ماجرای نیمروز فیلمی بود که تماشاگر مخالف خود با عقایدی ۳۶۰ درجه خلاف فیلم را هم پای فیلم مینشاند و نه تنها او را تا آخر خط میبرد که همدلیاش را هم برمیانگیخت. بعد از سالها فیلمی رسمی ساخته شده بود که مردم دوستش داشتند و سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردمی را هم از آن خود کرده بود. سدی که سالها در عرصه فرهنگ میان نگاه رسمی و مردمی (خصوصا طبقه متوسط) بلندتر شده بود را شکست. هوشمندی و شم سیاسی فیلمساز، شناخت درستش از عمومیت جامعه و روحیات زمانه و خلاقیت سینماییاش عامل اصلی این سدشکنی بود.
ک فیلم ماجرای نیم روز به کارگردانی محمد حسین مهدویان
در ماجرای نیمروز و رد خون. در اول فيلم
به اين پيام ميرسيم که :
بعد از انتخابات ریاست جمهوری در بهمن ۱۳۵۸
کشور در دام اغتشاشات مختلف سياسي درگير شد .
این مشكلات با بروز درگیری میان ابوالحسن بنی صدر و
طرفداران جمهوری اسلامی به رهبری دکتر بهشتی
در کشور فراگیر شد.
در پی شدت این درگیری ها،مجلس شورای اسلامی
در ۲۶ خرداد ۱۳۶۰،طرح بررسی عدم کفایت بنی صدر را
تصویب کرد،اما این پایان داستان نبود.
سازمان مجاهدین خلق،بزرگترین گروه مسلح و مرموز
حامی بنی صدر،مخالفت خود را با جمهوری اسلامی
علنی کرد و به این ترتیب،دوران بی سابقه ای از
خون و جنگ،در تاریخ معاصر ایران آغاز شد.
داستان این فیلم با الهام از اتفاقات واقعی شکل گرفته
اما به دلیل ملاحظات امنیتی،
اسامی بعضی از شخصیت ها تغییر یافته است.
نکات کلیدی که در فیلم دستگیر مخاطب می شود،
ب ترتيب :
١ ترور شهید رجایی
٢ ترور شهید بهشتی
٣ فرار مسعود رجوی و بنی صدر به پاریس
٤ نفوذی بودن بعضی از مقام های سیاسی و امنیتی
٥ تشکیل و تقویت تیم های عملیاتی و اطلاعاتی
٦ کشته شدن موسی خیابانی(از رده بالا های سازمان مجاهدین)
و...
رد خون:
در ابتدای فیلم همانند قسمت اول
پیامی برای مخاطب ظاهر می شود که بخشی از آن تکراری است
پيام اين بخش :
بعد از ممنوع شدن فعالیت مجاهدین در ایران
رهبر ان سازمان،تصمیم به خروج اعضايش از کشور گرفت.
مقصد نهایی آن ها عراق بود نه ايران .
کشوری که در برابر ایران میجنگید.
۱۷ خرداد ۱۳۶۵ مسعود رجوی،رهبر سازمان،
از پاریس به بغداد سفر کرد و با حمایت نظامی
دولت وقت عراق،ارتش آزادیبخش ملی ایران را
برای جنگ با جمهوری اسلامی تاسیس کرد.
در پی این تصمیم،بسیاری از اعضای سازمان،
راضی یا ناراضی،در پادگانی به نام اشرف در حوالی بغداد
ساکن شدند.
فیلم در معراج شهدا شروع می شود،
در حالی که صادق(جواد عزتي)به دنبال کسی است که
جسدش را به اشتباه در تابوت شهدا قرار داده اند...
نکات مهم اين فیلم:
١-از وقتی مجاهدین به ارتش صدام پیوستند،
پروسه جنگ به نفع عراق تغییر کرده.
٢-اشاره به ازدواج های درون سازمانی و تشکیلاتی
و قبول نداشتن ازدواج هایی که به قول خودشان
در دستگاه های آخوندی بر قرار شده
که با این تفاسیر اگر زنی شوهر هم داشت
مجبورش میکردند که با کس دیگری ازدواج تشکیلاتی کند
۳-اشاره به اسرای جنگی که از روی ناچاری
که اسیر عراقی ها نباشند و جان خود را به نحوی
نجات بدهند و عضو سازمان مجاهدین می شوند
۴-درگیر شدن کمال(هادی حجازی فر) با شوهر زنی
که بخاطر جهل،از دکتر رفتن زنش جلو گیری می کرد..
۵-کمال،برادری که در طول فیلم مدام یا آرزوی
مرگ خواهرش را می کند،یا در پی کشتنش است
اما در لحظه آخر از کشتنش پشیمان می شود.
۶-پیدا شدن سیما(بهنوش طباطبایی)خواهر کمال
و همسر افشین(محسن کیایی) که همه فکر میکردند
در جنگ شهید شده اما جزو اسرایی بود که
به مجاهدین در پادگان اشرف پیوسته بود.
۷-حمله وحشیانه مجاهدین،کشتن افراد نظامی و
غیر نظامی،به رگبار بستن اسرا و سوزاندن جنازه هایشان
غیر نظامیه رگبار بستن اسرا و سوزاندن جنازه هایشانستن اسرا و سوزاندن جنازه هایشان
برای ایجاد ترس و وحشت.
۸-مجاهدین برایشان مهم نیست که مردم درباره اینکه
آنها در کنار دشمن میجنگند چه میگویند، چون اعتقاد دارن كه
مردم از کسی که پیروز و موفق است سوال نمیکنند.
۹- نبودن برخی از شخصیت هایی که در قسمت اول
حضور داشتند که در این قسمت متوجه شهيد شدنشان ميشويم
۱۰ - حضور شهید صیاد شیرازی برای روبه رويي با مجاهدین
۱۱- مجروهینی که از مجاهدین به جای ماندند و
توان همراهی ارتششان را نداشتند،خود را با نارنجک
منفجر کردند و قبل از مرگ،نام مریم و مسعود را
بلند فریاد می زدند.
۱۲- بازگشت سیما به ایران،دیدن فرزندش و دستگیر شدنش.
و...
چیزهایی که از فیلم دریافت کردم به عنوان بیننده ای بدون اطلاعات :
تنها چیزی که میتوان گفت این است ک با تمام وجود از مجاهدین خلق دیکتاتور و ظالم متنفرم ک ننگشان با هیچ چیز پاک نمیشود و برای همه منفور اند ب امید سرنگونی انها ….