جلیل آهنگرنژاد
جلیل آهنگرنژاد
خواندن ۳ دقیقه·۳ ماه پیش

سایت بلوط و نقش ماندگارش / رضا موزونی



اواخر دهه‌ی هفتاد خورشیدی اوج شکوه «وبلاگ نویسی» و بعدها تأثبرگذاری «سایت» به عنوان یک مرجع رسمی رسانه‌ای بود. اتفاقاً طرفداران و هواخواهان و یا دقیق‌تربنویسم که مخاطبان بسیارجدی داشت.

پشت کامپیوترهای حجیم آن روزگار و جستجوی وبلاگها و سایت‌ها با آن کارتهای اینترنتی رمزدار و صدای دلخراش مودم کامپیوترها در تلاشی فقیرانه برای ورود به دنیای اینترنت، شیرینی خاصی داشت.

جلیل آهنگرنژاد از کوشندگان جان‌آگاه ادبیات، از پیشگامان ورود به این دنیای نوین شد. چه شبها و روزها که پیامهای «وبلاگ نرمه‌واران » را می‌خواندیم و چاره‌جویی می‌کردیم. نوشتن به «ڕێنۊس» (رسم الخط) کوردی به اندازه امروز راحت و در دسترس نبود و اما آهسته و پیوسته این جاده‌ها در مسیر ادبیات هموار می‌شد.

بعد از این تجربه‌ها کم‌کم «سایت بلوط» شکل گرفت که آرام آرام به یکی از معتبرترین بسترها و پایگاه‌های فرهنگی بویژه در حوزه ادبیات کوردی تبدیل شد. سایتی که یک تنه اطلاع رسانی جریانات نوگرایانه‌ی فرهنگی_ادبی کوردی را به طور مستمر بر دوش داشت.

چه بسیار شعرها، نقدها، کتاب‌ها و گفتگوها در این پایگاه منتشر شد و مورد استفاده کاربران قرار می‌گرفت و بسیاری از شاعران که امروز نامی در ادبیات کوردی کرماشان دارند از طریق این رسانه به مخاطبان معرفی شدند و کارهایشان در این پایگاه بازتاب می‌یافت.

حرفه‌ای‌گری در کار خبر رسانی، گزارش‌نویسی و سایر فورمت‌های رسانه‌ای از نقاط قوت این سایت به شمار می‌رفت که به نحوی بازتاب مطالب مهم فرهنگی روزنامه‌ی «صدای آزادی» هم بود که از یک تیم معتبر رسانه‌ای بهره می‌برد و به همین دلایل تعداد بازدید کنندگان روزانه‌اش از یک هزار نفر می‌گذشت. گلچینی از بهترین‌های شعر و نثر و پژوهش در عرصه ادبیات کوردی در کرماشان و ایلام را در این سایت می‌توانستی بخوانی.

اما بعد از بیست سال که هنوز این سایت، منبعی معتبر برای جویندگان و پژوهشگران فرهنگی در حوزه ادب کورد بود، به ناگاه چراغش خاموش شد و بی‌شک این اتفاق، تصمیمی تلخ و دشوار برای «جلیل آهنگرنژاد» بوده است. چقدر باید در تنگناهای مختلف باشی که با یک کلیک ساده، فضایی که برایش بیش از بیست سال رنج کشیده‌ای، حذف شود؟

تنگناها و فشارهایی که گاهی گفتن ندارند و همان به که «راز مگو» باشند و بغض در گلو! بدون شک خاموشی هر چراغی در دنیای فرهنگ، مایه اندوه و نگرانی است، به ویژه اگر ۲۰ سال از عمرش را با سرافرازی و از جان‌گذشتگی پشت سر گذاشته باشد.

آنچه مایه اندوه است، سکوت دوستان و همراهان این سایت است که سالها در این بستر و پایگاه، آثارشان منتشر شده و حداقل پیوندی ادبی با این سایت داشتند! و جوانمردی حکم می‌کرد که بنویسند و به خاموشی چراغی فرهنگی بی‌تفاوت نباشند.

کسانی که به قله «پرآو» رفته‌اند، می‌دانند اگر به تابلویی به اسم «خسته نباشید» برسند، یعنی اینکه به ستیغ پراو نزدیک شده‌اند و انگار به قله دست یافته‌اند.

به جلیل آهنگرنژاد خسته نباشید می‌گوییم که بیشتر از آنچه ‌که وظیفه داشته،انجام داده است. البته که این شاعر و نویسنده معتبر، همچنان در رورنامه‌اش «صدای آزادی» این چراغ را روشن نگه داشته و به دنبال گامی تازه‌تر است. او در این مسیر خستگی نمی‌شناسد.

▫️انتشار در هفته نامه صدای آزادی / شماره 696

سایتوبلاگ نویسی
روزنامه نگار / شاعر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید